از کویر آمد ودریا شد ورفت دکتر غلام رضا محمدی"کویر"
برای شهید گرانقدر مرحوم محمد منتظر قایم
**************
یار دریاست،محبت دریا
عشق ِاین بحر خروشان با ماست
ما همه قطره ودر دل غمِ دوست
"قطره دریاست اگر با دریاست"
*****
هرکه شد منتظرِقایم دوست
پی دلدار زجان بر خیزد
چشمه درچشمه پریشان افتد
تا به دریای خروشان ریزد
*****
چون محمد شود آیینه خصال
هر که اخلاص عمل پیشه کند
نه زدریای بلا پرهیزد
نه زطوفانِ غم اندیشه کند
*******
یارب آن منتظرِ قایم دوست
چه شنید از لبِ شیرین دهنان
که دل از هر چه به جزعشق برید
گشت دلبسته ی گل پیرهنان
*****
گرچه از هجر درآتش می سوخت
جامه ی وصل به تن دوخته بود
یارب این همت وایثار وخلوص
از کجا وز چه کس آموخته بود
******
جان افلاکی از این خاک رهاند
قفس خاکی تن بر هم زد
پیشتر زانکه زمان بر خیزد
بر بلندای ظفر پرچم زد
*****
بیدلان جز غم لیلی نخورند
او سراپا همه مجنون شد ورفت
غربتِ خاک، قفس می پنداشت
دل از این دایره بیرون زد ورفت
*****
شهره در بزم مجاهد مردان
آمداز مدرسه ی عشق اُستاد
عاقبت باخت سر اندر ره دوست
آنکه تعلیم ِسر افرازی داد
******
منتظر را هنر ،آمادگی است
تاکجا بانک بر آید زجرس
شاید این بانک همینجا باشد
شاید از سینه ی صحرای طبس
*****
در شبِ حادثه بر خواست که داشت
سرِ همراهیِ طوفانِ بزرگ
شعله بر خرمن ِشب کیشان زد
سوخت بال وپر شیطان بزرگ
****
عشق را بادیه در بادیه تاخت
آنکه اسطوره ی فردا شد ورفت
از عطش، چشمه ی حیوان آموخت
از کویر آمد ودریا شد ورفت
******
(به بهانه تجدید چاپ کتاب ققنوس عشق- تالیف :آقای صدرالدین دهقان)
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 26,دسامبر,2024