عضو سابق تيم مذاكره كننده هستهاي ايران گفت: با غيرمشروع و غيرقانوني دانستن قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل متحد مشكلي از پرونده هستهاي حل نميشود.
به گزارش خبرنگار" ايلنا" سيدحسين موسويان در كنفرانسي خبري كه در خبرگزاري مهر برگزار شد، با اشاره به صدور قطعنامه 1737پس از قطعنامه 1696 گفت: با قطعنامه قبلي پرونده ايران وارد فصل هفتم منشور شد كه شامل موضوعات مربوط به تهديد صلح و امنيت جهاني است.
وي، با بيان اين كه فصل هفتم منشور چهار ماده دارد، گفت: ماده 39 مادهاي است كه شوراي امنيت تهديد را تشخيص ميدهد. در ماده 40 شوراي امنيت هر اقدام لازمي براي جلوگيري از وخامت اوضاع انجام ميدهد. ماده 41 به تحريمهاي سياسي, اقتصادي و ماده 42 به اعمال زور و به كارگيري نيروي نظامي ميپردازد.
موسويان، با اشاره به اعمال مواد 39 و 40 قطعنامه 1696 گفت: شوراي امنيت تشخيص داد كه فعاليتهاي هستهاي و موشكي ايران به عنوان تهديد صلح و امنيت جهاني است و براي جلوگيري از وخامت اوضاع تعليق همه فعاليتها را تصويب كرد و خواستار شد.
وي، با بيان اين كه در قطعنامه 1737 نيز ماده 41 درباره ايران اعمال شده است، گفت: پس از اعمال مواد 39 و 40 شوراي امنيت وارد ماده 41 شد كه ميتواند تا مرز تحريمهاي كامل اقتصادي و قطع روابط ديپلماتيك پيش رود اما شوراي امنيت از تحريم فعاليتهاي هستهاي و موشكي آغازكرده است.
معاون پژوهشهاي روابط بينالملل مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام ادامه داد: از نظر حقوق بينالملل تصميمات شوراي امنيت در قالب فصل هفتم منشور لازمالاجراست، بنابراين تعليق فعاليتهاي هستهاي ايران در دو قطعنامه 1696 و 1737 از نظر مقررات بينالمللي لازمالاجراست.
وي، با اشاره به خواستههاي قطعنامه 1696 گفت: در قسمت اول قطعنامه 1737 اجراي كامل قطعنامه 1696 از ايران خواسته شده است و در قسمت دوم اين قطعنامه از ايران موارد ديگري درخواست ميكند كه ابعاد تعليق را نه تنها الزامي كرده بلكه درخواست ميكند كه ابعادتعليق را نه تنها الزامي كرده بلكه نسبت به قطعنامههاي شوراي حكام گسترش يافته است .
موسويان، با بيان اين كه قطعنامه اخير دو نوع تحريم را بيان كرده است، گفت: اين تحريمها به دو صورت اجباري و اختياري است كه هر نوع همكاري با ايران در زمينه غني سازي، بازفرآوري,آب سنگين و برنامه هاي موشكي تحريم شده است. در اين قطعنامه گفته نميشود كالاهاي مربوط به اين زمينهها بلكه گفته ميشود كالاها و فناوريهايي كه ميتواند به اين موضوعات كمك كند كه بسيار گستردهتر است.
وي با اشاره به ذكر سندS/814/2006 در قطعنامه گفت: اين سند يك سند 120 صفحهاي است كه 70 صفحه اول آن به ليست تحريمهاي اجباري و 50 صفحه دوم آن به ليست تحريمهاي اختياري مربوط است.
موسويان، با بيان اينكه سندS/815/2006يك سند 60 صفحهاي است كه مربوط به اقلام و فناوريهاي كمك كننده به صنايع موشكي است، گفت: اين دو سند اسنادي است كه جزو زواياي پنهان قطعنامه است و كمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وي با اشاره به استثنائات قطعنامه گفت: مسائل مربوط به نيروگاه بوشهر و نوعي هواپيماي بدون سرنشين جزو استثنائات است.
عضو سابق تيم مذاكره كننده هستهاي، با بيان اين كه اشاره قطعنامه به كميته تحريم به عنوان نهادي براي تعيين ميزان تحريم ايران است، گفت: اين كميته نهاد و مرجعي براي رسيدگي و پيگيري تحريم است كه از اختيارات شوراي امنيت برخوردار است و ميتواند ليست را به تشخيص خود افزايش دهد.
موسويان، با اشاره به بندهاي ديگر قطعنامه گفت: كميته تحريم ميتواند ليست اموال و داراييهاي افراد و شركتهايي كه نام آنها در قطعنامه آمده است را افزايش دهد.
وي، يكي ديگر از نكات پنهان قطعنامه را ذكر اين نكته دانست كه اين تحريمها ميتواند در مورد افرادي به برنامه هستهاي و موشكي ايران مربوطند، كمك كردند يا حمايت كردند گسترش يابد، گفت: دامنه گسترش اين تحريمها اگر همه آحاد ملت را در بر نگيرد، همه مسوولان را ميتواند در برگيرد.
معاون پژوهشهاي روابط بينالملل مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، با اشاره به بند آموزشهاي مرتبط با فعاليتهاي هستهاي و موشكي اتباع ايراني در سراسر دنيا گفت: اين بند اثر اجرايي گستردهاي نسبت به تحصيل دانشجويان ما در سراسر دنيا دارد.
موسويان، با بيان اين كه كميته تحريم موظف است از همه كشورها در مورد اجراي تحريمات گزارش بگيرد، گفت: تمام كشورهاي دنيا بايد اقدامات موثري كه در مورد اعمال تحريمها انجام دادهاند، به كميته تحريم گزارش دهند.
وي، با بيان اين كه ديگر وظيفه كميته تحريم بررسي درخواست كشورها در مورد صنايع و مواد غيرمربوط به مسائل موشكي و هستهاي ايران است، گفت: كميته تحريم در واقع مكانيزمي براي افزايش تحريمها بدون تصويب شوراي امنيت است.
اين عضو سابق تيم مذاكره كننده هستهاي ايران، با بيان اين كه در اين قطعنامه آژانس كمك فني به ايران ندارد و موظف است فعاليت هاي خود را در زمينه اعمال تحريمها بر ايران گزارش دهد، گفت: يكي از موارد پنهان اين قطعنامه اين است كه اگر ايران همه فعاليتهاي هستهاي خود را تعليق كند و همه قطعنامههاي مرتبط با مساله هستهاي را نيز بپذيرد، باز هم تحريم كمكهاي فني آژانس و آموزش اتباع ايراني به صورت تعليق در نميآيد.
وي تصريح كرد: اگر ايران كليه فعاليتهاي غنيسازي, فرآوري و فعاليتهاي مرتبط با آب سنگين را تعليق كند، شوراي امنيت نيز تحريمها را به صورت تعليق در ميآورد، نه اين كه موضوع از دستور كار شوراي امنيت خارج شود.
موسويان، با بيان اين كه آژانس بايد تاييد كند كه كليه مصوبات شورايحكام از سوي ايران اجرا شده است، گفت: يكي از شيطنتهاي ديگر اين قطعنامه اين است كه در آن ذكر شده است كه ايران بايد تمام قطعنامههاي مرتبط با موضوع را تصويب و اجرا كندكه اين مي تواند همه قطعنامههاي مربوط به سلاحهاي كشتارجمعي را در برگيرد.تشخيص اين موضوع نيز بر عهده شوراي امنيت است.
وي با تاكيد بر اين كه ورود به ماده 42 شوراي امنيت يعني اقدام نظامي برضد ايران نياز به تصويب قطعنامه دارد، گفت: اين بند براي جلوگيري از سوءاستفاده آمريكا در اقدام نظامي عليه ايران است، بنابراين طبق روال شوراي امنيت در اسفند يا فروردين ماه بررسي براي قطعنامه ديگري آغاز ميشود و احتمالا قطعنامه جديدي ظرف 4 ,5 ماه آينده صادر خواهد شد.
معاون پژوهشهاي روابط بينالملل مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به تغييرات متن قطعنامه تصويب شده نسبت به پيشنويس آن گفت: در مجموع نميتوان گفت كه متن نهايي قطعنامه از پيش نويس آن بدتر است، بعضي از بندهاي متن نهايي نرمتر شده، برخي حذف شده اما بعضي بندها اضافه شده يا شديدتر شده است.
موسويان با اشاره به استثنا كردن كمك هاي دارويي، غذايي و كشاورزي از تحريمها گفت: گنجاندن اين بخش در قطعنامه نوعي شيطنت است كه مدل عراق را به ذهن متبادر ميكند اما واقعيت اين است كه اين قطعنامه با مدل عراق بسيار متفاوت است و به هيچ وجه وارد ماده 42 منشور نشده است. ضمن اين كه ورود شوراي امنيت به اين ماده كار چندان سادهاي نيست.
وي، درباره مشكلات فني و حقوقي قطعنامه كفت: اين كه ما بگوييم اين قطعنامه غيرمشروع و غيرقانوني است مشكلي از پرونده هستهاي حل نميكند، زيرا طبق منشور سازمان ملل متحد مصوبات شوراي امنيت حتي از تعهدات دولتها در قبال كنوانسيونهاي بينالمللي فراتر است و همه اعضاي سازمان ملل متحد ملزم به اجراي اين مصوبات هستند. بنابراين اگر ما بگوييم طبق ماده 4 ان پي تي استفاده از فناوري صلحآميز هستهاي حق مسلم ماست، بايد اين را در نظر داشته باشيم كه طبق مصوبه شوراي امنيت بايد فعاليتهاي خود را تعليق كنيم و مصوبه شوراي امنيت به مواد ان پي تي تفوق دارد. ايران نيز به منشور سازمان ملل متحد متعهد است و تا وقتي عضو اين سازمان است، نميتواند مفاد منشور را نقض كند.
اين عضو سابق مذاكره كننده هستهاي ايران، با بيان اين كه از نظر مسوولان ايراني و همه آحاد ملت قطعنامه شوراي امنيت غيرعادلانه، غيرقانوني و بدون مبناي حقوقي و با انگيزههاي سياسي صادر شده است، گفت: پرونده ايران مستوجب اين نيست كه به عنوان تهديدي براي صلح و امنيت بينالمللي بررسي شود. ما حتي بعد از آغاز به كار تاسيسات اصفهان و تحقيقات و توسعه در تاسيسات نطنز اقدامي در جهت انحراف به سوي ساخت سلاح هستهاي نداشتهايم و آژانس نيز اين را تاييد كرده است. بنابراين مطرح شدن اين پرونده به عنوان تهديد صلح و امنيت بين المللي مفهومي ندارد و شك نداريم تصويب چنين قطعنامهاي مقابله با توان هستهاي ايران است.
وي افزود: اما بايد اين موضوع را نيز در نظر داشته باشيم كه از نظر جامعه بينالمللي قطعنامه شوراي امنيت قانون است و اعضاي شوراي امنيت موظف به اجراي آن هستند. بالاترين مرجع تصميمگير در دنيا شوراي امنيت است و نميتوان عليه مصوبات اين شورا به هيچ مرجعي شكايت كرد. ما بايد فهم درستي از مقررات بين المللي داشته باشيم و صرفا گفتن اين كه اين قطعنامه غيرقانوني و غيرحقوقي است، مشكلي را حل نميكند. ما مواضع داخلي خود را داريم اما بايد مقررات بينالمللي را نيز درك كنيم.
موسويان، درباره نوع مواجهه با اين قطعنامه گفت: دنيا بايد استنباط كند كه ملت, دولت, مجلس و همه جناحهاي سياسي در ايران اجماع دارند و اين وحدت واقعي است. اگر كوچكترين احساسي درباره اختلافنظر، تفرقه و دوگانگي وجود داشته باشد، به روند حل و فصل اين پرونده ضرر ميزند. ضمن اين كه ما بايد واقعيت حقوقي و قانوني پرونده از نظر جامعه جهاني را به صورت صحيح بشناسيم و خود را با گفتن اين كه اين قطعنامه مشروع و قانوني نيست، گمراه نكنيم.
وي، با بيان اين كه تنها راه حل اين پرونده ديپلماسي است، گفت: پرونده هستهاي نبايد تا اينجا كشيده ميشد، اين اشتباه بزرگ روسيه, چين و اروپا بود كه حاضر به ارجاع پرونده به شوراي امنيت و اعمال فصل هفتم منشور شدند. زيرا تا اينجا آمريكا براي تصويب خواستههاي خود به آنها احتياج داشت اما از اين به بعد آنها بايد براي خارجكردن پرونده از دستور كار شوراي امنيت به آمريكا محتاج باشند.
معاون پژوهشهاي روابط بينالملل مركز تحقياقت استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام تصريح كرد: اين كه آنها قطعنامههاي پياپي بدهند و ما نيز پياپي آن را رد كنيم، راه حل درستي نيست. اين كار مسير را بحرانيتر ميكند، بنابراين بايد تدبيري انديشيد كه موضوع در همين جا متوقف شود و مذاكرات به هر شكل ممكن آغاز شود، زيرا ما چارهاي جز مذاكره نداريم.
وي با بيان اين كه براي ما هيچ چيزي بالاتر از به رسميت شناختن حق ايران در مورد غنيسازي نيست، گفت: ما بايد تلاش كنيم تا غرب حق ايران, اجراي حق ايران و عدم تبعيض در اجراي اين حق را به رسميت بشناسد. مساله اصلي اين است و در قسمتهاي ديگر ميتوان براي اعتمادسازي انعطاف داشت.
موسويان، با اشاره به اين كه اين سه مورد در موافقتنامه كاري ذكر شده بود و طرفهاي اروپايي نيز آن را پذيرفتند، گفت: اين حقوق بايد اولويت اول ما باشد و از تعليق مهمتر است. پذيرش تعليق يا عدم تعليق برعهده مسوولان هستهاي است اما هم اكنون اتفاقي در شوراي امنيت در حال رخ دادن است كه تعليق داوطلبانه غيرحقوقي و غير الزامآور را تبديل به تعليق الزامي كرده است و بدون توجه به حق ايران در ماده 4 ان پي تي، تنها به اجراي مواد 1 و 2 اشاره دارد. بايد جلوي اين كار را گرفت و غرب وادار كرد تا حقوق ايران را به رسميت شناسد.
وي با تاكيد بر اين كه وقتي پروندهاي به شوراي امنيت ميرود به راحتي بيرون نميآيد، گفت: تاريخ شوراي امنيت نشان ميدهد پرونده كشورهايي كه به اين شورا رفته است، چندان سربلند بيرون نيامدهاند. البته اين مسير به نفع كشورهاي 1+5 نيز نيست بلكه مسير ديپلماسي به نفع هر دو طرف است. ضمن اين كه خروج پرونده از دستور كار شوراي امنيت زمانبر است و اگر يك كشور مخالفت كند، پرونده در دستور كار شوراي امنيت ميماند.
عضو سابق تيم مذاكره كننده هستهاي ادامه داد: نكته فوقالعاده مهمي در آخرين پيشنهاد كشورهاي1+5 بود. آنها سه شرط را براي ايران اعلام كرده بودند؛ يكي اين كه آژانس اعلام كند همه مسائل حلوفصل شده است، ديگر اين كه آژانس اعلام كند هيچ ماده اعلام نشدهاي در ايران وجود ندارد كه اين كار در مورد ژاپن 25 سال به طول انجاميد و سوم اين كه اعتماد جامعه بينالمللي حاصل شود كه اين اعتماد تنها مربوط به مسائل هستهاي نيست. اين سه شرط هم اكنون در قطعنامه شوراي امنيت نيز به نوعي لحاظ شده است كه خود به نوعي مكانيزم ذهني مرور تعليق است.
وي، با تاكيد بر اين كه بايد بپذيريم اين مساله زمانبر است و با شتابزدگي و عجله و بيتحملي قابل حل نيست، گفت: احتمال گسترش ابعاد تحريم در قطعنامههاي بعدي شوراي امنيت وجود دارد و ممكن است همانگونه كه مسائل موشكي را كه هيچ ارتباطي به مسائل هستهاي ندارد در قطعنامه فعلي وارد كردهاند، در قطعنامه بعدي خود به مسائل مربوط به تروريسم هستهاي متوسل شود اما كشورهاي 1+5 بايد بدانند كه گسترش دامنه موضوعات هيچ كمكي به حلوفصل موضوع نميكند بلكه باعث دشوار شدن رسيدن به راه حل ميشود.
موسويان، با بيان اين كه پيشرفتهاي ايران در زمينه كشاورزي و يا راه اندازي نيروگاه بوشهر تاثيري بر گسترش تحريمها ندارد، گفت: روسيه و چين در ماههاي اخير اشتباه استراتژيكي داشته و ريش خود را به دست آمريكا دادهاند كه اين براي دو قدرت جهاني يك شكست است. آنها با اين كار نقش خود را در حل و فصل پرونده هستهاي ايران ضعيف و نقش آمريكا را تقويت كردهاند. روسيه و چين اگر تن به تشديد تحريمها دهند، باز همان اشتباه را تكرار ميكنند.
وي تصريح كرد: اگرقرار باشد روسيه و چين، ميان ايران و غرب يكي را انتخاب كنند، منافع حياتي آنها ايجاب ميكند كه اروپا و آمريكا را انتخاب كنند. ما بايد از ابتدا به اين موضوع توجه كنيم. ما بايد وضع قدرتها را در نظام جهاني بدانيم و منافع آنها را بشناسيم. رابطه با ايران براي چين و روسيه فوقالعاده مهم است اما در نقطه انتخاب آنها آمريكا را انتخاب ميكنند. بنابراين نبايد مسير را در جهتي برد كه آنها مجبور به انتخاب شوند.
معاون پژوهشهاي روابط بينالملل مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، درباره مقايسه اين نگاه با نگاه اوليه به اروپا گفت: ما در همان زمان هم ميدانستيم كه قدرت آمريكا در معادلات جهاني بيش از ماست و اروپاييها اين را اذعان داشتند هر توافقي كه بين ما و اروپا صورت ميگرفت، آنها بايد موافقت واشنگتن را ميگرفتند.
وي تصريح كرد: بهترين كار شروع مذاكره با اروپا بود و به گونهاي كه در موازات آن با غيرمتعهدها چين و روسيه نيز كار كنيم.
موسويان در پاسخ به سوال خبرنگار" ايلنا" مبني بر اين كه در اظهارات اخير مسوولان ايراني عدم اجماع احساس ميشود، به گونهاي كه عدهاي از بزرگان نظام معتقدند صدور قطعنامه تحريم خطرناك است اما مسوولان دولت اعتقاد دارند كه اين قطعنامه چندان مهم نيست. اين عدم اجماع را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ گفت: هيچ كس در كشور از صدور قطعنامه خوشحال نيست. تمام بزرگان نظام معتقدند كه اين گونه قطعنامه ها نميتواند ايران را از حق خود در دستيابي به انرژي هستهاي محروم كند. اما اين واقعيت نيز وجود دارد كه اين قطعنامه مهم است و اثر منفي نيز دارد اما همه بر اين نكته اجماع دارند كه ما در مقابل اثرات منفي قطعنامه ميايستيم.
وي درباره تفاوتهاي دولتهاي هشتم و نهم در سياستهاي هسته اي گفت: دولت هشتم و نهم تعيين كننده سياستهاي هستهاي نبودهاند بلكه مرجع تعيين سياستهاي اصلي هستهاي شورايي است كه همه سران نظام در آن حضور دارند. اگر ايران در مقطعي سياستهاي هستهاي خود را تغيير داده است، بنا به مصلحت انديشيهاي همه بزرگان نظام است و نبايد آن را مربوط به يك فرد يا گروه دانست. در مقطعي نظام تصميم به تغيير سياستهاي هستهاي گرفت، زيرا احساس كرد كه اروپا اين برداشت را دارد كه تعليق را دايم ميكند و به خاطر اين نگراني بازي را به هم زديم و نشان دهيم تعليق را تنها براي اعتمادسازي پذيرفتيم كه به هيچ وجه نبايد آنرا دايمي دانست.
موسويان، با بيان اين كه هر كدام از دو رويكرد تجربه شده مضار و منافعي دارد، گفت: هر دو رويكرد نقاط مثبتي دارد و طرفداران خاص خود را نيز دارد اما نظام در هرمقطعي كه رويكردي را كه بيشتر به مصلحت است، اتخاذ ميكند. رويكرد اخير هم تصميم درستي بوده است تا كشور در يك نقطه بتواند هر دو رويكرد را ارزيابي كند.
وي، با بيان اين كه اروپاييها هيچ گاه نگفتند اگر يك روز تعليق كنيم همه چيز حل ميشود، گفت: دليل اصلي ايران در رد پروتكل شبههاي بود كه غرب در مورد حق ايران ايجاد كرده بود. در آن زمان كه تنشها افزايش يافت، غربيها نيز اشتباه بزرگي كردند و تلاش نكردند تا اين شبهه ايران را رفع كنند كه آنها حق، اجراي حق و عدم تبعيض در اجراي حق ايران را به رسميت بشناسند. بنابراين ايران اين شبهه را داشت كه آنها تلاش ميكنند از مكانيزم ابزارهاي اعتمادساز براي از بين بردن حق ايران استفاده كنند اما بعيد ميدانم كه اگر نظام به اين نتيجه برسد كه اروپاييها واقعا حق ايران را به رسميت شناختهاند، باز هم به اين روند ادامه دهند.
وي، با اشاره به درخواست اوليه آژانس براي تعليق فعاليتهاي هستهاي ظرف 50 روز گفت: نظام در آن زمان توانست با يكسال مذاكره تعليق را از حالت الزامآور خارج كند كه اين دستاورد بزرگي براي ايران بود. ما هيچ گاه پيشنهاد نكرديم كه خودمان تعليق را ميپذيريم. تعليق مصوب شوراي حكام بود و ما به عنوان عضو آژانس موظف به اجراي مصوبات شوراي حكام هستيم.
موسويان، همچنين به پيشنهاد اروپا در تابستان 2005 و در پايان دوره رياستجمهوري خاتمي اشاره كرد و گفت: در آن زمان اروپاييها براي اولين بار پس از انقلاب پذيرفتند كه ايران نيروگاه هستهاي داشته باشد و در زمينه تامين سوخت به ما كمك كنند اما در عين حال براي اين كار شرط تعليق و مرور تعليق پس از 10 سال را گذاشتند كه مصوبه شوراي حكام آژانس بود. آنها در آن زمان گفتند كه اين پيش نويس پيشنهادات اوليه است و ميتوانيم در باره آن مذاكره كنيم.
وي، در باره تبعات سياسي و اقتصادي قطعنامه درداخل كشور گفت: مطمئنا قطعنامه شوراي امنيت تبعات مثبت ندارد. اين كه مسوولين بگويند قطعنامه براي ما مهم نيست به معناي آن نيست كه قطعنامه اثرات منفي ندارد بلكه روح حرف وي اين است كه ما تسليم اثرات منفي اين قطعنامه نميشويم و به راه خود ادامه ميدهيم و نظام به خاطر منافع هستهاي اين اثرات منفي را پذيرفته است.
معاون پژوهشهاي روابط بينالملل مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص مصلحت نظام، درباره مذاكره ايران و آمريكا براي حل مسائل هستهاي گفت: فكر نميكنم مذاكرات هستهاي با آمريكا مثبت باشد، زيرا مسائل ايران و آمريكا و بياعتمادي بين دو كشور بسيار گستردهتر از اين موضوعات است. خصومتهاي آمريكا و ايران بسيار وسيع است. ما حتي در مورد اين كه براي مذاكره با آمريكا در مورد عراق چراغ سبز نشان داديم نيز اشتباه كرديم، زيرا باعث شد آنها فكر كنند كه اين موضوع به مساله هستهاي ما ربط دارد، ما هيچ گاه نبايد اجازه دهيم كه امريكا چنين تفكري داشته باشد.
وي تصريح كرد: طرف هستهاي ايران نيز صرفا آمريكا نيست بلكه هنوز هم همه كشورهاي 1+5 هستند، بنابراين بايد با اروپا و روسيه و چين و همه كشورهاي غيرمتعهد كار كرد.
موسويان، با بيان اين كه ديپلماسي با اين گونه قطعنامهها به بن بست نميرسد، گفت: آمريكا نميتواند در مقابل همه كشورهاي جهان بايستد و حرف خود را بزند.
وي، درباره ارزيابي خود از خروج از ان پي تي گفت: خروج از ان پي تي تبعات موضوع را تشديد ميكند و به آمريكا و اسرائيل قدرت مانور بيشتري ميدهد. اين كه كره شمالي از ان پي تي خارج شد، به اين دليل بود كه آنها بمب هستهاي داشتند و ميخواستند اين راه را ادامه دهند اما فتواي رهبري مبني بر حرام بودن هرگونه سلاح كشتارجمعي را داريم كه از هر كنوانسيون بينالمللي براي ما مهمتر است، بنابراين دليلي ندارد رفتاري كنيم كه دنيا تصور كند ايران به سوي ساخت بمب حركت ميكند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 23,دسامبر,2024