محمود ملک ثابت - یزد

محمود ملک ثابت - یزد

بستم دخیل و پنجره ات وا شود یقین

این صحن دلنواز شکوفا شود یقین

بیدار باش دیده شب زنده دار من

دستی ز پشت پنجره پیدا شود یقین

قدری بخند ای دل گریان و غم مخور

فکری بحال درد دل ما شود یقین

امشب طبیب معجزه گر می دهد شفا

امشب مرام و معجزه معنا شود یقین

دیگر منـال ای دل امیــدوار مـن

این درد را علاج و مداوا شود یقین

چشمی که در سراسر عمرش ندیده است

در زیر پلک پنجره بینا شود یقین

ماییم و لطف ضامن آهو و روز حشر

دیدار روی یار مهیّا شود یقین

از بارگاه حضرت هشتم خبر رسید

این هشت بیت شعر من امضا شود یقین

 


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا