به استادی که به من ایستادگی آموخت
« شادروان استاد علی سلطانی »
سید محمود الهام بخش
دکتری زبان و ادبیات فارسی
عضو هیأت علمی دانشگاه یزد
در جامه ای از عافیت بشکست جام عاریت او هم معلّم هم پدر هم دوست هم امدادگر تا سرد گردد داغ او بس اشک ها افشانده ام آن کس که در فقدان او شهری عزاداری کند خواندم کتاب عمر او حسب حساب عمر او او با اصالت کرده طی راه معلّم ها به حق در یزد شد بنیاد از او دانشگه آزاد از او کسب کمال و علم را بسته کمر دانشوران نام از « علی » دارد نشان خلق از نبی یابد اثر او با سعادت شد قرین پیوست با خلدبرین |
« سلطانی » آن مرد عمل استاد درس تربیت بر جمع فرزندان او سخت است گفتن تسلیت دیدم نباشد از قضا این آب را آن خاصیت باید به یکدیگر دهیم از ماتم او تعزیت دیدم که ننشسته ز پا یک لحظه از فعالیت هر چند داده این زمان آن راه قلب ماهیت کرد از سر اخلاص خود دین را به دانش تقویت تا یزد گشته رهسپر از هر دیار و ماحیت فوج ملک او را دهند از حوض کوثر تهنیت کز سجده های مستمر دارد نشان بر ناصیت |
« الهام » دارد گفتنی بسیار در وصفش ولی
هم وزن دشوار آمده هم سخت باشد قافیت
در روز درگذشت استاد
1389/08/13
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 28,نوامبر,2024