مهدی منتظرقائم

با پول بانک و بیمه تبلیغات نکرد. نه از بانک خاوری پول گرفت و نه راه خانه فاطمی را یاد گرفت.

نه از سپاه آمده بود و همه چیز را از زاویه نظامی می‌دید، نه از اطلاعات آمده بود و به همه چیز به دیده‌ی امنیتی نگاه می‌کرد، نه از حوزه‌ی روحانیان آمده بود و به هر لایحه‌ای با عینک احکام مقلدان‌ (نه حقوق و صلاح شهروندان) نگاه می‌کرد و نه از حوزه‌ی قضا بود و در صدد شناسایی متهمان و مجرمان.

موقع رأی گیری، چشمش به نشست و برخاست این و آن و پیام های سروش غیبی نبود.

نه نطق دستوری می‌نوشت و نه نطق آماده‌ای می‌گرفت که بخواند و زحمت نوشتن نکشد و خودش را از هفت دولت آزاد کند.

در مجلس و اطراف مجلس به تظاهرات و راهپیمایی نپرداخت و نخواست مشکلات مردم را با شعار علیه مردم برطرف کند.

وقتی که اتهام بزرگترین اختلاس بانکی در دنیا به بعضی از بانکی‌ها و دولتی‌های پاک، مردمی و خدمتگزار وارد شد از نمایندگان و مطبوعات نخواست که عیب مؤمنان بپوشانند و پیگیری نکنند.

وقتی که پرونده اختلاس بیمه‌ای رو شد از هیچ کس نپرسید که پرونده ای که سه سال پیش تشکیل شده چرا این قدر دیر به جریان افتاده است.

هیچ طرحی برای اداره‌ی دنیا و افزایش صادرات کالاهای چینی به ایران و بالارفتن رشد اقتصادی آن کشور به مجلس ارایه نداد. هیچ برنامه‌ای برای از بین بردن رکود اقتصادی و افزایش بیکاری در آمریکا و اروپا نداشت. فکر و ذکرش حمایت از مردم بحرین و حفظ قدرت بشار اسد نبود.

برای تسریع در امر سازندگی مصر هوس نکرد که قربة الی الله و به عشق  مصری‌ها برود آن جا و بشود شاگرد کارخانه. هیچ بار به کشورهای آمریکای لاتین نرفت که به برادرانِ آن آمریکا کمک بشردوستانه کند و تجربه های گرانقدرش را در اختیار آنان بگذارد.

هی داد نزد که انرژی هسته ای، حق مسلم ماست و رفع موانع تولید و حضور در صحنه رقابت‌های بین المللی حق مسلم ما نیست.

برای محو اسرائیل از نقشه جهان هیچ قدم مستقیمی برنداشت.

به دولت‌های غربی اعتراض نکرد که چرا به تظاهرات مخالفان خود حمله می‌کنند و بعضی ها را دستگیر می‌کنند و چرا نقایص دموکراسی خود را برطرف نمی‌کنند.

هیچ کمکی به توسعه جنبش وال استریت نکرد و برای سقوط آمریکا و اروپا هیچ نقشه‌ای نکشید.

مثل آن آقای محترم نبود که پیشنهاد بدهد که برای صیانت از نام خلیج فارس نام استان البرز را به استان خلیج فارس تغییر دهند و جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی را به آن ملحق کنند.

به نماینده ای که برای تأیید یا مخالفت با نظر نماینده دیگر بلند شده بود نگفت بتمرگ پُف...

اولیا مثل خیلی‌ها نبود و خیلی کارها نکرد... اگر بخواهم کارهایی را که او در طول این چهار سال می‌توانست بکند و نکرد بنویسم باید تا صبح بنویسم. باز هم بقیه اش می‌ماند برای بعد...

• نویسنده : یزد فردا
• منبع خبر : خبرگزاری فردا