هوالجمیل
شور بلبل میدهد یادم که مستــــــــــــی پیشه کن
عکس گل در آب می گوید که می در شیشه کن
بیچاره عدد سیزده که به این روز افتاده است وگرنه دلایل محکم واتفاق نظر در نحس بودن آن نیست .تنها افسانه ها واساطیری وجود دارد که سیزده را منحوس وبدخاطره ذکرکرده اند .مثلا مسیحیان اعتقاد دارند در آخرین شام حضرت مسیح ع سیزده نفر حضور داشته اند که یهودای خیانتکار سیزدهم آنان بوده است .در یونان باستان تعدادخدایان12 نفر بوده اند وهمین که سیزده نفر می شدند یکی باید کشته میشد وبعد آشوب وپریشانی همه جا فرا میگرفت .ویل دورانت می گوید عدد دوازده به 2و3 و4و6بخش پذیر است وعدد کاملی به حساب می آمده ووقتی به سیزده میرسیدند به هیچ کدام از اینها قابل تقسیم نبوده ونحس شمرده اند .وعدد سیزده با سحر وجادو در ارتباط می دانسته اند .هم اکنون در اروپای متمدن شاید بیش از ما به نحوست 13 معتقدند مثلا در بعضی مراکز صندلی 13 وجود ندارد .
افسانه هایی نیز حاکی از این است که در هزاره ی سیزدهم پایان جهان فرا میرسد ویا اینکه در روز سیزده ستاره ی دنباله داری با زمین بر خورد داشته که در نتیجه زلزله ای سخت انسانهای بسیاری رابه کام مرگ کشیده است.در تورات (سفر خروج باب 11و 12نیز به حادثه ای مرگبار در روز سیزده اشاره دارد .
واما برعکس خیلی از جاها هم عدد13 مقدس است مثلا زردشتیان نام سیزده فروردین را تیر روز میدانند که به فرشته ی مقدسی تعلق دارد وبرپایی جشن تیرگان برای اوست.ایرانیان خیلی قدیم هم سیزده راپایان جشنهای نوروزی و حسن ختام نوروز
میدانسته اند واصولا درایران وهند سالهای جهان را0 1200 سال می دانستند وبر همین اساس هم دوازده ماه انتخاب نموده اند وبر این اساس بعد از دوازده روزاول سال، روز سیزده را تعطیل میکرده اند وآغازی بوده است بر شروع دوباره ی زندگی ونمادی ازتجدید رویش وحیات وعشق.
عدد سیزده در آمریکااهمیت بسیار دارد برای مثال در نقوش روی اسکناس های یک دلاری مفصل روی سیزده کار شده است،بالای سر عقاب 13 ستاره است وشاخه ی زیتون سیزده برگ داردو...
اسراییلیان باستان هم سیزده رامقدس میشمرده اند.
به هر حال توافق کلی روی این روز واین عدد وجود ندارد وهمه اینها دست به دست هم داده اند تا مردم ما در روزهای پایانی عید نوروز مراسمی سمبلیک انجام دهند وخیال خود را راحت سازند که سالی کهنه رفت وجهان نوشد وروزگار کار وکوشش وشکوفایی فرا رسید.
رفتن به دامن طبیعت آشتی با فطرت وخویشتن خویش است وغبار افشاندن از دامن جان ودل وعهد بستن با پاکی ها وزیبایی ها وآموختن لبخندها ومعطر بودن ها .از درون خویش درآمدن ومحدوده ی تاریک وبسته ی عادت ها وروزمرگی ها را شکستن وآشتی با گلها وسبزه ها وآشتی باهمه ی انسانهای خوب خدا .
گره برسبزه زدن هم تمثیلی از تسلسل پیوندها در راستای تداوم نسلها ست وآرزوی ما همه خوشبختی وشادکامی آنها.
روز سیزده روز دیدن بهار با چشم دل است وروز در س آموزیها وپند گرفتن ها از طبیعت خدای بهار آفرین .روز همنوایی با هزاردستان عاشق ومرغانی که هر لحظه در تسبیح حضرت دوست شناورند وروز آشنایی با شکوفه هایی که دفتر اسرار خداوندند.
به صحرا رو که ازدامن غبار غم بیفشانی
به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
سخن در پرده می گویم چو گل از غنچه بیرون آی
که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی /حافظ/
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 23,نوامبر,2024