برادر گرامی جناب شوق الشعراء عزیز  ؛ شاید برایتان جالب باشد بدانید که در تمامی بازی های تربیت و فولاد سعی کرده ایم به عنوان یک خبرنگار یزدئی بدون هیچ چشمداشتی حضور یابیم و همیشه  بر این اعتقاد بوده ایم که  حمایتمان از تیم های یزدی نباید به نفع و ضرر خودمان مرتبط باشد و در مورد اخیر هم بنا به رسالتی که داشتیم درخواستی  را که به نفع مجموعه ورزش دوستان استان بود مطرح نمودیم و جالب است که ما را محکوم به دلیل مشخصی کرده اید که خود نمی دانید آن دلایل چیست ؟و جالبتر آن که از ماهیگیر ناشی یاد کرده اید  ، اینکه با شنیده ها و نوشته ها ،مطلبی نوشت که آب،را تنها  گل آلود  کنیم خود تایید کننده مطلب جنابعالی است که محیط را برای ماهیگیری آماده می کند  و بنا به گفته جنابعالی هر چند که ماهیگیر ناشی باشد و خوشبختانه چه زمانی که تربیت یزد شهید قندی بود و چه حالا که تربیت یزد به واسطه بدهکاری در شرف ورشکستگی است خبر نگاران تنها گروهی بوده اند که وضعیتشان مشخص است و هیچ نفعی در بهترین شرایط نبرده اند چه رسد به بدترین شرایط !!!!

استاد منتقد و دل نگران و دلسوز ورزش :که به دنبال حق ورزش خاتم و بهاباد و مهریز و ابرکوه هستید قطعا خود می دانید که مطرح کردن نام شهرستان های همیشه محروم استان از نظر ورزشی تنها برای نمک بر زخم آنها پاشیدن است نه برای دلسوزی که اگر چنین بود تیم تربیت یزد نه متعلق به شهر یزد است بلکه متعلق به کل استان و قطعا با برنامه ریزی درست و منطقی محلی خواهد بود برای همان هم استانی هایی که به فکر پیشرفت در ورزش هستند ،هر چند که  تا کنون هم چنین نبوده است اما قطعا با بودن تربیت ها در لیگ برتر فوتبال ایران می توان نیروهای بومی را نیز در آن آزمود و معرفی کرد و با نبود تیمی مطرح در عرصه فوتبال استعدادهای ابرکوه و خاتم و بهاباد و بافق و اردکان و میبد و طبس و تفت و مهریز نیز بدون هیچ انگیزه ای نشکفته خواهند پژمرد .

جناب آقای شوق که با شوق تمام  القاب سردار و دلاور و قهرمان را با حکایت پاجه خواری همراه می کنید چه انتظاری از دیگران می توان داشت  ،نه دوست عزیز فلاح زاده نیاز به تملق و چاپلوسی نداشته و قطعا اگر چنین بود طی دوران استانداری خود شما را که همیشه به ایشان تاخته اید در جمع متملقان گرد آورده بود و حضور جنابعالی در عرصه مجازی نشان از آن دارد که استاندار یزد یکی از مدیران شش دانگی است که با تشخیص و درایت تصمیم می گیرد و قطعا طی چند سال گذشته که بارها در ورزشگاههای مختلف حضور یافته و از نزدیک  در جریان امور هستند که منطقی ترین تصمیمی که به نفع استان و جوانان می باشد اتخاذ نمایند .

متاسفانه جنابعالی  بر اساس شنیده ها مطالبی را می نویسید و نمی دانید حول و حوش تیم های ورزشی چه می گذرد و پیشنهاد می کنم  که وقتبگذارید  و از خانه و اتاق گرمتان بیرون بیایید با هم بر سر تمرینات تیم تربیت حاضر، و حداقل درد دل بازیکنان را از نزدیک ،بشنوید و بعد کلاهتان را قاضی  و قضاوت کنید .

و البته  مدیر عامل عوضکنید و حسابرسان ،حسابرسی کنند و مسائل پیش آمده را مورد کنکاش قرار دهند و ما هم از این مورد حمایت می کنیم اما در حال حاضر حکایت حمایت از تربیت ،حکایت حمایت از بومی ها، به ویژه مربیان بومی است که همیشه  سنگشان را به سینه می زدیم و انتقاد می کردیم که چرا از مربیان بومی حمایت نمی کنید و حال ما بر حرفمان مانده ایم و از استاندار کمک خواستیم تا بومی ها از این فرصت به دست آمده استفاده کنند و خودی نشان دهند.و البته شما شاید نقد های خود را فراموش نموده اید ؟

راستی این را هم بدانید که مدتی است همه مسئولین ورزش و فوتبال به دنبال شرکت و نهادی خصوصی هستند که امتیاز تیم را رایگان در اختیارش بگذارند ولی کسی را نیافته اند  ،تا شرایط سر وسامان گیرد .ما هم خوشحال می شویم فولاد آلیاژیِ،فرش ستاره کویر ،پیشگامان کویر یزد این تیم را تحت پوشش قرار دهند. و حکایت سنگ آهن هم که مجوز تیمداری ندارد را می دانید و حتی هندبال لیگ برتری اش نیز از مسابقات انصراف داد.

شوق عزیز !

مطمئن باشیدکه مقامات ارشد استان بیش از ما و شما از پشت پرده و روی پرده ورزش خبر دارند و از غول های اجتماعی که در کمین جوانان نشسته اند با خبرند که بتوانند فارغ از جوسازی و هیاهو تصمیمی  منطقی گرفته که برای استان مفید باشد

در پایان  باز هم از جنابعالی تشکر می کنیم که فرصتی دوباره به ما دایدید تا در یزدفردا از فوتبال بنویسیم

به امید آن روزی که همه ی ما با توجه به واقعیات جامعه نوشته قضاوت و امر و نهی کنیم نه برای دلخوشی عده ای که برای ماهیگیری نیاز به آب گل آلود دارند .

و حسن ختام گفته هایم که در نمایش سکوت گذر گاه آن را یاد گرفته ام این است:هرکه می خواهی باش .هرچه می خواهی باش ،اما خوب باش.