یزدفردا -اجتماعی -عمرانی -اداری -محمد رضا شوق الشعراء:بر اثر «اشتباه» و «بي مبالاتي» و «عدم دقت» راننده بيل مكانيكي، ديروز ساعت 14:10 دقيقه، پنجه بيل مكانيكي شركت آب و فاضلاب يزد، در روبروي «چشم» ناظر سازمان آب و فاضلاب، به لوله اصلي انتقال آب، در كنار پروژه درحال ساخت تعريض پل راه آهن كاشاني برخورد كرده و براي دومين بار در كمتر از يك هفته، روبروي چشم مردم و ناظران، زمين و محوطه زير پل، تبديل به باتلاق مي گردد، و دو چاه حفر شده براي شمع گذاري و ايجاد ستون پل نيز، بدليل اهمال كاري ماموران شركت آب و فاضلاب، پر از آب و غير قابل استفاده مي شود، و اما نكته مهم و اصلي در اين حادثه، نه در قبل از برخورد پنجه بيل با لوله، كه در بعد از برخورد پنجه بيل با لوله مي باشد، چرا كه در كمال تعجب و ناباوري، بعد از برخورد پنجه بيل با لوله و فوران آب، بيش از نيم ساعت، نزديك به بيست كارگر و مامور سازمان آب و فاضلاب، بهمراه چهار اتومبيل مزدا، براي قطع آب، در جستجوي يافتن «فلكه» بودند، و سرانجام بعد از آنكه زير پل را آب برد، با فرياد «يافتم! يافتم!»، فلكه را پيدا كرده و آب را قطع نمودند، و البته كه در اين مدت، آب سركش، آنچه را كه مي بايست بر سر پروژه مي آورد، آورده بود.
براستي! جدا از بهدر رفتن مقدار زياد آب و تبعات و صدمات و خرابي بجا مانده، چرا نبايد مسئولان و ناظران حفر كانال، نقشه مسير را داشته و ماموري را بر محوطه فلكه و دريچه آب مستقر سازند تا در صورت پيش آمدن چنين حادثه اي، با بسته شدن به موقع فلكه، از حوادث و صدمات آتي جلوگيري شود!؟ اگر در حادثه مورد اشاره، فلكه آب دقايقي زودتر و در همان دقايق اوليه بروز حادثه بسته شده بود، زير پل باتلاق نگشته و اتمام پروژه با صرف هزينه بيشتر به تعويق نمي افتاد.
پروژه تعريض پل راه آهن كاشاني، با توجه به انسداد مسيرهاي صورت گرفته كه بنوعي نيمي از مردم شهر را درگير خود كرده است، در حال تبديل شدن به پروژه سياسي – اقتصادي- انتخاباتي مي باشد، و بعبارتي ساده تر، نماد عمران و سياست و برنامه و برنامه ريزي از نوع دولت نهم مي باشد، بنا به گفته مدير عامل سازمان همياري شهرداري هاي استان يزد، شركت آب و فاضلاب كه مي بايست، كار خود را تا تاريخ 18 آبان انجام داده و آن را به پيمانكار پروژه تحويل دهد، در تاريخ 26 آبان تازه با بي مبالاتي، انجام پروژه را نيز هفته ها به تعويق مي اندازد، چرا كه از بين رفتن چاه هاي چهل متري حفر شده را بر اثر ريزش، براحتي و سادگي نمي توان جبران و جايگزين نمود! و تا چاه ها دوباره حفر نشود، نمي توان در آن بتون ريزي انجام داد و ستون نصب نمود، و تا آب خشك نشود و باتلاق ايجاد شده از بين نرود، نمي توان چاهي حفر كرد.
براستي! آيا يك جو دقت و يك ارزن همت و اندكي دلسوزي نمي توانست مانع از پيش آمدن و بروز اين مسائل گردد!؟ پس چرا آني كه بايد در وجود بعضي از مديران باشد نيست!؟
درست است كه بر اثر اشتباه كوچك راننده بيل مكانيكي لوله آب شكسته است، اما آيا مقصر اصلي، راننده بيل مكانيكي مي باشد و تنها او اشتباه كرده است و ديگر مديران و مسئولان مقصر نيستند!؟ باور كنيم كه اگر مديريت واحد و نظارت دقيق، حلقه گمشده اين پروژه و ديگر پروژه هاي مشابه نبود و مديران سازمان هاي مختلف، خود را خدمتگزار مجلس و از نوع دولت نهم مي دانستند، مسائل ريز و كوچك اينگونه بزرگ نمي شد!
اگر بتون ريزي كانال مخابرات، ديروز عصر توسط پيمانكار پروژه انجام نشده و آب به كانال فيبر نوري مخابرات سرايت كرده بود، چه اتفاقي مي افتاد و هزينه جبران آن بعهده كه بود!؟
اين هنوز از نتايج سحر است
پروژه بزرگ و پيمانكار كوچك!؟
پل راه آهن كاشاني، لوله «آب» و «گاز» را «سوراخ» كرد
تشكري از حركت قابل تقدير شركت گاز
پروژه «سياسي- اقتصادي- ترافيكي» تعريض پل راه آهن خيابان كاشاني يزد، كه از مصوبات سفر رياست جمهوري به يزد در زمان «عاصي» و «شايق» و شوراي دوم مي باشد، و بيست ماه پس از سفر رئيس جمهور به يزد، ساخت آن در زمان «فلاح زاده» و «ميروكيلي» و «شوراي سوم« به مرحله اجرا درآمده و باعث مسدود شدن مسير ميدان شهداي محراب تا ميدان ابوذر و درگير مشكلات ترافيكي شدن نيمي از مردم شهر (براي مدت دو ماه) شده است، و پيمانكار و مجري آن سازمان همياري شهرداري هاي استان يزد مي باشد، بر خلاف آنچه كه در بيلبوردها و بنرهاي تبليغاتي شهرداري اعلام و عنوان شده، شب ها و عصرها تعطيل است، و اما ديروز صبح، طبق روال مرسوم اينگونه پروژه ها كه در يزد ايجاد و اجرا مي شود، بيل مكانيكي، لوله «آب» را سوراخ و زير پل «باتلاق» درست كرد و غروبگاه، بيل ديگري، لوله «گاز» را، تا ديشب مردم قسمتي از منطقه، اولين شب سرد پائيزي را بدون گاز به صبح كنند، بهرحال! پس از گذشت يك شب سرد پائيزي، صبح گاه امروز، مامور «خوش اخلاق» شركت گاز، براي وصل گاز و مطمئن شدن از حضور ساكنين در منازل، با صرف وقت و حوصله، درب يكي يكي منازل را زده و بعد از اطمينان از حضور ساكنين در منازل و توجيه ساكنان منازل، گاز را وصل نمود.
براستي! اگر مامور شركت گاز نيز همچون برنامه ريزان و دست اندركان پروژه تعريض پل راه آهن، بي مبالاتي كرده و بدون به صدا درآوردن زنگ خانه ها، گاز را وصل مي كرد، چه فاجعه اي ممكن بود رخ دهد!؟
مسئولان و مديران شهر و استان، صدا و نجواي آرام مردم را بشنويد و توصيه هاي ايمني را «جدي» بگيريد! و مردم را ولي نعمت خود بدانيد، نه...
تبصره اول: با توجه به عبور فيبر نوري مخابرات از زير پل، و عملكرد دست اندركاران پروژه، آسيب ديدن كابل فيبر نوري و قطع اينترنت نيز دور از ذهن نيست!
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 25,نوامبر,2024