جانب انصاف نگه دارید :نقدی بر حملات اصولگرایانه علیه نماینده مردم یزد
یزدفردا -رضا حقیقت نژاد:1- چند بار متن مصاحبه مهندس اولیاء، نماینده مردم یزد در مجلس هشتم با روزنامه پیمان یزد را خواندم. سعی کردم نقاط مخربش را کشف کنم. خوب! وقتی در بیانیه کميته مردمي حمايت از دولت اسلامي در دارالعباده يزد خطاب به آقای مهندس اولیا آمده است که "ما بايد پاسخگوي وضعيت فرهنگي يزد باشيم و يا شما و ديگر آقاياني که شعار توسعه سياسي و گفتگوي تمدنها را مقدم بر همه چيز مي دانستيد و از اين شعار هاي پوشالي در مدت هشت ساله اصلاحات براي دين سوزي و فرهنگ سوزي از هيچ اقدامي مضايقه نفرموديد و فرمايشات رهبر معظم انقلاب را در خصوص تهاجم و شبيه خون فرهنگي به تبادل فرهنگي تعبير نموديد و افاضه فرموديد که اينها توهم است و خودي غيرخودي يعني چه؟ و به جاي رسيدگي، برنامه ريزي و رصد و مهندسي فرهنگي به غوغازيان سياسي به تعبير رهبر فرزانه تبديل گشتيد که اين خود قصه پر غصه ديگري است که صدها صفحه در باب آن مي توان نوشت و البته تاريخ در آينده عملکرد شوم فرهنگيتان را به نظاره خواهد نشست و شما را محاکمه خواهد نمود" حتما باید زلزله ای آمده باشد.
اما دو خاطره.
الف: گمانم در شماره سوم نشریه تدبیر و توسعه که مدیرمسئولش آقای اولیاء بودند که مقاله ای در باب روابط دختر و پسر تهیه کردیم. نویسنده دانشجوی دانشگاه یزد بود و از اهالی مشهد. در هنگام ارائه مطالب برای تائید توسط مدیرمسئول، این مطلب در پوشه ارائه نشده بود و در واقع بدون ملاحظه ایشان، مطلب چاپ شده بود. تا جایی که به خاطر دارم نویسنده به طور ضمنی از ارتباط محدود دختران و پسران قبل از ازدواج دفاع کرده بود. نشریه چاپ شد. عصر در دفتر نشریه نشسته بودیم که خبر دادند جلسه فوق العاده است. به همراه دوستان منتظر نشستیم. ناگهان آقای اولیاء از راه رسیدند. چون لبو، موهایی آشفته و بسیار مضطرب. ناسزایی به خودشان گفتند و سر همه داد کشیدند. همه سکوت کرده بودیم. آرزوی مرگ می کردند ولی فکر نمی کردند که چنین مطلبی در نشریه تحت مدیریتشان چاپ شده باشد. استدلال کردیم که آش اینقدر هم شور نیست. گفتند که در مسائل بنیادین اسلام، ذره ای تردید روا نیست و نباید باشد. و خطاب به ما گفتند که اگر هم می خواهید چنین کنید، بروید دکان جای دیگری باز کنید." و همین دقت را در عمل برای شماره های بعد خرج دادند که ذره ای در باب مسائل فرهنگی و اجتماعی خطا نشود.
ب: در دوران مدیریتشان بر سازمان مدیریت و برنامه ریزی، رنویی قراضه داشتند که چند نوبت، پس از جلسات، هل دادن آن نصیب من هم شده بود. یکبار که راهی تهران بودند، رنوی محترم ایشان را در مسیر فرودگاه یزد جا می گذارد، از پرواز جا می مانند و به جلسه نمی رسند. رئیس وقت سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور از موضوع آگاه و ایشان را توبیخ و وادار که از ماشین سازمانی استفاده کنند.
همچنانکه که یادم هست وقتی مدیر کرمانی تبار سازمان مدیریت و برنامه ریزی در آستانه عوض شدن بودند، با آقای کاظمینی، مدیرکل وقت ارشاد حرف از این تغییرات شد. گفت: " شنیده ام که آقای اولیاء می آید، ولی بدرد نمی خورد. گفتم چرا؟ گفت: سازمان مدیریت باید فردی باشد .... که برود تهران و از هزار تا ...... دیگر، حق یزد را بگیرد و بیاورد. نه اولیاء که برای جابجایی یک ریال، دو زار، ده تا مسئله شرعی را مرور می کند." پس می شود با این اوصاف از دوستان خواهش کرد که حداقل در مقام پاسخگویی، جناب انصاف فرونگذارند و خشک و تر با هم نسوزانند.
2- اینکه با سوء استفاده از بیانات رهبری، تفسیر کنیم هر کس که انتقاد می کند، تخریب می کند و بنابراين افرادي كه از اين پس دولت را تخريب كنند يا غرض شخصي دارند و يا با امام(ره) مخالف هستند، روش درستی نیست. امثال من که احتمالا به زعم آقایان دلسوز رهبری نیستیم، ولی دوستان بدانند که اینهمه مایه گذاشتن از بیانات ایشان، برای دفاع از دولتی که بالاخره نیک و بد دارد، کار عالی و ضعیف دارد، ...، برنامه موفق و پروژه شکست خورده دارد، آیا جزء جفا به رهبری نیست؟
3- همچنین دوست اصولگرای دیگری گفته است که: " دست آقايان براي مردم رو شده و ديگر نمي توانند با دروغگويي و بدگويي مستمر از دولت نهم، اقبال مردم را به خود افزايش دهند." در حالی که آقای اولیا در انتخابات اخیر، علیرغم اینکه بسیار دیر به کاروان رقابت های انتخاباتی پیوست، دو کاندیدای مهم اصولگرا را با شکست بدرقه کرد.
4- در همان بیانیه آمده است: " اين ادبيات ملت را بياد ادبيات آمريكا مي اندازد كه خود و متحدانش را معادل همه جامعه جهاني مي پندارد." ادبیات شما در مواجهه با نماینده قانونی مردم در مجلس، ملت را به یاد ادبیات که می اندازد؟ زنده باد سعید امامی، که اگر هم دیگران را چنین خطاب می کرد، در تاریکخانه اشباح بود، نه در جریده های علنی.
5- در دوران هشت ساله اصلاحات در استان يزد در دارالعباده و دارالعلم يزد، جولانگاه فرهنگ سوزي و دين سوزيهاي ليبرال دموکراتهاي فسيل شده غربزده بود كه كانون اصلي فعاليتهاي با كلاسشان حمله به قران کريم، عصمت انبياء و امامان الهي، نهضت خونين عاشورا و تحريف و تخريب تفكرات حضرت امام، توهين به رهبر معظم انقلاب و ولايت مطلقه فقيه و بسط و ترويج تفکر ليبرالي جدايي دين از سياست و ساير مسايل غيرارزشي و غير اخلاقي و خروج از حاکميت و تحصن عليه نظام و حاکميت دوگانه و نافرماني مدني و ساماندهي اعتراضات دانشجويي بر عليه ارزشهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي که ثمره خون هزاران شهيد و جانباز و آزاده سرافراز اين مرز و بوم بود. بدا به حالتان که "واي اگر از پس امروز بود فردايي." البته احتمالا دوستان سراسر کشور بوده است، وگرنه در دوران اصلاحات، حداقل در یزد، واقعا نمی توان نشانی از کارهایی چون خروج از حاکميت و تحصن عليه نظام و حاکميت دوگانه و نافرماني مدني و یا حمله به قران کريم، عصمت انبياء و امامان الهي نشانی یافت. چه برسد که امثال آقای اولیا در آن نقشی داشته باشند. می شود دوستان وقتی بیانیه می نویسند، از روی بیانیه های نهادهای مشابه ملی و روزنامه کیهان ننویسند و یا حداقل آن را بومی کنند. خدا را شکر، بومی سازی که در دولت نهم، بسیار عزیز داشته می شود.
6- تاکنون درباره جنبش عدالت خواهی و میزان رعایت توسط مدعیان این پرچم، می توان به حق مدعی بود که ایشان در توزیع تهمت و نثار توهین به مخالفان خویش بسیار دست و دلبازانه عمل کرده و عادلانه، همه را از این خوان بی پایان بهره مند ساخته اند. دست مریزاد.
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 19,دسامبر,2024