اقای حمیدرضا مثقالی فروش، اهل یزد دارای سی و چهار سال سن و دو فرزند می باشد و تصمیم گرفته است برای ادای نذرش سه شبانه روز به صورت افتخاری به سالمندان خانه سالمندان نشاط مهریز خدمت نماید.

به گزارش روابط عمومی خانه سالمندان نشاط مهریز متخصصان بر این باورند كه انجام كار نیكِ داوطلبانه نه تنها بر روان كه بر جسم هم اثرات سودمندی دارد، از جمله این كه باعث كاهش استرس می شود و سیستم ایمنی را قوی می کند و باعث مقاومت فرد در برابر بیماری ها می شود. کار نیک باعث می شود احساسات منفی خشم و عصبانیت كه خود باعث تنش های عصبی می شود كم شده و به مرور از بین بروند. تحقیقات در مورد زندگی سالمندان نشان می دهد افرادی كه خیر بوده اند افزایش طول عمر و امید به زندگی بالایی داشته اند و سطح رضایتمندی در زندگی آن ها بالا بوده است.

آقای حمیدرضا مثقال فروش نیز، درپی انجام كار نیكِ داوطلبانه، تصمیم گرفته است سه شبانه روز به طور تمام وقت به سالمندان خدمت رسانی كند.

با وی به گفتگو نشسته ایم و دلیل كارش و حس و حالش را از اینكار جویا شده ایم كه در ادامه می توانید گفتگوی ما را با این پدر عزیز بخوانید:

*از اینكه پذیرفتید با ما به گفتگو بنشینید سپاسگزاریم، لطفا خودتان را معرفی كنید.

اینجانب حمیدرضا مثقالی فروش ساكن یزد، سی و چهارسال سن دارم و دارای دو فرزند می باشم.

*چرا تصمیم گرفتید به خانه سالمندان نشاط مهریز بیایید و به سالمندان خدمت رسانی كنید؟

عدم رضایت از وضعیتم و اینكه دوست دارم بهتر باشم علاوه بر آن هر كس در زندگی با مشكلاتی روبروست و من هم در زندگی یا شغلم با مشكلاتی مواجه بوده ام و دوست داشتم و دارم زندگی ام بهتر از این باشد، زن و بچه ام سالم و خوب باشند و در رفاه زندگی كنند و در كارم موفق باشم بنابراین تصمیم گرفتم به این مركز بیایم و برای نذرم هركاری كه از دستم بر بیاید انجام دهم.

*خانواده مخالفت نكردند؟

چرا خُب، گفتند نمی توانی، برای روحیه ات خوب نیست، كار سختی است، محیطش كثیف و آزار دهنده هست و..

*ایا درست می گفتند؟

نه، واقعیتش آنها اطلاعی نداشتند. همه چیز خیلی تمیز، خیلی خوب و من نه تنها حالم خراب نشد بلكه نسبت به روزهای دیگر بسیار بهتر بودم. پدریارها با سالمندان رابطه پدرفرزندی دارند و بهشان رسیدگی می كنند. روی هم رفته امروز خیلی آرامش داشتم و امیدوارم بتوانم بیشتر و بهتر به این كارها ادامه بدهم.

*چه حسی دارید؟

احساس خوبی دارم و فكر میكنم خیلی بهتر از قبلم.

*چگونه كارتان را در اینجا شروع كردید؟ آیا احساس غریبگی و نگرانی نداشتید؟

وقتی گفتم می خواهم در اینجابرای ادای نذرم كار كنم و راهنمایی ام كنید، یكی از مسوولان گفت شما نوزاد داری؟ گفتم بله، گفت سالمندان مثل یك نوزاد، همانگونه باید بهشان رسیدگی كرد، اگرچه چندتایی همینگونه بودند ولی همگی آنطور هم نیازمند نبودند و خودشان كم و بیش می توانستند از عهده كارهایشان بر بیایند.

*به نظر شما سالمندان بیشتر چه نیازهایی دارند؟

چیزی كه من دیدم بیشتر محبت و روحیه اشان هست . كاش محیطشان شادتر بود. بیشتر بیرون می رفتند. اگر می­شد به مسافرت بروند و در طبیعت باشند، خیلی روحیه اشان بهتر میشد .كاش میشد بروند زیارت و...

*نظرتان راجع به نگهداری سالمندان در خانه سالمندان چیست؟

هیچ كس نمی داند شرایط زندگی دیگران چگونه هست و چه بسا آوردن پدر و مادرها به اینجا لطف بزرگی برای آنها باشد...

*چه توصیه ای به فرزندان سالمندان دارید؟

خودم بچه چندماهه دارم و می دانم چقدر بزرگ كردن بچه زحمت دارد. شب روز مدام باید زحمتشان كشید. ای كاش فرزندان بیشتر قدر پدر و مادرهایشان را بدانند . از آنها خواهش میكنم بیایند و به پدرومادرهایشان سربزنند و تنهایشان نگذارند. بیایند پیششان. بیرونشان ببرند. به خرید ببرندشان به دشتی،تفریحی...

*آیا كار در آسایشگاه برای شما آزاردهنده نبود؟

نه تنها آزاردهنده نبود بلكه به دلیل كمكی كه به دیگران می رسانم حس خوبی كه داشتم و حس خوب و خوشایندی پیدا كرده ام. خودم را بیشتر توانمند حس میكنم و اعتماد به نفس بیشتری پیدا كرده ام .خدا را شكر می كنم به خاطر آرامشی كه در این لحظه دارم. این احساس تعلق كه هستند كسانی كه از وجود من آرامش می یابند خیلی برایم شیرین است.

*در این مدت كه به سالمندان خدمت كردید آیا خاطره خوبی برایتان رقم خورده است كه دوست داشته باشید راجعش صحبت كنید؟

بله همین بودن كنارشان و حس خوبشان خاطره خوب است برای مثال یكی از سالمندان مدام سروصدا می كرد رفتم پیشش، نوازشش كردم، با من درد دل کرد، دعام كرد و آرام خوابید و خواب رفت. دیگران گفتند چه كارکردی اینقدر آرام شد!! گفتم آمدم كنارش و نوازشش كردم..

*در آخر اگر مطلبی هست كه دوست دارید راجعش صحبت كنید خوشحال می شویم بشنویم.

حس می كنم بیشتر نیاز دارم كه به اینجا بیایم و اگر مسوولین اجازه بدهند بیایم و بازهم اگر اجازه بدهند به زیارت و مسافرت ببرمشان یا حتی به یک پارك و هركجا كه بشود...










  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا