بهانه اي براي معرفي يك كتاب
ما معمولاً عادت داريم اطلاعات حداقلي خود را كامل بدانيم و تا مدتها در آن موضوع با همان اطلاعات قليل قاطعانه اعلام نظر مي كنيم. و غالباً هم با خود نمي انديشيم كه شايد اين موضوع زواياي گسترده تري داشته باشد. به نظرم اين مساله در مورد حوادث و شخصيتهاي تاريخي حادتر است. همان مطلبي كه مثلاً 20 سال پيش از فلان شخصيت در كتاب تاريخ خوانديم مبناي قضاوتمان در مورد او مي شود و خود را از مطالعه بيشتر پيرامون او بي نياز مي دانيم.
شاهد مثالم شناخت و قضاوت ما در مورد امام موسي صدر است
به راستي از امام موسي صدر به عنوان يك شخصيت تاثيرگذار چقدر مي دانيم؟ ايراني بود يا لبناني؟ شايد هم عراقي؟ در ايران چه كاري انجام داده؟ آيا اصلاً ايران بوده؟و ....
چرا اقدام به انتشار نشريه مكتب اسلام كرد و چرا از آن كناره گرفت؟
دليل حضورش در لبنان چه بود؟ چرا برخي مخالف بودند؟ چه شد كه يار ديرينش استاد خسروشاهي آن نامه تند و تلخ را براي او نوشت ؟ پاسخ امام چه بود؟
چندي پيش از طريق يكي از دوستان كتابي به دستم رسيد به نام حديث روزگار. خاطرات استاد سيدهادي خسروشاهي بود از حشر و نشرش با امام موسي صدر.
حالا امام موسي صدر را كمي متفاوت تر از قبل مي شناسم....
هر كتابي ارزش يكبار خواندن را دارد... به امتحانش مي ارزد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 09,فوریه,2025