یاد داشت وارده
بررسی روند مدیریتی استان وانتصابات در دوران عاصی و فلاح زاده
هادی مقیمی
آقای احمدی نژاد در سال 84 به ریاست جمهوری رسید .تمامی استانداران دولت اصلاحات بدون بررسی و توجه به سوابق مدیریتی وتوانایی هایشان در مدت كوتاهی تغییر كردند چون بزعم دولت جدید مدیران قبل نمی توانستند در اجرای برنامه های دولت همآوایی وهمگامی داشته باشند . در استان یزد نیز مهندس كلانتری كه مدیری توانمند ،برنامه ریز ،باتجربه ، متعادل و با سوابق درخشان بود از تیغ تیز حذف در امان نماند . كلانتری در دوران 4 ساله مدیریت خود نرخ بیكاری را از 14 درصد به رقم 8 درصد رساند .وی با تدبیر صحیح و استفاده و بكارگیری همه ظرفیتها ، استان را به لحاظ توسعه در رتبه سوم كشور نشاند .
به هر تقدیر آقای عاصی بدون هیچگونه سابقه كار اجرایی مرتبط و علیرغم مخالخت طیف منطقی جریان اصولگرا و با اصرار و فشار شخص رییس جمهور محترم، سكاندار حساسترین پست مدیریتی استان گردید .عامه مردم مهمترین وجوه شخصیتی آقای عاصی را ساده زیستی ، تواضع و تقید به اعتقادات و مبانی اسلامی ذكر میكنند كه این موارد البته جزو شروط لازم برای تصدی پست مهم استانداری میباشد لیكن علاوه بر این موارد كه در حوزه مسائل فردی میباشد شرایط بسیار مهم دیگری نیز برای یك مدیر ارشد از جمله تجربه ،تخصص مرتبط ،تدبیر ،داشتن اطلاعات كافی ،توانایی هماهنگی ،نظارت قوی ،شناسایی افراد خبره ،توانایی تصمیم گیری بالا و.....ضرورتهایی اجتناب ناپذیر میباشد .این ضرورت بدلیل مسئولیت استاندار در دفاع و احقاق حقوق مادی ومعنوی مردم (حق الناس )اهمیت ویژه ای می یابد .
اینجاست كه اهمیت انتصاب یك مدیر روشن می گردد .ذكر مثالی در رساندن بهتر منظور میتواند كمك نماید.شما به عنوان یك زایر سفر حج كه امری ارزشمند نیز میباشد در فرودگاه حاضر میشوید .دو هواپیما آماده پرواز میباشد .خلبانان هر دو هواپیما گواهینامه پرواز دارند ،هر دو مسلمان و متعهد هستند ولی یكی از خلبانان به تازگی گواهینامه پرواز آنهم به اصرار به وی اعطا شده و دیگری هزاران ساعت تجربه پرواز در شرایط مختلف جوی را در كارنامه خویش دارد . طبیعتا عقل سلیم حكم میكند با هواپیمایی به سفر بروید كه خلبان با تجربه آن را هدایت میكند . در یك تحلیل منصفانه میتوان گفت انتصاب آقای عاصی علیرغم ارادت قلبی اینجانب به ایشان صحیح نبود وموجب گردید تا روند توسعه استان كه در دولت قبل شتاب خوبی را گرفته بود نه تنها كند شود بلكه در بسیاری از شاخصها متوقف و در مقایسه با سایر استانها بعضا عقب نیز بیفتد .البته نباید از جاده انصاف خارج شد و دلایل آن را صرفا متوجه ایشان ساخت .از جمله دلایل مهم ركود در این دوره انتصاباتی است كه بسیار شتاب زده ،غیر كارشناسی وبدون توجه به محتوای برنامه های دولت وچگونگی استفاده از منابع انسانی صورت گرفت .
اگر به فهرست مدیران استان و فرمانداران در دولتهای گذشته نگاه كنید مشاهده میكنید بسیاری از آنان به لحاظ گرایش فكری نه تنها اصلاح طلب و حتی مستقل نیز نبودند بلكه در اردوگاه محافظه كاران بودندولی با این حال بدون نگاه سیاسی از سوی استانداران وقت منصوب و از توان مدیریتی آنها استفاده میشد .با انتصاب آقای عاصی بسیاری از مدیران ،فرمانداران ومعاونین دستگاههای اجرایی كه تعداد زیادی از آنها از رزمندگان ، جانبازان ،خانواده های شهدا و آزادگان بودند با نگاه و رویكرد صرفاجناحی و بدون بررسی كارنامه كاریشان از عرصه مدیریت استان حذف شدند و همه اینها درحیات دولتی اتفاق افتاد كه بیشترین داعیه دفاع از ارزشها و بها دادن به بازماندگان و یادگاران سالهای دفاع مقدس را دارد .
گویی ملاك ارزشها و ارزشمداری ،همسو بودن با تفكر جریان محافظه كار حاكم است .اینجانب علاقه دارم این جریان رامحافظه كاران واپسگرای خویشمدار بنامم چون تفكر اصولگرایی آنگونه كه از نامش نیز پیداست باید عالم وعامل به ارزشهای اصیل انقلاب در عمل باشد ولی عملكرد آنان بگونه ای است كه واژه اصولگرایی را صرفا وسیله و ابزاری برای ماندن و بقا خویش میدانند .
- كافی است نیم نگاهی به انتصابات آن دوره بیاندازید . برخی از مدیران و فرمانداران منصوب شده فاقد حتی یك روز پیشینه كار اجرایی بودند و اسفبارتر اینكه بعضی ا زآنان تا آمدند با شرح وظایف كاری خود آشنا شوند ردای بازنشستگی با مزایای ویژه را پوشیدند و رفتند. واقعا كیست كه نداند كسی كه كمتر از دو سال از سنوات خدمتش باقی مانده چگونه میتواند مدیریت برنامه های دولتی را كه مدعی است برنامه 20 ساله توسعه كشور را در كمتر از 10 سال میتواند عملیاتی كند بر عهده بگیرد؟مشكل در نظام اداری كشور ما از آنجا ناشی میشود كه درنظارت و برخورد با مدیران ضعیف ، ضعفهای جدی وجود دارد .
البته در این دوره استثناهایی هم از جمله ابقا آقای نبوی زاده وجود دارد كه تاثیر چندانی بر عملكرد مجموعه نداشت . در مجموع میتوان مهمترین عارضه مدیریتی دوران استاندار سابق را بوجود آمدن شكاف عمیق و بی اعتمادی بین مدیریت وبدنه كارشناسی اداری استان ذكر كرد كه البته بیشترین سهم را در ایجاد این وضعیت باید متوجه حلقه مدیران انتصابی پیرامون وی دانست .این شكاف و فاصله در حال تبدیل شدن به وضعیتی حاد بود كه به تعبیر بنده آن را دور شدن این بدنه از وجدان كاری میتوان نامید .
خوشبختانه این دوران با استعفا هر چند دیر هنگام ولی شجاعانه آقای عاصی پایان یافت .
آقای فلاح زاده كه از سرداران و یادگاران دفاع مقدس بود با كوله باری از تجربه و خدمات قابل توجه در حوزه عمرانی بخش دفاعی و اقتصادی كشور در كارنامه خویش جایگزین عاصی گردید .اعتقادو التزام ایشان به مبانی نظام ، صداقت ،تجربه لازم در حوزه های كاری مرتبط گذشته و برنامه گرا بودن از جمله شاخصهای مثبت و قابل احترام در او میباشد و از این روست كه میتوان وی را یك اصولگرای واقعی نامید . رویكرد وی به استفاده از عناصر با تجربه و كاردان كه البته همگی هم از طیف اصولگرا نیز میباشند علیرغم فشار های عناصر فرصت طلب محافظه كار ، قابل توجه و ارزشمند میباشد. سیاست درستی كه در دوره مدیریت ایشان باید با قوت و جدیت ادامه یابد .البته بدیهی است علیرغم خواست و علاقه آقای فلاحزاده در استفاده از همه نیروهای توانمند و متعهد در همه جریانات كه در دوره آقای عاصی حذف شده اند نمی توان با توجه به شرایط موجود و سایر مسائل حاشیه ای و تاثیر گذار ،انتظار تحقق كامل روش معقول و منطقی در پیش گرفته شده را داشت اما میتوان امیدوار بود كه به طور نسبی این روند ادامه یابد .هر چند امید چندانی در حوزه سیاسی فعلا وجود ندارد .
انتصابات دوره آقای فلاحزاده نشان از اراده وی به سمت متعادل كردن فضای مدیریتی استان دارد .انتصاب آقایان بابایی معاون برنامه ریزی استاندار ، میر فخرالدین و دهقان مدیر كل و معاون حوزه استاندار ،باغستانی رییس سازمان آموزش و پرورش ،هادی نسب رییس اداره اتباع خارجی ، میرسعیدی گزینه جایگزین معاونت عمرانی ، رستگاری بخشدار مهریز ،خواجه ای فرماندار بافق ، قائم محمدی رییس روابط عمومی استانداری ، ناطق معاون اداره كل اداری و مالی ، زارع مدیر كل امور روستایی و.....قابل احترام میباشد . به اعتقاد بنده نباید از فرایند كاری و مدیریتی افرادی چون آقای زارع زاده فرماندار مهریز به سادگی گذشت كه در دوره اخیر علیرغم داشتن گرایش و وابستگی فكری شدید به یك جناح خاص با هدایت استاندارمحترم بنا را برتعامل سازنده با گروهها وجریانات مختلف فكری گذاشته اند . برخورد مناسب وتعامل آقای زارع زاده با شورای شهر مهریز و شهردار برغم گرایش فكری متفاوت ارزشمند و قابل تقدیر میباشد . بدون تردید این تعامل سازنده در همه بخشها میتواند موجب اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی و وحدت ملی در شرایط حساس كشور و فراهم شدن زمینه خدمت بیشتر برای مردم عزیز و نجیب ایران گردد.
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 30,نوامبر,2024