گل و نار
گل و نار و پاييز و مهر و ادب غزلهاي شاعر ز روي طرب
خموشي بلبل به آواز زاغ به زردي برگ و درختان باغ
به ياقوت صد دانه اندر سبد به انديشه فارغ از نيك و بد
گل و نار و پاييز و آغاز خواب براي درختان در پيچ و تاب
ز پند معلم كه در بوستان ادب داده آموزش دوستان
نسيم خنك مي وزد در گذار كه سرما رسد برگل و برگ و بار
گل و نار و پاييز و برگ خزان پيام آورد بهر پير و جوان
كه عمر و جواني بهاري بود چو عمر گل و لاله زاري بود
كه تا چشم برهم زني بگذرد همه آرزوها به يغما برد
دگرگوني رنگ در خود ببين چروك افتد اندر جمال و جبين
سفيدي موي است و زردي برگ دگرگوني حال و احوال و مرگ
دريغ است ايام اگر بگذرد نگون بخت بار از گناه آورد
خوشا آنكه فارغ ز احوال نيست بداند سرانجام اين حال چيست
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 06,فوریه,2025