محمد شیبانی

باتدبیررهبرمعظم انقلاب امسال بادوشاخص فرهنگ و اقتصاد نامگذاری گردیده است . نامگذاری که کاملا مبتنی بر واقعیات میدانی می باشد.این نامگذاری نوعی نقشه راه و نشانگر ضرورت های امروز جامعه ی ما می باشد. به نظر می رسد دشمنان انقلاب اسلامی برای این دو حوزه برنامه هایی دارند و روی آن حساب کرده اند.

در حوزه ی فرهنگ اهداف کلان آنهااز این قرار است : 1- تضعیف فرهنگ ایرانی- اسلامی وسست کردن بنیان های اخلاقی ، 2-جای گزین کردن سبک زندگی غربی .دراین راهبرد به جای حاکمین و حکومت ، حکومت شوندگان مورد هدف قرار گرفته اند و در نهایت جدایی مردم از نظام ، سلب اعتماد متقابل نظام ومردم و کاهش سرمایه ی اجتماعی نظام مد نظر قرار دارد. شیوه ای که به درستی برای آن نام جنگ نرم انتخاب شده است .

این روش موضوعی جدید نیست و با کمی مطالعه می توان ریشه های آن را در کتب فیلسوفان و عالمان مسیحی تحت عنوان  spiritual war fair  یافت ، ماکیاولی ، فیلسوف شهیر علم سیاست مبحث نسبتا مفصلی را به این موضوع اختصاص داده است، کارل اشمیت ، دشمن سیاسی را کسی می داند که دشمن سبک زندگی باشد. اصلی خصوصیت جنگ نرم نامرئی بودن و ندیده شدن دشمن است . امروزه نیز این شیوه از طریق اشاعه ی سبک زندگی اجرا می شود . دردفاع در برابر این هجمه نقش اصلی بر عهده ی عالمان و نخبگان عرصه های اجتماعی و فرهنگی است و اشتباه ترین روش برخورد با این تهدید ، برخورد سخت نظامی و امنیتی است و اتفاقا برخورد سخت با تهدید نرم نقش کاتالیزور و سرعت دهنده به عملی شدن تهدید نرم را ایفا می کند . به نظر می بایست در این حوزه با در نظر گرفتن تغییرات نسلی ، درک صحیح از واقعیات موجود، ‍پرهیز از شعار زدگی ، حذر از ارتجاع گرایی صرف واعتماد به مردم  در پی استخراج شاخص های سبک زندگی ایران-اسلامی بود، اما ساخت شیوه و سبک زندگی را به خود مردم سپرد . سخن در این موضوع بسیار است و این مجال اندک ، امابه نظر اینجانب عصای موسی مابرای باطل کردن سحر و جادوی دشمنان ، اعتماد به مردم و تقویت نقش مردم به عنوان سازندگان اصلی فرهنگ و پذیرندگان آن است.
اما در حوزه ی اقتصاد ، تهدید دشمن آشکارتر و روش آن عیان تر است به طوری که آن را به صورت علنی بیان می کنند و این روش عبارت است از تحریم اقتصادی و از رهگذر آن اعمال فشار به ملت ایران ، تلاش برای تبدیل شدن نارضایتی اقتصادی به معضل سیاسی و سپس امنیتی . واقعیت این است که دشمن به اقتضای طبیعتش که همان سلطه گری است عمل می کند ، اما ما نیز کوتاهی کردیم ، طی سال های علی رغم  هشدارهای بسیار رهبر انقلاب برای فاصله گرفتن از اقتصاد تک محصولی و مبتنی بر نفت و خام فروشی  ، اما متاسفانه کمترین توجهی به این نصایح و هشدارها نشد . طی برنامه های توسعه 5ساله قرار بود که وابستگی اقتصاد کشور به نفت به حداقل برسد اما متاسفانه چنین تشد و حتی مسیر عکس برنامه را رفتیم . کشورهای غربی از همین فرصت استفاده کرده اند و دست بر شاهرگ اقتصاد ما یعنی نفت گذاشتند و آن را تحریم کردند . در عرصه اقتصادی نیز کشورهای غربی به دنبال ناکارآمد نشان دادن نظام در اذهان عمومی مردم هستند و از این طریق به دنبال سلب اعتماد مردم از حاکمیت هستند . عده ای نیز آگاهانه و یا نا آگاهانه درزمین دشمن بازی کردند و به فاسدین و ناپاکان مجال جولان در عرصه ی اقتصادی رادادند و کار به جایی رسیده است که مهندس  جهانگیری معاون اول رئیس جمهور محترم ، اعلام می کنند که فساد اقتصادی مثل خوره به جان نظام افتاده است . علمای جامعه شناسی همگی اذعان دارند که فساد اقتصادی و نبود عدالت اجتماعی یکی از مواردی است که به شدت به اعتماد مردم نسبت به نظام سیاسی آسیب وارد می کند،از همین رو هر شخصی که دلبسته ی نظام است باید مبارزه با فساد اقتصادی را درراس برنامه های خود قرار دهد .در عرصه اقتصادی نیز به زعم بنده ، اتکا به توان داخلی و تشویق به کارآفرینی و تولید ثروت مشروع و از همه مهمتر میدان دادن به مردم بهترین راه علاج اقتصاد بیمار کشور است .
یادمان باشد که توطئه چینی های دشمن برای کشور، ملت و نظام اسلامی ما نه تنها توهمنیست بلکه امروزه نمود بیشتری هم یافته است ، از همین رو مقابله ی با آنها فارغ از جناح بندی ها و اختلاف سلیقه های سیاسی باید جدی گرفته شود و در این میان ترمیم و تقویت اعتماد و مشارکت مردم به عنوان اصلی ترین عامل انسجام سیاسی-اجتماعی باید مورد اهتمام جدی قرار بگیرد .

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا