علیرضا سعیدآبادی
مطالعه روزنامه ، پیگیری اخبار رادیو و تلویزیون ، کاربردهای اینترنت از طریق انواع و اقسام وسایل ارتباطی روز و پوشش خبرگزاری ها و شبکه های ماهواره ای باعث نشده که رسانه های محلی از متن زندگی مردم خارج شوند.با وجود تقسیم بندی های متعدد از رسانه ها به مکتوب و غیرمکتوب ، دولتی و غیردولتی ، استانی و سراسری اما در اینجا رسانه در ایران به دو دسته ؛ رسانه های مرکز و محلی تقسیم می شوند.بی گمان در شهرستان های استان تهران برخلاف پایتخت ، رسانه های محلی به مراتب نسبت به نوع اول بیشتر است.نشریات سیر تحول خاص خود را در ایران داشته اند و در شرایط ویژه ای به سر می برند که تحلیل های متعددی را در این باره ارایه کرده ام و بصورت فراگیر و پرتکرار نیز منتشر شده اند.سایت های استانی استعداد و درموارد فراوانی ظرفیت های بالایی از خود نشان داده اند به گونه ای که علاوه بر محدوده های محلی توانسته اند در گستره های ملی ، منطقه ای و حتی فرامنطقه ای نیز به خوبی وارد شوند.نویسنده احترام فوق العاده ای برای رسانه های مرکز قائل است و از دو دهه پیش ، همکاری خود را با روزنامه های کثیرالانتشار و خبرگزاری ها و شبکه های خبری مرکز آغاز کرده و افتخار ادامه آن را نیز دارد ، اما دغدغه رسانه های محلی را در سال های اخیر به عنوان اولویت اصلی خود پیگیری کرده و اهتمام ویژه ای نسبت به این گونه مهم از رسانه ها داشته و دارد.به سختی می توان گفت فردی در کشور همانند وی باشد که به این اندازه شناخت ، ارتباطات دوسویه و فراگیر با رسانه های محلی در تمامی استان ها داشته باشد.سوال این است چه عاملی باعث شده این دغدغه پدید آید؟از یک سو ، ما در یک دنیای شیشه ای زندگی می کنیم و دیگر دیواری بین ملت ها وجود ندارد.رسانه های ارتباط جمعی در کمترین زمان ممکن می توانند رویدادهای یک نقطه از جهان را به سایر مناطق انعکاس دهند و دیگر هیچ امر پوشیده و ناپیدایی وجود ندارد و از سوی دیگر ، چالش الگوهای فکری و ارتباطی قدیم و جدید در مناسبات انسان امروز به مرحله حساس و تعیین کننده ای رسیده است تاجایی که برخی از تحلیل گران و اندیشمندان برای بیان این وضعیت جدید واژگان متعددی هماننده دهکده جهانی ، جهانی شدن ، پایان تاریخ ، عصر پسامدرن ، موج سوم و واژه هایی با این مضامین ساخته اند تا نشان دهند منشا تحولات موجود ، غرب و ساختارها و دستاوردهای آن است.نقطه مقابل این تصور روشنفکرانه ، محلی گرایی و پایبندی ملت ها به ارزش های بومی و پدیداری مرزهای جدید و تمایلات اسلام گرایانه و هنجاری شدید دربرابر پیروی از یک قدرت مرکزی یا ساختار مرکزی در نظام بین الملل است.آنچه در اثر بیداری اسلامی و تمایلات مردمی در سال های اخیر شاهد آن بوده ایم فارغ از حوادث و پیامدهای تلخی که در برخی از کشورهای اسلامی داشته است بسیار بیش از آن که زمینه ساز جنگ مذهبی باشد می تواند به وحدت جهان اسلام بیانجامد مشروط بر آن که همانند انقلاب اسلامی در ایران ، برکات رهبری کاریزمایی دینی و عناصر قدرتمند وحدت ملی دربرابر دخالت های خارجی و عوامل واگرا وجود داشته باشد.جهان ما تحت تاثیر دو نیروی مخالف قرار دارد.اول ، نیروی گریز از مرکز با مدیریت کشورهای مستقل و ملت های سراسر جهان و دوم ، نیروی مرکزگرا که الگوی غربی را سرلوحه تمامی اقدامات اقتصادی ، فرهنگی ، رسانه ای و سیاسی در عرصه های بین المللی قرار داده است.رسانه بدلیل جنگ نرم نظام سلطه و انحصار و برتری رسانه ای غربی ها در بخش هایی از مناطق جهان ، تاثیرگذارترین نقش را ایفا می کند و حتی سهم عمده ای در مواجهه فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی غرب با کشورهای رقیب همانند روسیه ، چین ، هند و سایر قدرت های مطرح بین المللی و کشورهای مستقل همانند ایران و ملت های آزادی خواه دارد.نظم دلخواه غربی ها با اراده بسیاری از ملت ها سازگار نیست.دربرابر آن ، محلی گرایی و پایبندی به ارزش ها و آیین های بومی به شدت در گستره جهانی دیده می شود.حتی در اتحادیه اروپا که مرزهای اقتصادی برداشته شده و از الگوی نظام سرمایه داری و بسیاری از آموزه های مشترک در زندگی استفاده می کنند نگرانی نسبت به استقلال طلبی و تمایلات میهن گرایانه نه تنها کم نیست بلکه این روزها ، وجود آن بصورت رسمی از سوی شورای اروپا مورد تایید قرار گرفته است.در قاره سبز ، مرزهای فرهنگی بین ملت ها در سطح بسیار قوی قرار دارد.ایتالیایی ها ، فرانسوی ها ، انگلیسی ها و سایر کشورهای عضو اتحادیه نسبت به ادبیات ، هنر ، مبانی هویتی ، روحیات ملی و تاریخ خود به شدت گرایش دارند و آن را بدلیل ملاحظات اقتصادی فراموش نکرده اند.روسیه نیز یک بازیگر اوراسیایی است و گرچه بازنده جنگ سرد قدیم محسوب می شود اما در حکم شعله های زیرخاکستر برای یک جنگ سرد جدید در آینده نزدیک است.جنگ سوریه و بحران اوکراین از تمایلات ملی گرایانه شدید روس ها حکایت دارد.
این مقدمه به محلی گرایی در نظام بین الملل پرداخت تا به عرصه های داخلی ورود خوبی داشته باشیم.انقلاب اسلامی با هم آوایی تمامی اقشار مردم خداجوی کشورمان تحت رهبری یک مرجعیت دینی رقم خورد.در دفاع مقدس همین مردم با زبان ، فرهنگ و گویش های مختلف ولی ایدئولژی و هدف واحد حماسه ای را پدید آوردند که تا قرن ها برای نسل های آینده مظهر وحدت ملی خواهد بود.دهه چهارم از نیمه گذشته است.دولت های دفاع مقدس ، سازندگی ، اصلاحات ، عدالت آمده اند و رفته اند و اکنون دولت اعتدال دارد کارها را انجام می دهد.الزامات اقتصادی و سیاسی در دولت های پیش گفته باعث شده که به ضروریات فرهنگی کمتر توجه شود.بااین وجود ، رسانه های غیردولتی تحت تاثیر شتاب تحولات رسانه ای در جهان از رشد خوبی در کشورمان برخوردار شده اند.نسبت رسانه های محلی بویژه در عرصه های مجازی از کمیت بالایی برخوردارند.تعداد سایت های ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در گونه های تجاری ، اجتماعی و فرهنگی ، مذهبی ، خبری ، خانواده و سلامت ، تفریحی سرگرمی ، دولتی ، سیاسی ، ورزشی ، خدمات آی تی مجموعاً در سال های 1391 و 1392 به ترتیب 45 و 55 هزار رکورد ثبت شده بوده است.با سازمان یافتن رسانه های محلی در ایران ، نویسنده امیدوار است آمار دقیق و استانداردی از این ظرفیت عظیم رسانه ای کشور با شاخص های حرفه ای بدست آید و آن گاه مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گیرد و برای برنامه ریزی های کلان و محلی به آن استناد شود.برای مثال ، در آمار ارایه شده سال 1391 بیش از 32 درصد رکوردهای ثبت شده متعلق به سایت های تجاری و حدود 17 هزار رکورد در استان تهران ثبت شده است.
مختصات و شناسنامه فرهنگی هر بخش از کشور در رسانه های محلی آن دیده می شوند.محیط پیرامونی ما به شدت تحت تاثیر عامل فرهنگ قرار دارد.در تمامی استان های مرزی مردم قرینه فرهنگی و زبانی خود را در آن سوی مرزهای همجوار خود می بینند.کمربند محکم و نفوذناپذیری که استان های مرزی برای بخش های داخلی و نقاط مرکزی کشور ایجاد کرده اند باتوجه به پایین بودن سطح تهدیدات نظامی واقعی و نه روی میزی که ناشی از تاثیرات بازدارنده دوران طلایی دفاع مقدس است باید گفت درحال حاضر، از جنس سخت و نظامی نیست بلکه بیشتر از جنس فرهنگی و نرم است.رسانه های محلی سپر دفاعی کشور دربرابر تهاجم فرهنگی غرب و تبلور عینی وحدت ملی دربین اقوام و مناطق و نواحی مختلف کشور است.دفاع رسانه های محلی از مرزهای فرهنگی و هویتی کشور چندلایه است.لایه اول ، کمربند استان های مرزی و لایه دوم ، مناطق حائل و میانی کشور و لایه سوم ، بخش های مرکزی است.رسانه های محلی در هر سه لایه نقش مدافع فرهنگی و نیروهای پیشرو نظام را بازی می کنند.هرچه از مرکز به سوی پیرامون می رویم باید بر نقش و آثار فرامرزی و خارجی رسانه های محلی افزوده شود.
رسانه های محلی ؛ قدرت های درحال ظهور جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای و جهانی هستند.سیاستگذاران و برنامه ریزان کلان کشور باید به نقش این عناصر هویت ساز ، وحدت بخش و امیدآفرین وقوف بیشتری بیابند.نویسنده ، باتوجه به ارتباطات گسترده با رسانه های محلی وظیفه خود می داند شناخت حرفه ای خود را به ایشان ارایه دهد و توصیه می کند برنامه ریزان ارشد ، دولتمردان جدید و نیروهای تاثیرگذار و عمده کشور فارغ از نگاه های رایج چپ و راست سیاسی به این اقیانوس عظیم با شناخت کافی و برنامه عملی وارد شوند نه برای بهره برداری ابزاری از این ظرفیت بی مانند که شان رسانه های محلی چنین اجازه ای را هرگز نداده و نمی دهد بلکه برای افزایش قدرت ملی ، وحدت ملی و حضور حماسی تر و تاثیرگذارتر رسانه های محلی جمهوری اسلامی ایران در عرصه های داخلی ، ملی ، منطقه ای و فرامنطقه ای و کسب پیروزی در رقابت نرم با قدرت های رسانه ای بین المللی که می خواهند منافع خود را در کنار مرزهای ما و حتی با کمک برخی نیروهای هم فکر خود در داخل پیگیری کنند.در این شرایط ، رسانه های محلی بدلیل سطح تماس وسیعی که با مردم مناطق و نواحی خود دارند و با آگاهی بخشی بالایی که می دهند نقش نرم و دفاعی خوبی را ایفا می کنند.شاهد این مدعا ، آمار بازدید بسیار چشمگیر مردم از رسانه های محلی در نقاط مختلف کشور است که در برخی موارد با لحاظ مقیاس جمعیتی ، رقابت نزدیکی با رسانه های مرکز نیز دارند.این رویکرد ثابت می کند که محلی گرایی ، توجه به ارزش های بومی و توسعه درون زا از درجه اهمیت به مراتب بالاتری نسبت به جهانی شدن ، ارزش های خارجی و توسعه برون زا دارد.ایده خانه رسانه های محلی که نویسنده آن را مدتی است مطرح کرده بدلیل ظرفیت های بی نظیر و راهبردی رسانه های محلی جمهوری اسلامی ایران منشا تحولات فراوانی خواهد بود مشروط بر آن که وزن و جایگاه راهبردی رسانه های محلی در برنامه ریزی های کلان کشور محاسبه و نهادینه شود.خانواده رسانه باید همه با هم ، هویت مستقل رسانه های محلی را فارغ از نگاه های رایج چپ و راست داخلی و درچارچوب مفاهیم اساسی تر جامعه همانند نظام ولایی ، اهداف ملی ، منافع ملی ، ساختار سیاسی ، قانون اساسی ، ایران 1404 و برنامه های راهبردی بپذیرند و برای همگان باورپذیرتر سازند.
تشکیلات حکومتی جمهوری اسلامی ایران همانند بسیاری از کشورهای دنیا از نوع بسیط است و از ساختار نظام فدرالی پیروی نمی کند و در آن نقش استان ها پس از مرکز تعریف شده است و حاکمیت حکومت مرکزی در ایران عمق تاریخی دارد.اما ضرورت وجودی آن به معنای تضعیف و یا نادیده انگاری نقش ولایات و استان ها نیست.نقش استان ها در هدایت افکار عمومی مناطق و نواحی مختلف کشور از طریق رسانه های محلی ظاهر می شود و استان های پیرامونی درجهت تاثیرپذیری کمتر مردم از رسانه های محلی همسایگان و تاثیرگذاری بیشتر بر آن سوی مرزها و هم زبانان نقشی مضاعف دارند که باید تقویت شوند.رسانه های محلی جمهوری اسلامی ایران بدون اغراق نه فقط نقش نیروهای مدافع بلکه نقش نیروهای پیشرو فرهنگی را نیز به خوبی دارند ایفا می کنند.مردم کشورهای همجوار به رسانه های محلی ما اعتماد دارند و این ظرفیت درصورت هم افزایی و به حداکثر رساندن توان موجود که حد آن بسیار فراتر از اینهاست می تواند جذب حداکثری و هم گرایی فرهنگی بیشتری درپی داشته باشد.من قویاً معتقدم که رسانه های محلی جمهوری اسلامی ایران شامل نسخه های الکترونیکی نشریات محلی و سایت ها و شبکه های خبری و تحلیلی که در استان ها فعالیت می کنند ؛ قدرت های درحال ظهور فرهنگی در سطوح ملی ، منطقه ای و فرامنطقه ای هستند.مفروض من این است که ما در محل برخورد منافع قدرت های منطقه ای و جهانی هستیم و آنها در پیرامون ما بدنبال منافع خود هستند و مرزهای جنوبی و منطقه خلیج فارس ، دریای عمان و شبه قاره هند ، مرزهای شمالی و آسیای میانه ، قفقاز و روسیه و مناطق شرقی و پاکستان ، افغانستان ، چین و کشورهای شرق دور و مرزهای غربی و عراق ، ترکیه و اروپا و سایر مناطق دور و نزدیک به ژئوپلیتیک استثنایی ایران ظرفیت بازیگری و نقش آفرینی بسیار بالایی را به نیروهای پیشرو و ایدئولژیک ما می دهند که دراین میان ، نقش رسانه های محلی به مثابه پیشروترین نیروهای فرهنگی و ایدئولژیک جمهوری اسلامی ایران از اهمیت زایدالوصفی برخوردارند.نویسنده با این درک است که دغدغه رسانه های محلی را دارد و آن را قویاٌ پیگیری می کند.این دغدغه با کمک تمامی رسانه های محلی و فارغ از نگاه های رایج چپ و راست داخلی باید در کشور ما فراگیر و نهادینه شود.چنانچه سطح تحلیل و افق نگاه برنامه ریزان و مجریان ارشد کشور نظام ولایی ، اهداف ملی ، منافع ملی ، ساختار سیاسی ، قانون اساسی ، ایران 1404 و پیگیری برنامه های راهبردی با استفاده از تمامی ظرفیت های محلی و ملی باشد رسانه های مرکز و رسانه های محلی دو بال تعالی و پرواز بلند ملت ایران براین اساس ، خواهند بود و این دو ، هرگز رقیب یکدیگر نمی شوند.حتی در این حرکت روبه رشد و فزاینده ، هم فکری و پوشش مناسب تر آن از سوی رسانه های مرکز باعث می شود ظرفیت رسانه های محلی در کشور به خوبی بازشناسی ، معرفی و به حداکثر رسانده شوند و با برجسته سازی نام رسانه های محلی در ایران ، تمامی هم وطنان عزیز بتوانند برای کسب اخبار محلی ، شناخت فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها ، رصد پیشرفت ها و نیازهای محلی و آشنایی با جقرافیا و مقتضیات نواحی و مناطق مختلف کشور از طریق رسانه های محلی به ایران شناسی کامل تر و اخبار جزیی تر دست یابند.یقین دارم قدرت درحال ظهور رسانه های محلی جمهوری اسلامی ایران و برنامه ریزی های مناسب برای آن باعث هم افزایی رابطه مرکز-استان و استان-استان و تحقق برنامه های راهبردی کشور خواهد شد.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
یکشنبه 29,دسامبر,2024