الناز من ای دختر نازم
ای گونههای تو بهارانه
ای چشمهای گرم و پرشورت
چشم و چراغ روشن خانه
یادش بخیر آن روزهای خوب
که آسمانش با تو آبی بود
یادش بخیر آن شبنشینیها
که با نگاهت آفتابی بود
صبح از دو دست مهربان تو
هر روز شوق زندگی میچید
گلخندهات مثل گل پیچک
گرد حیاط خانه میپیچید
هر صبح، مویت عطر نرگس را
میریخت بر پیراهن بابا
پر بود از احساس عشقی پاک
دست تو دور گردن بابا
مامان برایت حرفها دارد
آرامش بغض گلویش باش
هر شب برایت خواب میبیند
هر شب عروس آرزویش باش
باد آمد از روی تصادف چید
عطر تو را از کوچه باغ ما
از اشتباهش چشم پوشیدیم
حتماً تو هم بخشیدهای او را
تو نیستی اما گل خورشید
وامیشود با هرم گرمایت
اینجا زمستان است اما سرو
سبز است از ناز نفسهایت
ای باغ گلشن تازه از یادت
ای مثل صحرای طبس پر راز
دست سخاوتمند دریایی
ای روح سبز زندگی، الناز
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 29,ژانویه,2025