رگ های پوسیده شهر، خون و هوای تازه می خواهد(1)

محمد رضا شوق الشعراء

ضعف و سوء مدیریت، یزد را به کجا خواهد برد؟
مشکل شهر یزد «کمبود» آب و بودجه است، یا «ضعف» و سوء مدیریت!؟
شهردار و شورای شهر، تکلیف خودشان را با مردم و شهر روشن کنند!
از هر سو از هر منظر که به شهر «کوچک» یزد نگاه می شود، نازیبایی و زشتی و ضعف و سوء مدیریت و حیف و میل شدن بودجه، عیان و مشهود و مشخص می باشد. انگار عده ای دست در دست هم داده اند تا در یک مسابقه ناپیدا، یزد را آرام آرام و با چراغ خاموش از بین ببرند.
انگار اینجا هیچکس دلش برای یزد و مردم یزد نمی سوزد!
مجموعه عملکرد سازمانهای اتوبوسرانی- تاکسیرانی- پارک ها و فضای سبز- پایانه مسافربری- زیباسازی- فرهنگی، تفریحی،رفاهی- پسماند و خدمات شهری، در کنار کارهای عمرانی که توسط دیگر سازمانهای شهرداری انجام می شود، تصویر و چهره شهر را می سازد و اما انگار که مدیریت های این سازمانها در اختیار «شهردار» و در خدمت «مردم» نیست و بنا بر اهدافی در دست نفراتی از اعضای «غیرمتخصص» شورای شهر می باشد، و بعبارتی ساده تر، این بعضی از اعضای «غیر متخصص» شورای شهر یزد هستند که مدیران عامل «کاردان!» سازمانها را انتخاب می کنند و نه شهردار! انگار بعضی از اعضای شورای شهر از یاد برده اند که وظیفه شورای شهر «نظارت» است و نه «دخالت»! و اگر شورای شهر به کار اصلی خود که نظارت بود می پرداخت، اینگونه شهر درهم پیچیده و غیرقابل تحمل و اسیر «رانت» و «رابطه» و «نازیبایی» نبود.
سازمان تاکسیرانی در شاهکارهایی دیدنی و عجیب و غریب، تاکسی ها را از سطح شهر جمع کرده و با صرف کلی هزینه و ایجاد مانع! و تملک قسمتی از خیابان! بر خلاف عقل و منطق و اصول قانونی و اخلاقی و انسانی، تاکسی ها را در توقفگاههای ساخته شده، متوقف نموده، و اما از این حرکت هایی که در سابق شروع شده و هنوز ادامه دارد، چه کسانی حمایت می کنند؟ و چرا با این ضعف ها و عملکردهای مشخص، تدبیری برای تغییر صورت نمی گیرد؟ نماینده شورای چهارم شهر در سازمان تاکسیرانی کیست و چرا به حمایت خود از مدیرعامل سازمان ادامه می دهد؟ سوء و ضعف مدیریت سازمان «تاکسیرانی» و «اتوبوسرانی» تا چه مرحله ای باید برسد، که نسبت به تغییر مدیران آن اقدام شود؟
در رورهای پایان سال و در آستانه سال نو، شهردار تکلیف خودش را با مردم و شورای شهر مشخص کرده و اعلام کند که در خدمت مردم است یا در خدمت شورای شهر!؟ و شورای شهر نیز تکلیف خودش را با مردم و شهردار روشن کرده و اعلام کند در خدمت منافع و مقاصد خود است، یا در خدمت شهر و مردم یزد؟ شهردار اگر در خدمت مردم است، پس دست به یک خانه تکانی گسترده زده و نیروهای فسیل شده و کم کار و مدیران ضعیف را از بدنه شهرداری حذف نماید، و شورای شهری که قبل از کارگران زحمتکش خدمات شهری پاداش خود را گرفته! نیز فراموش نکند، که با دستمال کثیف، نمی شود شیشه ها را تمیز کزد!
سازمان پارک ها و فضای سبز فکر نو و طرح نو و نگاه نو می خواهد، که منطبق بر «فرهنگ» یزد باشد!
بزرگترین عیب و ضعف سازمان پارک ها و فضای سبز، در چگونگی مدیریت و بکارگیری نیروها می باشد، گاه در سطح شهر دیده می شود، که در یک نوار کوچک چند ده متری، دهها نفر نیرو همزمان مشغول بکار می باشند! و بعبارتی ساده تر، یک نفر کار می کند و نه نفر تماشا! سازمانی که در کنار میدان مملو از «آزادی» و کنار بادگیر روبروی ستاره، بر تابلو فلزی گل بنفشه می کارد و در میدان باهنر دسته گل های مصنوعی!!!
روابط عمومی شهرداری نقش مهمی در ایجاد تغییر و تحول در شهر دارد، اگر که بتواند پلی بین مردم و شهردار و سازمانهای شهرداری باشد.
در رابطه با همه قسمت های مورد اشاره می توان صفحات بسیاری را نوشت و به موضوعات زیادی اشاره کرد، و اما اینک نه وقتی است و نه حوصله ای و نه مجالی!
شاید اگر یک فردی از بیرون به یزد خیره شود، فکر کند که یزد همان شهر معروف «هرت» است و اما اگر یزد «شهر هرت» نیست، پس چیست!؟
این بحث ادامه دارد...