مردی که از جنس احمدینژاد نبود
وزیر ارشاد بود و هر هفته برای شرکت در جلسات هیات دولت به پاستور میرفت. وقتی جلسه تمام میشد سرش را پایین میانداخت و به سمت در خروجی میرفت اما خبرنگاران دورهاش میکردند و او با متانت به پاسخگویی میپرداخت. برخی اوقات که دوست نداشت پاسخ سوالی را بدهد یا آن را به وزیر دیگر و معاونانش حواله میداد یا مانند زمانی که خبرنگاران از اقدامات محمدعلی رامین در جایگاه معاون مطبوعاتی ارشاد گلایه میکردند با لبخند میگفت <به من فرصت دهید> و هفته بعد دیگر رامین در اتاق معاونت مطبوعاتی نبود. محبوب و محجوب بود و بهرغم اینکه در دولت احمدینژاد فعالیت میکرد اما تا هفتهها پس از نیمه دوم دولت دهم تصور نمیرفت کسی او را در ردیف یاران دیگر احمدینژاد مانند مشایی و رحیمی مورد ارزیابی قرار دهد اما در نیمه دوم دولت او به یاران حلقه اول احمدینژاد نزدیکتر شد و دیگر آن سیدمحمد حسینی روزهای نخست دولت نبود.
حمید حسینی روابط برادران را اینگونه برای آرمان تشریح کرد: همه برادران آنقدر درگیر هستند که هر دوماه یکبار فرصت میکنیم همدیگر را ببینیم. اینطور نیست که چون یک خانواده هستیم در کنار هم زندگی و هر روز با هم گفتوگو کنیم. اینطور نیست که شبانهروز همدیگر را ببینیم و اگرهم ببینیم اینطور نیست که باهم دعوا کنیم. من به او (محمد) احترام میگذارم و او هم احترام ما را نگه میدارد. ما قبول کردهایم که هرکدام عقاید خودمان را داریم. یک روز او از دولت دفاع میکرد و امروز دیگر دفاع نمیکند.
روزی برادرم سفت از دولت و تصمیماتی که گرفته میشد، دفاع و آن طرف را نقد میکرد، اکنون که بحث میکنیم دیگر خیلی اصرار بر دفاع کردن ندارد که این نشان میدهد یک جاهایی حرفهای ما درست بوده، جاهایی حرفهای ما منطقی بوده و یک جاهایی هم پیشبینیهای ما درست بوده است. بههر حال آن طرف یک مقدار تعدیل شد و ماهم یک مقدار تعدیل شدیم و این باعث شده که راحتتر همدیگر را تحمل کنیم.
از وزارت ارشاد تا معاونت صداوسیما
سیدمحمد حسینی همانند بسیاری از سیاستمداران معروف در رفسنجان به دنیا آمد اما از جنسی دیگر بود بدین معنا که سیاستمداران شناخته شده رفسنجان عمدتا اصلاحطلب هستند اما وی خود را عضوی وفادار از اردوگاه اصولگرایان معرفی میکرد. سال 1340 به دنیا آمد یعنی اکنون دو سال از دهه 50 عمر خود را سپری میکند؛ البته باید انصاف داشت و اینگونه اذعان کرد که محمد حسینی با تندروی میانه خوبی ندارد چنانکه زمانی این زمزمه قوت گرفت که محمد حسینی در برابر تصمیمات احمدینژاد مطیع است و ترجیح میدهد برای جلوگیری از اختلافات هر آنچه به او گفته میشود را اجرا کند.
سیدمحمد حسینی زمانی که به عنوان وزیر ارشاد معرفی شد نامش بیش از گذشته مطرح و در نهایت شناخته شد اما در دولت نهم هم او در دولت حضور داشت و قائممقام وزیر علوم و رئیس دانشگاه پیام نور بود. در باب ریاستش بر دانشگاه پیام نور هم حرف و حدیثها زیاد است چنانکه میگفتند احمدینژاد که از ابتدای ریاستجمهوریاش نشان داد رابطه خوبی با دانشگاه آزاد ندارد با انتصاب حسینی به مدیریت دانشگاه پیام نور به دنبال این بوده تا اقدام به پذیرش دانشجویانی کند که مقصد خود را دانشگاه آزاد انتخاب کرده بودند. به هر حال حسینی توفیقی در تحقق این هدف نداشت البته شاید تنها توفیقش آشنایی با محمدعلی رامین در دانشگاه پیام نور بود که در دولت بعد او را معاون خود کرد و باز هم البته شنیده شد این معاونت با سفارش رئیسجمهور وقت به رامین سپرده شد! رزومه محمد حسینی به ریاست دانشگاه پیام نور و قائم مقامی وزارت علوم و وزیر ارشادی محدود نمیشود و باز هم باید به عقب بازگشت.
او نماینده مجلس در دوره پنجم بود و در کمیسیونی عضویت داشت که هیچ ارتباطی با مشاغل بعد از آن نداشت یعنی کمیسیون سیاست خارجی هر چند وی مدتی به عنوان رایزن فرهنگی کشورمان در کنیا فعالیت میکرد اما این سابقه در مقابل حضور او در امور فرهنگی و علمی آنچنان چشمگیر نیست. دوره پنجم مجلس همان دورهای بود که راست آن زمان که امروز به نام اصولگرایان شناخته میشوند قاطبه کرسیهای خانه ملت را در اختیار داشتند و آن دوره مجلس دورهای پر از فراز و نشیب بود چنانکه نمایندگان آن دوره وزیر وقت ارشاد را استیضاح و عبدا... نوری را از جایگاه وزیر کشور دولت اصلاحات برکنار کردند.
محمد حسینی معاون پشتیبانی، حقوقی و امور مجلس وزارت علوم،رئیس هیات مدیره انتشارات علمی و فرهنگی، مشاور پارلمانی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و مشاور پارلمانی رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هم بوده است. مهمترین بخش رزومه حسینی به فعالیتهاش در صداوسیما بازمیگردد؛ زمانی که علی لاریجانی ریاست سازمان صداوسیما را عهدهدار بود حسینی در جایگاه معاون سازمان صداوسیما و رئیس حوزه ریاست به ایفای نقش میپرداخت که جایگاه بالایی در این سازمان است و در کنار آن، او مدیرعامل و رئیس هیات مدیره انتشارات سروش هم بوده است پس انتصاب او به ریاست صداوسیما با توجه به نقش معاونتش در این سازمان دور از انتظار نیست. حسینی همچنین تشکلی به نام کانون دانشگاهیان ایران اسلامی را هم تاسیس کرد که فعالیت آنچنانی ندارد.
حسینیها هر یک بر یک کرسی
در خانواده حسینی 4پسر به نامهای محمد، حمید، محمود و احمد حضور دارند که هر کدام یک راه و مشی انتخاب کردند که بعضا دارای تفاوتهای محسوسی با هم است. محمد حسینی از همان ابتدا حضور در مناصب اجرایی و دولتی را در دستور کار خود قرار داد و البته دستی هم در برنامههای سیاسی داشت. حمید عضو اتاق ایران است و فعالیت اقتصادی را بر هر مولفه دیگر ترجیح میدهد. او برخلاف محمد، مشی اصلاحطلبی دارد و در انتخابات مجلس نهم عزم حضور در مجلس را داشت که از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شد. محمود عضو مرکز مطالعات و بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران است اما همانند حمید فعالیت اقتصادی نمیکند. احمد حسینی هم مانند حمید و محمود فعالیت اقتصادی دارد و گفته میشود شرکت بازرگانی مرآت که در سال 82 و یک سال دیگر از دولت اصلاحات، رتبه دوم صادر کننده نمونه کشور را کسب کرده است هم با مدیریت این عضو خاندان حسینی اداره میشود. در باب گرایشات سیاسی این 4 برادر میتوان 3 نفر را در یک طرف قرار داد که مشی اصلاحطلبی دارند و محمد را در سمت دیگر که مشی اصولگرایی دارد.
چرا گمانه محمد حسینی پررنگ است؟
درباره اینکه چرا نام محمد حسینی برای ریاست سازمان صداوسیما مطرح شده است باید به چند نکته توجه داشت. اول اینکه گزینههای احتمالی دیگر دارای شرایط محمد حسینی نیستند بدین معنا که محمدحسین صفار هرندی که ظاهرا به عنوان یکی از گزینههای ریاست صداوسیما مطرح بود اکنون در مجمع تشخیص مصلحت نظام دارای کرسی است و از سویی بخشی از افکار عمومی جامعه با او همراه نیست چرا که رزومه عملکرد و موضعگیریهایش نشانی از میانهروی ندارد.
گزینه مطرح دیگر محمدباقر قالیباف بود که او هم اکنون شهردار کلانشهر تهران است و ظاهرا تمایلی برای ترک این پست از خود نشان نمیدهد و از سویی در انتخابات ریاستجمهوری مشخص شد که مورد استقبال اقشار مختلف جامعه نیست. غلامعلی حدادعادل گزینه مطرح دیگر است که به نظر میرسد توانایی اداره چنین سازمان وسیعی را نداشته باشد و شاید به دلیل همین موضوع بود که از حضور در انتخابات ریاستجمهوری انصراف داد. حداد عادل را میتوان گزینه همیشگی ریاست سازمان صداوسیما دانست. نام وی از ابتدای انقلاب تا به حال مطرح بوده و همواره با تغییر و تحول در ریاست این سازمان بر سر زبانها افتاده اما به دلیل برخی موارد هنوز این مهم محقق نشده است.
شباهتهای ضرغامی و حسینی
ضرغامی که اکنون ریاست سازمان صداوسیما را بر عهده دارد در نکاتی با محمد حسینی مشترک است. اولین اشتراک آنها به فعالیتهایشان در صداوسیما مربوط است بدین نحو که عزتا... ضرغامی پیش از جلوس بر کرسی ریاست، معاونت امور سینمایی وزارت ارشاد و همچنین معاونت صداوسیما در امور استانها و حقوقی و امور مجلس را عهده دار بوده و محمد حسینی هم در رزومه خود معاونت صداوسیما و ریاست حوزه ریاست را دارد. شباهت دیگر آنها میانهروی است البته هر دو در برخی اوقات از این مشی فاصله گرفتند که به سرعت سعی در اصلاح آن کردهاند. بنابراین این دو در یک مسیر حرکت میکنند؛ البته با حضور احتمالی در صداوسیما این انتظار از حسینی میرود که به اصلاح برخی امور در رسانه ملی اهتمام بورزد.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
چهارشنبه 25,دسامبر,2024