محمد رضا شوق الشعرا

دیدار با فیلسوف منزوی عدالت، حکیمی

آنها که به آنچه گفتند، عمل کردند، با آنها که به آنچه گفتند عمل نکردند، برابرند؟
عاقبت ساعت نه شب «دوشنبه» موفق شدیم در بیمارستان حضرت سیدالشهداء (ع) یزد بدیدار استاد محمدرضا حکیمی برویم، و گوش دل به سخنان مردی بدهیم، که حتی بر روی تخت بیمارستان و با وجود همه دردی که در وجودش بود از یاد دادن و گفتن کوتاهی نمی کرد.
هر چه بیشتر گفت، بیشتر تشنه شدیم، و هر چه بیشتر گوش کردیم، بیشتر در خود گم شدیم. زبان حکیمی، زبان نویسنده «الحیاه» را می فهمیدیم، که بیشتر از فهمیدن حس می کردیم. درد دین و مردم و خدا داشت و اما جزو دین فروشان دنیادار و دنیا دوست نبود. او از «حقیقت» و «عدالت» و «فقر» و «محرومیت» می گفت. او از «خدا» و «عشق» می گفت.  و می گفت کسی که خدا را دوست دارد، باید خلق خدا را هم دوست داشته باشد و مگر می شود خلق خدا را دوست نداشت و خدا را دوست داشت و مگر می شود خدا را دوست داشت و بنده خدا و مخلوق خدا را دوست نداشت؟
حکیمی همه عشق بود و مهر. عاشق خلق خدا بود، خلقی که اگر خدا را هم فراموش کرده، خدا آنها را از یاد نبرده.
بسیاری ازآنچه را که استاد گفت، در دل نهان داشته و شاید که نتوانیم بگوییم و بنویسیم، و اما آنچه که استاد گفت، چیزی نبود که در «الحیاه» ننوشته و نیامده باشد. «الحیاه» با وجود استاد عجین گشته و انگار شیره وجود و تفکر و یک عمر زندگی استاد می باشد. کتابی که نمی شود خواند و «آدم» نشد. کتابی که نمی شود خواند و فهمید و مسلمان نشد!
استاد از جلد نهم الحیاه که نخوانده بودیم گفت، از حکومت اسلامی، و از اینکه حکومت اسلامی چگونه باید باشد. انگار در حکومت اسلامی، بر حاکم اسلامی واجب است که اگر کسی گوشت در خانه ندارد ...
استاد می گفت و ما به آنچه هست و آنچه نیست و آنچه باید باشد فکر می کردیم، و اما زبان و بیان استاد، شیرین و بر دل نشین بود، و حیف که بسیاری از گرمای این آتشی که چند صباحی میهمان یزد بود، استفاده نکردند.
نمی دانم چرا زبان نگاه استاد را می فهمیدیم و حس می کردیم. نمی دانم چرا از شنیدن خسته نمی شدیم. و نمی دانم که چرا در مقابل استاد ساکت بودیم و فقط گاه پرسشی را مطرح می کردیم.
پرسیدیم ....!؟
نه می گوییم چی پرسیدیم و نه می گوییم چی پاسخ شنیدیم، هر کس می خواهد، خودش بپرسد و بشنود.
برای استاد محمدرضا حکیمی، آرزوی بهبودی و سلامت می کنیم، و امیدواریم که باز بنویسد، و بنویسد و بنویسد...

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا