وزارت ورزش و جوانان که مسئولیت رسیدگی به مشکلات جوانان را بر عهده دارد، با فراموشی جوانان و مشکلات آنان و نادیده انگاشتن سایر رشته های ورزشی، اکثرا به حل مشکلات فوتبال بالاخص دو باشگاه پرطرفدار پایتخت پرداخته است.
سال هاست که هر از چند گاهی موضوع خصوصی سازی و واگذاری باشگاه های پرسپولیس و استقلال مطرح می گردد و وعده هایی داده می شود، اما به دلایلی که عمدتا نیز سیاسی هستند به ورطه فراموشی سپرده می شود.
آنچه که تا کنون هنگام مطرح شدن واگذاری پرسپولیس و استقلال مشهود است، ان است که دولت ها بیشتر از نام استقلال و پرسپولیس استفاده تبلیغاتی کرده اند تا اقدامی در جهت خصوصی سازی آن ها. این تیم ها به دلیل محبوبیت بالای شان یک ابزار تبلیغاتی مهم هستند که دولتی ها خیلی سخت به واگذاری شان رضایت می دهند اما اداره شان به این شکل هم مشکلات و بار زیاد مالی را به دولت تحمیل می کند و چالش بزرگی بر سر پیشرفت این تیم هاست.
هفته گذشته نیز شاهد تصویب مصوبه واگذاری باشگاه های دولتی از جمله پرسپولیس و استقلال از طریق مزایده به بخش خصوصی در کمیسیون تلفیق بوده ایم.
طی چند ماه گذشته و در اواخر عمر دولت دهم، چند بار دیگر موضوع واگذاری سهام این دو باشگاه مطرح شده بود. مسوولان وزارت ورزش و سازمان خصوصی سازی هر کدام با اعلام خبرهایی در این زمینه خود را در صدر اخبار قراردادند، اما بازهم در عمل اتفاقی رخ نداد و همان حرف های همیشگی مربوط به مشکلات حسابداری این دو باشگاه به عنوان موانع واگذاری آن اعلام شد.
هرچند که برای افزایش ارزش اموال آن ها و ایجاد جذابیت برای خریداران، دولت دو ورزشگاه درفشی فر و شهید کشوری را به این دو باشگاه واگذار کرد تا این تنها اقدام در جهت مهیا کردن شرایط واگذاری باشد. اما زمانی میشود به خصوصی شدن سرخابیها امیدوار بود که در وهله اول دفاتر مالی آن ها کاملا شفاف باشد و میزان بدهیهای شان اعلام شود.
نمایندگان مجلس موضوع واگذاری سرخابی ها را در بودجه سال 92 نیز گنجانده بودند و مکانیزمی برای آن تعریف کرده بودند. در بررسی بخش درآمدی لایحه بودجه سال 92 نمایندگان مجلس با الحاق دو جزء به بند 13 لایحه بودجه مقرر کردند سهام باشگاه های بزرگ استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی و تعاونی واگذار شود. براساس آن تصمیم مقرر گردیده بود 49 درصد سهام این دو باشگاه به هواداران و 51 درصد به بخش خصوصی واگذار شود.
نکته قابل توجه اینکه گودرزی وزیر ورزش و جوانان شرایط را برای واگذاری پرسپولیس و استقلال مهیا نمی داند و اعتقاد دارد که خصوصی سازی سرخابی های پایتخت مشکل آن ها را حل نمیکند.
اما نکته ای که نباید از آن غافل گردید نحوه خصوصی سازی این دو باشگاه مهم کشور است. خصوصی سازی در پرسپولیس و استقلال باید گونه ای باشد که همانند بسیاری از خصوصی سازی های گذشته، پای بخش شبه دولتی به این خصوصی سازی نیز باز نگردد و این بخش سهامدار و متصدی اداره این باشگاه ها نشود و بار دیگر بودجه این باشگاه ها به طور غیرمستقیم از طریق بودجه کشور پرداخت نگردد. واگذاری واقعی باشگاه ها به بخش خصوصی نه بخش شبه دولتی باعث افزایش بهره وری، توسعه، کارایی و افزایش رقابت می گردد و موجب می شود که حرفهای تر از قبل عمل نمایند.
جدا از اینکه آیا خصوصی سازی این باشگاه ها این بار نیز همانند دفعات پیشین فراموش خواهد شد و به دلایل مختلف به تعویق خواهد افتاد یا خیر، خصوصی سازی واقعی باشگاه های استقلال و پرسپولیس منافع بسیاری برای ورزش کشور به دنبال خواهد داشت.
امروزه از فوتبال به عنوان یک صنعت درآمدزا یاد میشود. در اکثر کشورهای دنیا این صنعت با تغییر ساختار سنتی به تجاری، رونق قابل توجهی به خود گرفته به طوریکه همزمان با ورود باشگاهها به عرصه تجارت، گرایش صاحبان سرمایه به سرمایه گذاری دراین صنعت افزایش یافته است. در چنین وضعیتی، استفاده از روشهای نوین، حرفهای و مطمئن در اداره امور باشگاهها و رعایت حقوق سرمایه گذاران بیش از پیش اجتناب ناپذیر شده است.
نخستین گام در مسیر حرفهای شدن باشگاههای ایرانی، تغییر ساختار فعلی آنهاست. پذیرش این باشگاهها در بورس اوراق بهادار و جلب سرمایه های عمومی از سیاستهایی است که از سال 1382 مورد توجه مسئولان ورزش کشور قرار گرفته ضرورت جداسازی آنها از بدنه دولت دوباره مطرح گردیده است.
وضعیت اقتصادی کشور و دولت به ویژه وزارت ورزش در حال حاضر نشان دهنده این موضوع است که تامین و پرداخت هزینه های سرسام آور باشگاه های بزرگ خارج از توان دولت است. در حالی که وزارت ورزش و جوانان، مسئولیت رسیدگی به مشکلات جوانان را نیز بر عهده دارد، اما نه تنها با فراموشی جوانان و مشکلات آنان، بلکه با نادیده انگاشتن سایر رشته های ورزشی، اکثرا به حل مشکلات فوتبال بالاخص دو باشگاه پرطرفدار پایتخت پرداخته است.
با این حال خصوصی سازی و واگذاری این دو باشگاه، می تواند بار سنگینی را از دوش وزارت ورزش و جوانان برداشته و این وزارت خانه می تواند بودجه محدود خود را صرف سامان بخشیدن به امور جوانان، توسعه ورزش همگانی و رشد سایر رشته های ورزش قهرمانی نماید. به عبارتی دیگر دولت به جای پرداخت هزینه های هنگفت بازیکنان این دو باشگاه می تواند بودجه بسیاری از رشته های قهرمانی را تامین نماید و منابع حاصل از واگذاری صرف ورزش همگانی و تقویت و توسعه زیرساختهای ورزش شهر و روستا شود.
هرچند خصوصی سازی این دو باشگاه فواید بسیاری دارد اما بهنظر میرسد هنوز حضورمدیران ناآگاه به مسائل اداره شرکتها، قوانین تجارت، خصوصیسازی، سیاستهای کلی اصل 44 و بورس، در رأس این دو باشگاه پرطرفدار، بزرگترین سنگ برسر راه اینرؤیای 10 ساله است.
از موانع دیگر و مهم این خصوصی سازی حق پخش تلویزیونی و عدم تمکین صدا و سیما به این حق است. یکی از راه های کسب درآمد برای باشگاه ها تبلیغات است که این تبلیغات به چند قسمت تبدیل میشود و یک قسمت مهم این تبلیغات صدا و سیماست که سالها از این راه کسب درآمد کرده، اما خصوص صدا و سیما هیچ گاه زیر بار پرداخت حق تلویزیونی نرفته است، بلکه تنها قسمت اندکی از این درآمد را به باشگاهها تعلق داده است.
همچنین فیفا اعلام کرده که 4 مورد بلیط فروشی، اسپانسرینگ، کپی رایت و فروش پیراهن فاکتورهای اصلی باشگاه ها برای رسیدن به خصوصی سازی است. اما هیچ کدام از این موارد به طور کامل برای یک باشگاه در کشور فراهم نیست. اما نه تنها قوانین و زیرساخت های کشور در این موارد دچار مشکل و کمبود است، بلکه باشگاه ها نیز به پول های حاضر و آماده وزارت خانه عادت کرده و هیچ تلاشی برای کسب درآمد از سایر منابع نمی کنند.
با این حال به نظر می رسد گرچه این بار نیز خصوصی سازی این دو باشگاه در حد حرف و وعده و وعید باقی بماند، اما اگر این مهم اتفاق افتد می تواند گامی مهم در عرصه اقتصاد و مدیریت ورزش برداشته شود و مسیر واگذاری سایر باشگاه های متعلق به بخش های صنعتی و شبه دولتی نیز بازگردد و بار سنگین دیگری از دوش اقتصاد دولت برداشته شود.
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 24,دسامبر,2024