صد هزار افغانی ساکن یزد، در کجا سکونت دارند؟/دیدار شهردار با رفتگر ساکن حسن آبادی که محل کارش صفائیه است/میرمحمدی، حسن آباد را در مرکز استان دیده است؟
حسن آباد دهها و صدها کوچه دارد، کوچه هایی شبیه به هم، با خانه ها و ساکنانی که بسیاری از آنان در فقر و محرومیت با هم مشترکند.
افغانستانی هایی که با رهن کردن خانه های خرابه انتهای حسن آباد به قیمت بالا، فاضلاب و کثافت و بیماری و ناهنجاری های اخلاقی را به منطقه هدیه می دهند، و مردمی که در جستحوی کار و خوشبختی، از دیگر شهرستانهای محروم استان به آنجا آمده و با حداقل امکانات به زندگی ادامه می دهند.
حسن آباد در اینسوی شهر نقطه مقابل صفائیه در آنسوی است، آنجا غیر یزدی ها کارمند در آپارتمانهای لوکس کوچک زندگی می کنند و اینجا کارگران در زیرزمین و آلونک های نیمه خراب. آنجا صفائیه است و اینجا حسن آباد. آنجا پارک آزادگان و مهرآوران و موزه دفاع مقدس و پاساژ آریا و سیتی سنتز و مجتمع جوادالائمه و امام حسن و هتل صفائیه و سینما تک و مجموعه ورزشی کاج و کوثر و تالار فرهنگیان و دهها شعبه بانک دارد و اینجا یک ورزشگاه نیمه تمام و زمین خاکی و گند فاضلاب ...
رفتگر محله ای از محله های صفائیه، وقتی در کوچه ای از کوچه های حسن آباد درب خانه را بازکرد و عظیمی زاده را پشت درب دید، تعجب نکرد و اما وقتی فهمید عظیمی زاده شهردار یزد است، از تعجب و خوشحالی زبانش بند آمد، زن و فرزندانش نیز باور نمی کردند که شهردار شهر بسراغ آنان آمده باشد. بچه های کوچک از اینکه می دیدند پس از مدتها میهمانی درب خانه شان را زده و آن میهمان کسی نیست جز شهردار، در پوست خود نمی گنجیدند، و غرق در رویاهای کودکانه بدنبال معجزه بودند. رفتگر ساده شهر ما، کنار شهردار نشست و با شهردار حرف زد. درددلهایش را گفت و اما گلایه چندانی نکرد؛ و اما گفت که در نیمه آذر، هنوز حقوق ماه مهر و آبان را نگرفته است.
شهردار درد دلهای رفتگری از رفتگران شهر را پرسید تا خوب به وضعیت کار و حقوق آنان آشنا شود، و اما این دیدار نمادی از حضور شهردار یزد در خانه همه رفتگران شهر بود و می باشد. نفس حضور شهردار در خانه یک رفتگر ارزشمند و قابل تقدیر است، چرا که رفتگران نیز همچون دیگر کارمندان شهرداری و شاید بیشتر از خیلی کارمندان شهرداری کار می کنند و زحمت می کشند.
شهردار از «نیزار» کنار «گنداب» حسن آباد و پارک ویرانه حسن آباد و از کوچه نوزدهم شهدای حسن آباد نیز بازدید کرد و در آنجا نیز بسراغ خانه گرفتار فقری دیگری رفت تا ببیند که مردم در کجا و چگونه و با چه وضعی زندگی می کنند. که ببیند حسن آباد هم جزئی از شهر است که از چشم شورای سوم و بسیاری از مدیران و مسئولان شهر و استان دور و پنهان مانده است.
عظیمی زاده بعنوان شهردار یزد طرحی دارد تا در مدت زمان شهردار بودن، حسن آباد را دچار یک تحول شگرف و اساسی سازد و خود نیز خوب می داند که انجام این مهم بدون کمک ساکنان و اهالی حسن آباد و شورای شهر و مسئولان استان ممکن نیست.
مهمترین معضل حسن آباد، سکونت غیررسمی افغانستانی ها در خانه های حسن آباد می باشد و هیچکس نیز بر چگونگی ساخت و سکونت و خانه اجاره کردن آنان نمی کند. افغانستانی ها در مناطقی از حسن آباد هر کار که می خواهند انجام می دهند و هیچ کنترلی بر رفتار و کردار و زندگی و فجایعی که بعضی آنان مرتکب می شوند وجود ندارد.
حسن آباد نیروی کار ارزان شهر را تامین می کند و اما می تواند این منطقه با وجود ظرفیت هایی که دارد، تبدیل به صفائیه ای دیگر برای یزد گردد، شاید اگر حتی یک عضو شورای شهر در همه این سالها ساکن و اهل حسن آباد بود، حسن آباد بسیاری از مشکلاتی که امروز دارد را نداشت.
شهردار با چندتن از اهالی محل و یکی از ساکنان قدیمی و با اطلاع و دلسوز منطقه حسن آباد هم صحبت کرد، طرح هایش را گفت و طرح هایشان را شنید و قول داد که به یاری خدا و اگر شورای شهر و استانداری حمایت کنند، کار ارزشمند و کارسازی در حسن آباد انجام داده و همچون مهرآوران و دیگر مناطق مشابه، حسن آباد را از بن بست بیرون بیاورد.
عظیمی زاده دقایقی در کوچه های حسن آباد قدم زد و بدبختی و محرومیت ساکنان منطقه را دید و لمس کرد و با اعصابی خورد رفت تا با مسئولیتی بیشتر کار را آغاز کند. و ای کاش که سالها پیش و قبل از او، جاهایی را را که او رفت و دید، میروکیلی و اعضای شورای سوم هم رفته بودند و دیده بودند و کاری انجام داده بودند.
منطقه حسن آباد، یک مدیریت جداگانه و یک بودجه خاص می خواهد و این چیزی است که شهردار می گوید. شهردار مسائل و مشکلات حسن آباد را می داند، و می داند که از کجا و چگونه باید کار را شروع کند، و اما و اگرهایش را نیز خوب می فهمد و می داند... حسن آباد در احاطه مشکلات گمشده است و اما راهی برای رهایی ازین مشکلات و پاره کردن این حصار مشکلات باید وجود داشته باشد. حسن آباد را باید امروز دید و چهارسال دیگر و اما آیا عظیمی زاده می تواند و قادر است تا اثری ماندگار از خود در این منطقه فراموش شده بجا بگذارد؟
حسن آباد نیاز به یک پاسگاه نیروی انتظامی دارد، و تا قبل از ایجاد یک کلانتری بسیاری از حرکت های عمرانی و فرهنگی در شروع و اولین قدم عقیم می ماند. حسن آباد ده نیست که از مزیت روستا بودن استفاده کرده و «دهدار» و «کدخدا» داشته باشد و شهر هم نیست که «شهردار» داشته باشد، حسن آباد همه چیز است و هیچ چیزنیست و اما خطری بالقوه است که شهر یزد را در درازمدت تهدید می کند.
باور کنیم اگر بیماری و آفتی در حسن آباد شیوع پیدا کند، دیگر نقاط امن شهر نیز توان رهایی و مقابله با اپیدمی را نخوهند داشت، پس باشد که برای نجات یزد، در نجات حسن آباد بکوشیم، و مشکل حسن آباد را مشکل حسن آبادی ها ندانیم
این بحث ادامه دارد..
مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 21,ژانویه,2025