برای سال آینده سه اولویت را به شورای معاونان اعلام و هر سه را آغاز کرده ایم.اولویت اول ساماندهی نیروی انسانی در آموزش و پرورش است. بیش از 98 درصد اعتبارات آموزش و پرورش، پرسنلی است، یعنی بابت حقوق نیروها هزینه می شود و ما به تنهایی از مجموع همه وزارتخانه های کشور، نیروی انسانی بیشتری داریم. برای همین ساماندهی نیروی انسانی مهم ترین کار آموزش و پرورش است.

دکتر علی اصغر فانی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش؛ اولویت اول آموزش و پرورش را ساماندهی نیروی انسانی دانست.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت به نقل از مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش،

دکتر علی اصغر فانی سرپرست وزارت آموزش و پرورش و وزیر پیشنهادی رئیس جمهور بر ای تصدی وزارت آموزش وپرورش در گفتگویی به سئوالات خبرنگار روزنامه جام جم پاسخ داده است .

در کشور ما، برخی مسئولان که تازه پست می گیرند، ترجیح می دهند بگویند ویرانه ای را تحویل گرفته اند. می خواهم بدانم شما چه جور وزارتخانه ای را تحویل گرفته اید؟

خط مشی من این نیست که از قبلی ها بد بگویم، چون فکر می کنم بدگویی کار خوبی نیست و بهتر ا ست هرکس خودش را معرفی کند، پس من خودم را اثبات می کنم، نه این که دیگران را نفی کنم. دوستانی که قبل از ما بودند، کارهایی ا نجام داده اند و تلاش هایی کرده اند، ا مابرخی کارهایشان شتابزده، بی برنامه و کارشناسی نشده بود و هم خودشان به زحمت افتادند، هم ما که بعد از آنها آمده ایم. مثلا از سال گذشته پایه ششم ابتدایی ایجادشد، بی آنکه نیروی انسانی مورد نیاز تامین و فضای آموزشی مناسب پیش بینی شود. بی آنکه برنامه ریزی درسی و اصولی از کلاس اول ا بتدایی شروع شده باشد.

این مساله باعث بروز مشکلات زیادی در اجرا شد، هم برای دوستان قبلی و هم برای ما. چند روز قبل با یکی از نمایندگان مجلس جلسه ای داشتم و او گزارش می داد، از مدرسه ای بازدید کرده که انباری را به کلاس تبدیل کرده اند، در حالی که این انباری، پنجره هم ندارد.اگر بخواهم خط مشی ای را که تاکنون بر این وزارتخانه حاکم بوده در یک جمله خلاصه کنم، باید به استفاده نکردن از کارشناسان، صاحب نظران و متخصصان آموزشی اشاره کنم واین که حرکت ها کارشناسی نشده و شتابزده بوده است. در این مدت برخی فعالیت ها جنبه تبلیغی داشته تا جنبه محتوایی. آموزش و پرورش جای تبلیغ نیست.

اینجا با تعلیم و تربیت فرزندان کشور سروکار دارد. برای همین جای تامل، تعمق، برنامه ریزی، زمینه سازی، فرهنگسازی و تامین مقدمات تحولات است که متاسفانه در کارها کمتر دیده شده است.

شما مردی بسیار محتاط هستید و در اظهارنظر جانب احتیاط را رعایت می کنید. آیا این جزئی از شخصیت شماست یا چون از بیرون به وزارتخانه آمده اید، ترجیح می دهید احتیاط را چاشنی کلامتان کنید؟

من از بیرون وزارتخانه نیامده ام.

از دانشگاه آمده اید؟

43 سالا ست معلم هستم و فکر نمی کنم کسی در بدنه آموزش و پرورش باشد که با ا ین سابقه طولانی هنوز هم حرفی برای گفتن داشته باشد.

خط مشی شخصیتی من این ا ست که این گونه باشم، همچنین به دلیل حساسیت کار در آموزش و پرورش و به علت فرهنگ سازمانی حاکم برا ین وزارتخانه بدون تامل، تدبر و مطالعات همه جانبه و بدون برخورد سیستماتیک

با موضوعات، هرگونه تصمیم گیری با مشکل مواجه می شود و به خطا می رود. برای همین وقتی از من پرسشی می شود، با وجود تسلطم بر موضوع، برخی مواقع ناچار می شوم بگویم باید فکر بیشتری بکنم، چون کشور ما کشوری وسیع، دارای مشکلات مخصوص به خود و مخاطب متنوع است. همیشه گفته ام که در آموزش وپرورش یک نسخه، مشکل گشا نیست و ما به مجموعه ای از راه حل ها نیاز داریم و باید انعطاف در برنامه ها را مدنظر قرار دهیم تا در عمل و اجرا دچار مشکل نشویم.

برای سال تحصیلی آینده مشغول فکر کردن به چه چیزهایی هستید؟

یک برنامه چهارساله یا هشت ساله برای آموزش و پرورش نوشته ام که تقدیم مجلس خواهم کرد، اما برای سال 93 که سوال کردید، باید بگویم روز پنجم مهر در شورای معاونان گفتم سال تحصیلی 94 93 آغاز شده و از الان برای سال آینده کار می کنیم، بویژه این که بودجه93 تا سیزدهم آذر به مجلس ارائه می شود و ما هر کاری بخواهیم در سال بعدا نجام دهیم، نیاز به بودجه، قانون و اعتبار دارد که باید به سرعت، یعنی در کمتر از یک ماه آینده آن را تعیین تکلیف کنیم.

برای سال آینده سه اولویت را به شورای معاونان اعلام و هر سه را آغاز کرده ایم.اولویت اول ساماندهی نیروی انسانی در آموزش و پرورش است. بیش از 98 درصد اعتبارات آموزش و پرورش، پرسنلی است، یعنی بابت حقوق نیروها هزینه می شود و ما به تنهایی از مجموع همه وزارتخانه های کشور، نیروی انسانی بیشتری داریم. برای همین ساماندهی نیروی انسانی مهم ترین کار آموزش و پرورش است. الان که با شما صحبت می کنم، توزیع نیروی انسانی وزارتخانه خیلی نامتناسب است، یعنی خیلی جاها معلم کم داریم و بعضی جاها زیاد. در جاهایی نیروی خانم کم داریم و در برخی جاها نیروی مرد وبرعکس در مقطع ا بتدایی نیرو کم داریم ودر متوسطه زیاد.

الان مناطق آموزش فراوانی داریم (مناطق کمترتوسعه یافته) که میانگین سابقه خدمت معلمان آن کمتر از 5 سال است که این یعنی همه معلمان این مناطق تازه کار هستند و تا تجربه پیدا می کنند، درخواست انتقال می دهند و به مرکز شهر یا استان می روند و ما دوباره برای آن مناطق معلم تازه کار می فرستیم. برای همین بچه های مناطق کمتر توسعه یافته همیشه با معلمان کم تجربه سر و کار دارند که این موضوع می تواند باعث افت تحصیلی شود.

اولویت دوم برای سال بعد، توسعه مشارکت در آموزش و پرورش است.

ایده آل ما این است که معلمان، دانش آموزان و اولیا در اداره مدرسه مشارکت داشته باشند. این ایده آل شاید ظرف یک سال محقق نشود،اما باید کار را شروع کنیم. در بخشی از این ایده، بحث مشارکت مردم در تاسیس مدرسه مطرح است. با ا ین که از سال 68 مدارس غیردولتی تاسیس شده است تا الان فقط 8.5 درصد دانش آموزان ما در این مدارس درس می خوانند، در حالی که این رقم می توانست بیش از این باشد.

الان این مدارس ظرفیت های خالی دارد. یکی از ایده های ما این است که صندلی های خالی را بخریم، یعنی برای این مدارس دانش آموز بفرستیم و هزینه اش را خودمان بدهیم یا زمینه هایی ا یجاد کنیم که مردم تشویق به تاسیس مدرسه غیردولتی بشوند و بین مدارس دولتی وغیر دولتی رقابت ایجاد شود که مسلما از ایجاد این فضای رقابتی، مدارس دولتی سود می برند وا رتقای کیفیت پیدا می کنند. در همین ارتباط، کمیته ای را تعریف کرده ایم تا از موسسان مدارس غیردولتی دعوت کند و ا ز آنها بپرسد که باید چه کار کرد تا وضع بهبود یابد. کارشناسان خودمان هم در ا ین کمیته حضور خواهند داشت و ا ظهارنظرهای این کارشناسان و دست اندرکاران مدارس غیردولتی را با هم جمع خواهیم کرد و ا ز دل آنها چند را ه حل بیرون می آوریم و برای عملی شدنش تلاش می کنیم.

کمک گرفتن از شهرداری برای اداره مدارس نیزجزو برنامه های ماست. شهرداری تهران امکانات زیادی در اختیار دارد، آقای قالیباف در دور جدید شهرداری خود برنامه هایی را اعلام کرده که توسعه فرهنگی جزو مهم ترین های آن است. به همین علت حتما جلساتی را با شهرداری تهران خواهیم گذاشت تا ببینیم در این قسمت چه کار می شود کرد.

اولویت سوم ما تحول در روش بودجه ریزی آموزش و پرورش است.

ما به دنبال این هستیم تا ببینیم می شود بودجه ریزی را به سمت سرانه ای کردن برد، یعنی مشخص کنیم هزینه هر دانش آموز چقدر است و بودجه مورد نظر را در اختیار مدیران قرار دهیم و آنها مدرسه را با بودجه ای که در اختیار دارند، اداره کنند.

به دنبالا ین هستیم تا مدیران در مدرسه مدیریت کنند. نقشی که الان مدیران دارند به دلیل تمرکز بالای آموزش و پرورش فقط اجرای بخشنامه هاست. مدیر مدرسه امکان خلاقیت و نوآوری ندارد و فقط باید دستورها را اجرا کند، درحالی که در مدارس غیردولتی، مدیر امکان تصمیم گیری، خلاقیت و تفکر دارد. ما برای سال آینده این سه اولویت را دنبال می کنیم که اگر بتوانیم هریک از این اولویت ها را یک گام پیش ببریم، موفقیت بزرگی است و شاید بتوانیم در برخی بخش ها چند گام برداریم.

این حرف ها دست کم در آموزش و پرورش سابقه ندارد و جا دارد شنونده تعجب کند.

اینها اعتقاد من است و با تجربه به این دیدگاه ها رسیدم. فکر می کنم تمرکز بسیار بالا و وابستگی صددرصدی به بودجه دولتی، آموزش و پرورش را به این روز انداخته است. ما خودمان را مکلف به اجرای اصل 30 قانون اساسی می دانیم (دولت موظف ا ست وسایل آموزش و پرورش رایگان را براى همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالى را تا سر حد خودکفایى کشور به طور رایگا ن گسترش دهد) و معتقدیم آموزش وپرورش در عین حال که باید بر تمام ارکان خود نظارت داشته باشد، می تواند در روش اداره مدرسه و ارائه آموزش ها انعطاف نشان دهد که این انعطاف بی شک به نفع آموزش و پرورش است.

پس امیدوار باشیم آموزش رایگان که یکی از تاکیدات قانون اساسی است، به سیستم آموزشی ما برگردد؟

آموزش و پرورش هم اکنون به طور میانگین برای هر دانش آموز غیر از سرمایه هایی که صرف کرده (ساختمان، تجهیزات، نیروی انسانی آموزش دیده)، یک میلیون و 200 هزار تا یک میلیون و 300 هزار در سال هزینه می کند. پس تحصیل در مدارس ما رایگان است و ا گر در مدرسه ای مدیری از والدین خواست تا در تامین هزینه های آب و برق و گاز و بقیه مخارج مشارکت کنند، نمی شود گفت آموزش در کشور ما رایگان نیست. گرچه مردم برای تحصیل فرزندان خود بخشی از هزینه ها را تقبل می کنند اما واقعیت این است که این هزینه ها درقبال مبالغی که دولت خرج می کند بسیار ناچیز است.

آقای فانی! شما خیلی محکم و مطمئن راجع به آینده صحبت می کنید. مطمئن هستید که وزیرآ موزش و پرورش خواهید بود؟

ان شاءالله.

یعنی شما پالس های مثبتی از مجلس گرفته اید؟

پالس هایی که تاکنون دریافت کرده ام مبنی برا ین است که من این توفیق را پیدا می کنم که در خدمت دانش آموزان کشور باشم.

در مجلس مخالف هم دارید؟

حتما دارم، آدمی که مخالف نداشته باشد باید به خودش شک کند.

خودتان را برای دفاع آماده کرده اید؟

من از حیثیت و تجربه خودم و نیز حیثیت آموزش و پرورش و دولت تدبیر و امید دفاع خواهم کرد.

چند روز پیش یکی از نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس اعلام کرد آقای فانی باید روحیه بیشتری برای دفاع از خودش داشته باشد، شاید متانت شما در کلام را ناشی از ضعف دانسته اند.

هر کسی هر طور که دوست دارد، می تواند فکر کند،اما باز هم می گویم آموزش و پرورش یعنی متانت، تامل، تفکر و تدبیر کردن. کارهای عجولانه و شتابزده در آموزش و پرورش جواب نمی دهد.

شما چطور با آقای روحانی آشنا شدید؟

آقای روحانی برای انتخاب وزیر آموزش و پرورش کمیته ای را مامور کرده بود تا گزینه های مورد نظر برای تصدی پست وزارت را انتخاب کند که یکی از گزینه ها من بودم. بعد ازانتخاب، من خدمت ایشان رسیدم وا یشان هم چند سوال از من پرسیدند و بعد از شنیدن جوابه ای من، گفتند کارت را در این بخش شروع کن.

پس چرا در نهایت آقای نجفی به مجلس معرفی شد؟

این کمیته تعدادی گزینه پیشنهادی داشت که درنهایت تصمیم بر انتخاب آقای نجفی شد.

می خواهم بدانم برتری آقای نجفی نسبت به شماچه بود، یعنی ایشان چه ویژگی هایی داشت که شما نداشتید؟

ایشان سابقه خوشی در آموزش و پرورش دارند؛ سابقه9 سال وزارت.این 9 سال به علت ثبات مدیریت درآموزش و پرورش به ایشان توفیق داد تا فعالیت های خوبی را از خود به جا بگذارد وا ین نقطه مثبتی است که ایشان دارد و من ندارم. درست است که من در آموزش و پرورش بیشتر از ایشان حضور داشتم،اما وزیر نبوده ام. من 12 سال معاون وزیر، چهار سال مدیرکل، یک سال رئیس منطقه وچهار سال رئیس کمیسیون تعلیم و تربیت و فرهنگ دردبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده ام.

رای عدم اعتماد مجلس به آقای نجفی به نظر شما منصفانه بود؟

اجازه دهید نمایندگان مجلس در این باره اظهار نظرکنند.

من دوست دارم نظر شما را بشنوم، چون بزودی قرار است مقابل همین نمایندگان قرار بگیرید.

من در کنار آن نمایندگان هستم نه در مقابلشان.

به هر حال تریبونی که پشت آن قرار می گیرید، روبه روی جایگاه نمایندگان است.

(خنده) جلساتی که تاکنون با نمایندگان محترم داشته ام، حاکی از اعتماد نسبی آنها به بنده است وا میدوارم مورد تائید آنها قرار بگیرم و اجازه پیدا کنم در وزارتخانه ای که به آن عشق می ورزم و مخاطبان آن یعنی بچه ها را خیلی دوست دارم، وارد شوم و خدماتی ارائه کنم.

اگر وزیر شدید، فکر می کنید بتوانید در چهار سال اول سند تحول بنیادین را به طوری که برای همگان قابل لمس باشد، اجرا کنید؟

ما برای ایجاد هر تحول در هر سازمان از جمله آموزش و پرورش باید سه مرحله را طی کنیم. اول باید یک سند تحول تدوین و تصویب کنیم که این کار ا نجام شده است. مرحله دوم این است که این سند تدوین شده عملیاتی شود و من می گویم باید برایش نقشه راه تعیین کنیم. عملیاتی کردن یک سند از تدوین آن مهم تراست،ا ما متاسفانه در کشور مابه این موضوع زیاد توجه نمی شود. در اصطلاح مدیریتی می گویند باید مطالعات امکان سنجی انجام شود که درا بتدای گفته هایم اشاره کردم این مطالعات درخصوص 3 3 6 اجرا نشد.

ماا لان دنبالا ین مطالعات امکان سنجی هستیم تا بدانیم پیش نیازهای اجرای سند تحول چیست، به چه محتوایی نیاز داریم، نیروی انسانی مورد نیاز را چطور آموزش دهیم و مقررات و ضوابط آموزشی آن را آماده کنیم. وقتی اولویت ها مشخص شود، مهم این است که کدام کار باید جلوتر از کارهای دیگر انجام شود. ما فعلا درا ین مرحله قرار داریم و ازده روز بعد از حضورم در وزارتخانه کلید این کار را زده ام و آن را با جدیت دنبال خواهیم کرد، چون اگر غیرا زا ین رفتار کنیم، در ورطه ای می افتیم که امکان خروج از آن وجود ندارد.

درباره سیستم 3 3 6 واقعیت این است که این فقط یک قالب از سند تحول است،نه خود سند امابه اشتباه به عنوان سند تحول تلقی می شد. سند تحول با محتوا کار دارد، نه با قالب در حالی که 3 3 6 ظرف است، نه محتوا.

پس شما با سند تحول مشکلی ندارید و به نحوه اجرای آن ایراد وارد می کنید؟

بله، من خودم در تدوین سند تحول نقش داشته ام و تا به حال کسی از من نشنیده که بگویم متن سند ایراد دارد.ا لبته من پیش بینی می کنم هر زمان بخواهیم برای اجرای سند آماده شویم در عمل نیاز به برخی اصلاحات داشته باشد که شورای عالی انقلاب فرهنگی باید آن را مطرح کند و اگر اجازه داد، اصلاحات پیاده شود.

شما همواره به نحوه اجرای 3 3 6 انتقاد کرده اید. نظرتان درباره ارزشیابی توصیفی چیست، آیا موافق ادامه آن هستید؟

ارزشیابی توصیفی می تواند جو بیست زدگی را از خانواده ها بزداید. ارزش 20 که در طول تاریخ در خانواده ها و میان دانش آموزان جا افتاده، مشکلات تربیتی و رفتاری ایجاد کرده است، ضمنا ین که موفقیت و رشد یک دانش آموز ل زوما به نمره 20 بند نیست و بزر گترین خدمت ارزشیابی توصیفی این است که خانواده ها را از این بند رها می کند و به معلمان اجازه می دهد با توجه به فرآیند تحصیل و پیشرفت به دانش آموزان درجه عالی، خوب، متوسط و ضعیف بدهد.

البته هر تحولی در آموزش و پرورش نیاز به زمینه سازی و فرهنگسازی، آموزش معلمان و توجیه والدین دارد که درباره ارزشیابی توصیفی در نظر گرفته نشد. الان بخشی از مخالفان این سیستم معلمان ما هستند، همچنین والدین چون برای توجیه آنها کاری صورت نگرفته است. برای همین است که می گویم تحولات در آموزش و پرورش نیاز به یک شیب ملایم و تمهید مقدمات دارد.ا ز نظر من ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی کار خوبی است، با این حال یک تیم کارشناسی مسئول بررسی همه جانبه این موضوع شده که نظر کارشناسی آنها هر چه باشد، به شورای عالی آموزش و پرورش ارائه خواهیم داد.

پس حتما با ارزشیابی توصیفی در پایه ششم ابتدایی هم موافق هستید.

چون دانش آموزان از پایه ششم وارد یک مقطع جدید می شوند برخی کارشناسان نظر داده اند که درا ین پایه به بچه ها کارنامه یا گواهینامه بدهیم که برای این کار شاید به راهکار دیگری برسیم، امابرای امسال اعلام کرده ایم به سبک سال گذشته عمل شود.

آقای فانی اگر وزیر شدید چهار سال بعد آموزش وپرورش را به کجا می رسانید و ما باید چه توقعی از شما داشته باشیم؟

ان شاءالله مقدمات اجرای سند تحول را خواهیم دید.

فقط همین؟

الان اگر بخواهیم معلمی که هم وزن سند تحول باشد، تربیت کنیم چهار سال طول می کشد یا اگر قرار باشد نیروهای موجود را متناسب با سند تحول ارتقا دهیم همین میزان زمان می خواهد. تغییر محتوای کتاب ها و هدفگذاری دوره های آموزشی نیز وقت م یخواهد و من امیدوارم بعد از چهار سال به شرط این که مشکلات اعتباری جدی نداشته باشیم، شاهد برداشته شدن گام های اولیه اجرای سند تحول باشیم

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا