سخنی با سید حمید کلانتری

محمد رضا شوق الشعرا

چرا کلانتری از استاندار شدن فرماندار خود حمایت نمی کند؟

اخلاق و جوانمردی و در سیاست چه جایگاهی دارد

دوباره استاندار شدن کلانتری چیزی به ارزش های او اضافه نمی کند، همچنانکه دوباره استاندار نشدنش، چیزی از ارزش های او را کم نخواهد کرد. بازگشت دوباره کلانتری به پستی که هشت سال پیش داشته، یک نوع شکست و پسرفت محسوب می شود، همانگونه که «بیطرف» هیچوقت حاضر نیست دوباره به این منصب برگردد.
و اما در مراسم تودیع کلانتری و معارفه عاصی که با حضور مرحوم صدوقی و پورمحمدی وزیرکشور دولت اول احمدی نژاد برگزار شد، و در روزی که تومارسازان بر علیه مرحوم صدوقی در نماز جمعه جوسازی نموده بودند و در فضای سنگین سالن تربیت معلم شهید پاکنژاد یزد، ناگهان صدای مردی پیچید که از کار و برنامه و فعالیت کلانتری تمجید می نمود. سکوت سنگینی که پیامدهای سختی را تا مدتها برای گوینده پدید آورد. و اما در آن جمع و در آن فضا از مدیران خاتمی تعریف و تمجید و حمایت کردند، بی سیاستی می خواست و مردانگی و جوانمردی و آن شخصی که در آن فضا به مصلحت خود نگاه نکرد و از کلانتری گفت، کسی نبود جز بابایی، فرماندار شهرستان مهریز، کسی که در دوران استانداری عاصی از فرمانداری معزول و به شرکت آب منطقه ای فرستاده شد و دوران فلاح زاده، بخاطر شایستگی هایی که داشت، معاون برنامه ریزی استانداری شد.
و حال روزگار در چرخه سیاستی که مدام اخلاق را قربانی می کند، بنوعی استاندار و فرماندار دوران خاتمی را روبروی هم نشانده، و کسانی که مصالح و منافعشان در استاندار شدن بابایی و کلانتری می باشد، آتش بیار معرکه شده و از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون ازین دو نفر حمایت می کنند.
کلانتری و بابایی در صورت استاندار یزد شدن راه بسیار سخت و مشکلی در پیش دارند، و بخصوص کلانتری که مجبور است در هنگامه سهم خواهی مردم، سهم خواهان «حلقه سفید» را نیز راضی نگه دارد. کلانتری هشت سال گذشته در یزد نبوده است و دوباره زندگی کردن او و خانواده در یزد ساده و آسان نیست؛ و اما در چرخه سیاست، ممکن است کاری را که بابایی هشت سال پیش انجام داد، سید حمید کلانتری امروز انجام دهد؟
تبصره اول: ما نیز بدلایلی و بخاطر نشست و برخاست با مردم محرومی که با درد و رنج روزگار می گذرانند، جزو آن دسته مردمی شدیم که دیگر برایمان فرق نمی کند چه کسی شهردار و فرماندار و استاندار یزد شود، ما هنوز در پی آن هستیم که برای چه کسی پیامک بزنیم!؟ و برای چه کسی پیامک بفرستیم، و دعا می کنیم کسی استاندار شود، که با قدرت، ما را از نوشتن منع کرده و درب توفان را تخته نماید...
تبصره دوم:

خبر فوق را به زبان مورد نظر ترجمه کنید