1- صميميت و رفاقت: به جاي برخوردهاي تند و تحكم آميز و امرو نهي هاي لجاجت برانگيز و رفتارهاي تحقيرآميز با فرزندان، بايد با آنها از در صميميت، رفاقت و همفكري وارد شد. امام علي(ع) مي فرمايند: تربيت با خشم ممكن نيست. عيون الحكم والمواعظ ص521 ح9654
2- احترام به آزادي فرزندان: پدران و مادران آگاه و روشن بين، از همان دوران كودكي فرصتهايي را براي فرزندان خود فراهم مي كنند تا انديشيدن، انتخاب كردن و تصميم گرفتن را تجربه كنند. در اين ميان اگر فرزندان اشتباهاتي داشته باشند، اين اشتباهات را براي رشد طبيعي آنها لازم مي شمرند.
3- در انتقاد زياده روي نكنيم: تذكرات و يادآوريهاي زياد و پي در پي از نظر تربيتي شيوه درستي نيست و منتهي به پيدايش لجاجت و مقاومت منفي در كودكان و نوجوانان مي شود. امام علي(ع) مي فرمايند: زياده روي در سرزنش، آتش لجاجت را شعله ور مي سازد. غررالحكم ص223
4- گرامي داشتن شخصيت فرزند: داشتن رفتار تحقير آميز و ملامت كننده باعث مي شود كه فرزندان ما خود را به عنوان موجودي با ارزش نپذيرند و احساس كرامت و شخصيت خود را از دست بدهند. اين احساس سرآغاز سقوط و انحطاط آنهاست. گاه لازمست كه عذر آنها را درمورد اشتباهات پذيرفته و به آنها تلقين شود كه شخصيت والاي اخلاقي آنها برتر از آن است كه به چنين خطايي دست بزند.
5- مشورت با فرزندان: مشورت كردن در امور خانواده با فرزندان باعث شكل گيري احساس به حساب آمدن آنها در موقعيتهاي مختلف زندگي مي شود و به تدريج راه و روش فكر كردن و تصميم گيري را مي آموزند.
6- مهر و محبت: تجربه نشان داده كه بسياري از انحرافات در نوجوانان ناشي از كمبودهاي عاطفي است. در آموزشهاي اسلامي به محبت كردن نسبت به فرزندان توصيه فراوان شده تا آنجا كه فرموده اند: نگاه محبت آميز پدر به صورت فرزند، عبادت است.
7- قاطعيت در تربيت: از شرايط لازم در تربيت داشتن قاطعيت يعني محكم، جدي و استوار بودن در رأي و تصميم خويش است اگر اصولي چون محبت، صميميت، تكريم شخصيت توأم با قاطعيت نباشد، نتيجه لازم از آنها گرفته نمي شود.
8- عدم خشونت در تربيت: داشتن رفتار خشن و مستبدانه با فرزند موجب بروز عقده حقارت دركودكان و بدبيني نسبت به والدين و احساس پوچي و بدبختي در نوجوانان مي شود و زمينه انواع انحرافها را فراهم مي سازد.
9- برخورداري از شخصيت قابل احترام: ويژگي هايي از قبيل وقار، ادب، بزرگواري ، قاطعيت و جديت، پرهيز از كارهاي سبك و زياده روي نكردن در شوخي، داشتن اعتماد به نفس و امثال آن مجموعا عواملي هستند كه سبب پيدايش حس احترام در ديگران، ازجمله فرزندان نسبت به والدين مي شود.
10- پرهيز از رفتارهاي تبعيض آميز: داشتن رفتار تبعيض آميز بين فرزندان موجب بي اعتمادي به والدين، كاهش علاقه نسبت به والدين، ايجاد كينه و نفرت نسبت خواهر و يا برادر و بروز مشكلات رفتاري از قبيل سركشي، ستيزه جويي، اضطراب، افسردگي روحي، افت تحصيلي و انحرافات اخلاقي مي گردد.
11- پرورش حس خودباوري: پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: اكرموا اولادكم و احسنوا ادابكم. پرورش اعتماد به نفس و كرامت يكي از اهداف مهم تربيت است به طوري كه بسياري از شعفها در تحصيل ناشي از برخورد ناصحيح مربيان است كه اعتماد به نفس را تضعيف مي كنند.
12- در نظر گرفتن تفاوتهاي فردي: انسانها داراي توانائيها، استعدادها و ويژگي هاي رواني مختلف هستند. بنابراين در تربيت بايد اين تفاوتها را در نظر بگيريم. چه بسا يك روش تربيتي در مورد يك نفر مفيد و مؤثر واقع شود اما همين روش در مورد فرد ديگر كارآيي نداشته باشد.
13- لقمه حلال: از نظر اسلام، غذايي كه ما مي خوريم، علاوه بر آثار مادي كه در جسم ما دارد، برحسب اين كه از راه حلال يا حرام به دست آمده باشد، آثاري متفاوت در روح و شخصيت ما برجاي مي گذارد. از اين رو پدر خانواده بايد بداند كه روزي پاك و حلال در سرنوشت خود و خانواده اش مؤثر است.
نوع رفتار ما والدین و معلّمان، به فرزندانمان یاد می دهد که دور خود را دیوار بکشند و خود را مهم بدانند. نداری، گرسنگی و تشنگی، نمره و یادگیری آنان به کناردستی آنان ربطی ندارد. معلّمان نیز از همـان روزهای اوّل که به بچّه ها دیکته می گویند یا آزمونی می گیرند، نفرات وسط را از میز خارج می کنند تا بین آن ها را فاصله بیاندازند. تا ثابت کنند همه چیز یک فرد، فقط به خود آن فرد ارتباط دارد. مادران هم وقتی یک لقمه نان برای بچه هایشان می بندند تا به مدرسه ببرند با چند قسم و قربون و صدقه شدن، آن ها را تشویق می کنند که فقط خودت بخور، به دیگری نده، سیری تو، تپل بودن تو، سرحال بودن تو مهم است. هر کس مسئول کار خویش است و گرسنگی و نداری بغل دستی تو به تو ارتباطی ندارد. این نوع عملکرد ما موجب گردیده است جوانان ما، نو عروسان و نودامادان ما و زنان و مردان زیر یک سقف نفس کشیـدن را یاد نگرفته باشند. آیا نباید از آمار بالای طلاق، فاصله ها، نفرت ها، قتل ها، ناهنجاری ها نگران باشیم! به راستی چه کسی مقصر است؟ آیا آموزش و پرورش رسالت خود را به خوبی انجام می دهد؟ آیا والدین، صحیح تربیت می کنند؟ و آیا جامعه محصول تعلیم وتربیت فعلی را می پسندد؟! کودکان ما باید در کجا دوست داشتن یکدیگر، کمک کردن به یکدیگر، مساعدت به یکدیگر، برای هم نگران بودن و درس یاری و یاوری و مشارکت و زندگی را یاد بگیرند؟
فرزندان ما زیبایی، درخشندگی، سرافرازی و بالندگی را بر اثر تلاش و کوشش و زحمت به دست می آورند. آموزگار بچّه ها دو چیزاست:
1- نیاز 2- زحمت و تلاش.
واین دو است که موجب رشد و عظمت آنان می شود. والدین باید فرزندان خود را در محرومیّت های مصلحتی قرار دهند. همه چیز را برای آنان آماده نکنند. تحرّک و جنبش موجب یادگیری، پرداختگی و پختگی بچّه هایمان می شود. والدین عالِم وخردمند آنانی نیستند که همه چیز را برای فرزندان آماده می کنند. بچّه ها باید بجنبند، تلاش کنند، تجربه کنند و رشد کنند. رشد و ترقّی کودکان در نشستن و دیدن و گوش کردن نیست. آن چه موجب رشد بیشتر مغز می شود جنبش ها، حرکت ها و چالش ها و مسـأله هاست. مرتّـب برای فرزندان چالش بیـافرینید و اجازه بدهیـد حرکت کنند و مسـأله و چالش را حل کنند. بزرگی و پختگی آینده بچّه هایمان به مقدار درگیر کردن و حرکت دادن آن ها در امروز بستگی دارد. والدینی که پرواز بلند و موفقیّت آمیز فرزندان خود را آرزو می کنند، آن ها را از دوران کودکی به تلاش و کوشش و حرکت و جنبش وا می دارند.
«یادمان نرود که نیاز و زحمت و تلاش بزرگترین آموزگار زندگی فرزندانمان هستند ».
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 21,دسامبر,2024