بعضي از بزرگان عالم سياست را رسم بر اين بود كه براي تحكيم و تحقق انديشههاي خود و پيشرفت اموركشور، بنيادها و مدارس علمي بر جاي نهند.
«جندي شاپور» از ازمنه باستان، «نظاميه» از زمان خواجه نظامالملك و« دارالفنون» از دوران اميركبير و هم اكنون «دانشگاه و بنياد محموديه» توسط محمود محبوبمان. چون عمر دولت مهر ورز رو به پايان نهاد براي روياهاي تحقق نايافته دانشگاهي برنهاد كه از عالم و آفاق دانشجو گيرد و رشتههاي نو براي رسيدن به ايدههاي تازه در آن تدريس شود.
اما زبان دراز كه عقل ناقصش به كٌنه و حقيقت رشتههاي نوين نميرسد پيش بيني كرده كه در اين «محموديه» به سياق « نظاميه بغداد» بهتر است چنين رشتههايي تدريس شود و آنچنان كرسيهاي علمي بر نهند:
رشته فوق تخصصي با گرايشهاله نور شناسي، رشته تخصصي« منجمي» با گرايش مديريت جهان و كهكشان، رشته «توريست ديپلمات» با گرايش جهانگردي و كشف كشورهاي كوچك و شناخت قبايل باقي مانده از ماقبل تاريخ و ايجاد رابطه سياسي با آنها كه در هنگام سفر دور هم جمع شوند، و ولوله زنان شادي كنند، رشته آمار با گرايش آمارنويسي توّهم مدارانه، صنايع تبديلي با گرايش تبديل قطعنامهها به كاغذ پاره و تبديل اسكناس به روزنامه باطله، صنايع پشم و كشك با گرايش اقتصاد و مملكت داري و پول ملي، علم كلام و بلاغت ادبي در زمينه سخنرانيها و بيان ضربالمثلهاي «بگم بگم» يا« مه مه را لولو برد» و «سفيد نمايي زنگي مست» و«سياه نمايي رومي مست».
البته زبان درازانه نه حقيقت مدارانه و صد البته شايد كه همه پيش بينيهاي زبان دراز درست باشد فردا را چه ديدي؟!!
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 17,ژانویه,2025