انتخاب رئیس جمهور جدید موجب خوشحالی بسیار و شاید ناراحتی عده ای بخاطر رأی نیاوردن کاندیدای مورد نظرشان شده باشد و همچنین شوراها، اما به هر حال این آش کشک خاله است بخوری پاته نخوری هم پاته و رئیس جمهور منتخب اگر چه نامزد مورد نظر اقشاری از مردم بوده اما امروز طبق قانون رئیس جمهور همه مردم ایران است. چه آنها که به او رأی داده اند و چه آنها که به دیگری رأی داده اند و چه آنها که اصلاً رأی نداده و بدون هیچ عذر موجهی پای صندوق حاضر نشدند. جدای از اینکه دسته سوم شاید خسران دنیا و آخرت را برای خود خریده باشند.
و اما رئیس جمهور منتخب برابر قانون اساسی و اصل 122 در برابر ملت مسئول بوده و باید پاسخگوی آنها در محدوده وظایف و اختیارات قانونی باشد و هیچکس برتری به دیگری ندارد. به عبارتی رئیس جمهور منتخب مانند خاله ای است که آش کشکش برای همه و به یک اندازه قابل تقسیم و برداشت است نه طرفدارن حقیقی انتخاباتی اش باید زیاده روی کنند و نه طرفداران اصلاح طلبی که دایه دلسوز تر از مادر شده و سهم خواهی شان حد و حصری ندارد و چه آنها که نامزدشان دیگری بوده و یا در انتخابات شرکت نکرده نباید قهر نموده و خود را کنار بکشند.
اما تفاوتی که این دوره با دروه قبل در سال 88 داشت این بود که رقبای انتخاباتی و طرفدارانشان به آراء اکثریت احترام گذاشته و با اینکه با اندک اختلافی در کسب اکثریت مطلق آراء رئیس جمهور انتخاب گردید اما هیچ اتفاقی نیفتاد و به عبارتی کسی لگد بر خاله و آش کشک خاله نزد. علتش هم این بود طیفی که در سال 88 فتنه را به پا کرده و اراذل و اوباش بی دین و بی هویت و همه گروههای ضد انقلاب را با هدایت غربی ها بخصوص انگلیس خبیث به خدمت گرفته و آن غائله فتنه را به پا کرده و ماهها تهران را در آشوب نگاه داشته و با تهمت تقلب خسارتی جبران ناپذیر به نظام اسلامی زدند، این دفعه هیچ بهانه ای نداشتند چرا که نامزد مورد نظرشان با اختلاف قریب 350000 رأی منتخب ملت شد و طرفهای مقابل او هم هیچ اعتراضی نداشتند چرا که هم به آرای مردم احترام گذاشتند و هم اطمینان داشتند که در نظام اسلامی انتخابات در سلامت کامل برگزار شده و تهمت تقلب پوچ و بی معناست.
و اما فتنه گران سال 88 بخصوص سرانشان نشان دادند که علی رغم ادعاهایشان در دفاع از حقوق مردم، هیچ حرمتی برای مردم و آرای آنها قائل نیستند و نامزدی که با بیش از 11 میلیون رأی جلوتر بود را نپذیرفته و آن آشوبها و خیانتها را رقم زده و لکه ننگش تا ابد بر دامن سیاه آنها خواهد ماند. مثل اینها همان مثل آن کسی است لقب آیت ا... را داشت هنگامی که مردم در برابر فتنه منتظری ایستاده و در جلو خانه اش اجتماع کرده بودند در جمع تعدادی از روحانیها که همراه مردم بودند آمد و با تندی به آنها گفت: ببینید!! این آش را ما پختیم!! ( منظورش انقلاب اسلامی) اگر بخواهید از دستمان بگیرید ... !! وی آن همه اعدامهایی که انجام داد را در نهایت و در کهنسالی در مصاحبه ای با بیگانگان به امام (ره) نسبت داد!! متأسفانه عده ای بوده و هستند که اگر آش کشک خاله ای هم باشد همه اش را برای خود می خواهند چرا که گمان می کنند آنها بودند که موجب شدند که این آش پخته شود و حالا باید هر چه هست در اختیار آنها و باندشان باشد و یازده میلیون رأی بیشتر برایشان مطرح نیست چه اینکه فرزند یکی از سران فتنه در انتخابات اخیر گفته بود: برنده انتخابات کسی است که ما به او رأی بدهیم!! اینها در فتنه 88 نشان دادند که اگر غیر از این شود همه چیز را به هم می زنند.
(روحانی رئيس جمهور همه مردم ايران)
با این اوصاف باید بهوش باشیم که خورنده آش کشک خاله زیاد است و اگر عده ای از سر ناراحتی قهر کرده و نخواهند که بخورند دیگرانی هستند که بخورند و پای آنها نوشته شود همان جماعت فتنه گر در سال 88 که هیچ حرمتی برای هیچ کس و هیچ چیز قائل نیستند امروز به دنبال سهم خواهی و تقسیم آش کشک خاله هستند و اگر میدان را خالی نموده این جمله رئیس جمهور منتخب که من رئیس جمهور همه ملت ایران هستم بر زمین می ماند و شاید اگر هم این جماعت به ظاهر اصلاح طلب و در واقع خیانت پیشه نفوذشان غالب شود دیگر کاری از دست رئیس جمهور هم ساخته نباشد و شاید زمانی چون زمان خاتمی آید که رئیس دفترش ابطحی برای او خط و نشان بکشد و هر کاری که دلشان بخواهد بکنند.
چه اینکه نفوذ جریان انحرافی در دولت نهم و دهم چه کار بر سر رئیس جمهور منتخب و کشور آورد و زحمات و خدمات فراوان را تحت الشعاع قرار داد به گونه ای تصور می شود همه چیز فدای یک فرد یا جریانی منحرف و بی هویت شده. اگر چه تقصیرها در این زمینه بیشتر متوجه شخص رئیس جمهور است و اتمام حجت از سوی همه کسانی که احساس مسئولیت می کردند شد و شاید بعض روحیات فردی و بعضاً لجاجت و تمکین ننمودن از قانون، کار را به اینجا کشاند و رئیس جمهور منتخب را از چشم بهترین مدافعانش هم انداخت و او مانده و حوضش جریان انحرافی و آن داعیه دار مکتب ایرانی در برابر اسلام!! و تنها حرفی که امثال بنده به عنوان مدافعان و طرفداران انتخاباتی و آحادی از ملت داریم همان تکه کلام دکتر محمود احمدی نژاد است که: آن ممه را لولو برد!!
اگر چه پیروزی احمدی نژاد پیروزی گفتمان امام و انقلاب بود و توانست فضای کشور را عوض نماید و به اهداف مورد نظر بالنسبه برسیم و کارهای بزرگی هم صورت گرفت ولی حمایتهای احمدی نژاد از جریان انحرافی باعث شده چنین تصور شود که بعید است مردم روزی احمدی نژاد را با هزار توبه دوباره به قدرت برسانند. البته بدین معنا نیست که در دولت نهم و دهم کاری نشده بلکه کارهای بسیاری شده که در دولتهای قبلی اصلاحات و سازندگی با آن همه ادعا و قدرت دلش را نداشتند که انجام دهند یکی انرژی هسته ای که کاملاً تعطیل شده بود و هم اکنون سوخت نیروگاهی را خود تولید می کنیم حتی سوخت 20 درصد رآکتور دارویی تهران، همچنین هدفمندی یارانه ها که در حد حرف بیشتر پیش نمی رفتند. دیگری سهمیه بندی و خودکفایی بنزین که اگر نشده بود خسارتش بسیار بالا بود و اگر بخواهیم در زمینه عمرانی و صنعتی مثال آوریم شهر اردکان را در 16 سال هاشمی و خاتمی در نظر بگیریم و 8 سال احمدی نژاد آیا قابل مقایسه است؟
و اما احمدی نژاد درس عبرتی شد برای دولت تازه نفس که بدانید مردم عاشق چشم و ابروی کسی نیستند و آنها کسی را می خواهند که صادقانه و در محدوده اختیاراتش بصورت قانونی کار نماید و با دیگر قوا تعامل داشته و به سایستهای کلی نظام احترام گذاشته و
(یازدهم تیرماه سالروز عروج شهید محراب آیت ا... صدوقی گرامی باد)
در آن مسیر حرکت کند خود را طبق اصل 57 قانون اساسی زیر مجموعه مقام عظمای ولایت دانسته و ساز جدایی نزند. امیداواریم که در این دولت که به دولت اعتدال و فراجناحی و دولت تدبیر و امید ملقب شده طبق گفته رئیس جمهور منتخب بر مبنای شایسته سالاری مسئولین انتخاب و کشور اداره شود و یکی از شاخصهای شایسته سالاری در کنار تخصص، ایمان و التزام عملی به همه اصول قانون اساسی است. همچنان که رئیس جمهور منتخب اینچنین هست و باید تا آخر اینچنین باشد.
و اما از آنجا که اصلاح طلبان این قومی که هنوز هیچ تعریفی ازشان بیرون نیامده نه خاتمی توانسته تعریفی بدهد نه عارف که تحصیلات بالاتری دارد و یک مقدار منطقی تر به نظر می رسد نه دیگرانشان و تازه پس از 16 سال هیاهو خاتمی از حجاریان خواسته تا مانیفست اصلاح طلبی را بنویسد!! اما اینها سهم خواهی زیادی در قدرت دارند و رئیس جمهور منتخب هم وعده بکارگیری آنها را داده است! لذا این نکته حائز اهمیت است که آیا اصلاح طلبها چه میزان به قانون اساسی پایبند هستند. و از آنجا که اصلاح طلبی را تفکری می دانند که باید پیروز شود باید تعارضات این تفکر با قانون اساسی مشخص شود. رئیس آنها که سید محمد خاتمی باشد وی قبل از انتخابات شوراها گفت: هر کس به قانون اساسی تن ندهد یاغی است و باید او را به هرترتیبی که هست به نظم آورد. اما در طول 8 سال چه موارد زیادی را دیدیم که قانون اساسی را زیر پا گذاشت و در فتنه 88 هم که جزء سران فته شد و جزء طغیان کنندگان علیه قانون اساسی گردید. در دوران مسئولیتش اولین سوگندش که پاسداری از مذهب رسمی کشور بود را زیر پا گذاشت و باورش به تفسیر اهل سنت از کلمه مولا (محبت و دوستی) را بر زبان جاری نمود!! آزادی را آنگونه که او در غرب آموخته بود بیان و رواج داد نه آنگونه که در قانون اساسی تعریف شده است. تفسیرش از ولایت فقیه وکالتی بیش نبود و بارها مشروعیت الهی را برای حاکمیت نفی نموده و بر زبان جاری نمود و مشروعیت ولی فقیه را با واسطه ای به آرای مردم نسبت می داد!! و از آنجا که دروغ گو دیر یا زود رسوا می شود مبنای مشروعیت ادعائیش در فتنه 88 و با تهمت تقلب آشکار شد و معلوم گردید که به آراء مردم هم احترام نمی گذارد و به باورهای خودساخته و یا آموخته هایش از مکتب غرب هم پایبند نیست و هر روزی و هر زمانی حرفی به دلخواه خود می زند.
لذا به رئیس جمهور منتخب باید هشدار داد که به این جماعت به ظاهر اصلاح طلب که سر جنگشان با قانون اساسی آشکار شده نمی توان اعتماد کرد و اینها اهل کار و تلاش نیستند و به دنبال جنجال آفرینی و جنگ و جدال سیاسی هستند و برای خود هر یازده روز یک بحران درست می کنند. طرح ساماندهی اقتصادی می دهند و پیرامونش هیاهو راه می اندازند ولی هنوز مرکبش خشک نشده به کناری می اندازند و آنگاه که مردم مطالبات اقتصادی از آنها می کنند می گویند: ابتدا توسعه سیاسی بعد توسعه اقتصادی و مردم را جمعیت قابلمه به دست خطاب می کنند.
اگر اینها باز پر و بالی بگیرند، نه اینکه امیدی به خلق حماسه اقتصادی و به محقق شدن وعده های انتخاباتی آقای دکتر حسن روحانی منجر نمی شود، بلکه دولت اعتدال را به سمت و سوی افراطی گری و چراغ سبز دادن به دشمنان نظام اسلامی سوق می دهند و به یاد داشته باشیم که همین جماعت بودند که امریکای جنایتکار را به طمع انداختند تا افغانستان و عراق را برای دست اندازی به ایران اسلامی اشغال نماید و اگر باز بخواهد چراغ سبزی به دشمن داده شود این را بدانیم که شیطان بزرگ برجهایی چون دوقلو فراوان دارد که ابتدا آنها را مواد گذاری نموده سپس کارمندهای یهودی که نباید کشته شوند بهشان بگویند نیایید و آنگاه هواپیماهای از رده خارجی را با کنترل از راه دور و غیره به آن بکوبند و سپس برجها را منفجر و تل خاک کنند و عربده کشی مبارزه با تروریست را دوباره راه انداخته و با تخیل آغاز جنگ آرماگدون مذهبی، ایران را محور شرارت ذکر نموده و باز جام زهری که از سوی قوم اصلاح طلب برای عقب نشینی در برابر امریکا به مقام معظم رهبری پیشنهاد شود و آنگاه و چنین روزی نیاید که وسوسه از سوی شیطان بزرگ برای حمله به ایران و رسیدن به آرزویش که محو ایران از صفحه جغرافیاست جدی گردیده که ابتدا با گسیل گرگهایی چون وهابی ها و سلفی هایی که در سوریه جنایت نموده و خون شیعه را تشنه اند و تشدید قتل و کشتار و سپس در حمایت از آن گرگها شیطان بزرگ وارد صحنه شده و فاجعه هایی به مراتب وحشتناک تر از عراق و افغانستان و سوریه به بار آورد که در این صورت هیچ کس دیگر در امان نیست و سران اصلاح طلب چون مهاجرانی به خارج گریخته و مردم را در چنگال شیطان خون آشام رها می کنند.
جشن دار و دسته سفید و اولیا برای عارف
در هفته گذشته بنرهایی در سطح شهر یزد مردم را برای حضور در جشن پیروزی در سالن تربیت معلم با حضور دکتر عارف به تاریخ 6/4/92 دعوت کرده بگونه ای که تصور می شد این جشن از سوی حامیان رئیس جمهور منتخب شکل گرفته اما در واقع رئیس ستاد آقای روحانی در یزد هم مدعو این مراسم بوده و طرفداران عارف صحنه گردان بودند و از شخصیتهای شاخص حاضر در جلسه طلبه جوان محمد صدوقی بود. یکی از شرکت کنندگان در مراسم در ذیل خبر سایت یزد فردا به شماره 73084چنین آورده: نام:نرگس: فقط یک کم مراعات کنید تو رو خدا نگذارید جماعت اصولگرای سنتی از ما آتو بگیرن که مختلط بود و اذان شد هنوز داشتند می رقصیدند و از این چرندیات.
یکی از نوشته های نمایش داده شده روی صحنه در کنار عکس عارف این بود: تفکر اصلاح طلبی باید پیروز گردد. البته تفکری که پس از 16 سال هنوز تازه خاتمی نوشتن مانیفستش را خواستار شده و گو اینکه تا این مدت طرفدارانش سرکار بودند و چیز مدونی در کار نبوده و حالا که خاتمی جزء سران فتنه گردیده و حنایش دیگر رنگی ندارد دست به دامن عارف شده تا سرکردگی اصلاح طلبان را با مانیفست جدید(شاید سالها برای نوشتنش زمان ببرد) و مقداری رقیق تر از گذشته در دست گیرد. این گونه حرکات سیاسی فریبنده که با هیاهو همراه بوده و هویت مشخصی نداشته انسان را به یاد آن جمله شهید صدوقی درباره حزب خلق مسلمان شریعتمداری می اندازد که نتیجه اش این بود که چسفیله!! واقعاً که اصلاح طلبی خاتمی چیزی جز چسفیل نبود و به فتنه 88 ختم گردید و بعید است که اصلاح طلبی جدید آقای عارف که با تحریک خاتمی و باند فتنه گران و با رقاصی و حرکات جلف حامیانش در انظار عمومی آغاز شده بهتر از آن از آب درآید.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 26,دسامبر,2024