آیت الله شیخ محمد یزدی، رئیس اسبق قوه قضاییه و رئیس فعلی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در در بخشی از کتاب خاطرات خود به خاطره ملاقاتش با مهندس بازرگان و ابراهیم یزدی بعد از ارتحال امام(ره) می پردازد که نظر به خواندنی آن، متن این خاطره عینا درج می شود:
بعد از ارتحال حضرت امام که بنده به ریاست قوّة قضائیّه منصوب شدم، یکبار از سوی مقام معظم رهبری به من پیغام دادند که آقایان بازرگان و یزدی مایلند که با من ملاقات کنند. گفتم: «هیچ اشکالی ندارد.» در همین احوال از سوی وزارت اطلاعات به من اعلام شد که این ملاقات صلاح نیست.
گفتم: مگر اطلاعات باید برای من تکلیف تعیین کند؟ آقایان از من ملاقات خواستهاند و من هم به آنها پاسخ مثبت دادهام و دوست دارم آنها بیایند و حرفهایشان را بزنند. یادآوری میکنم که در اوایل مسئولیت من در قوهّ قضائیّه، چند مورد پیش آمد که برخی افراد و ارگانها خواستند روی تصمیمگیری فردی من اثر بگذارند.من گفتم: «اگر من مسؤول هستم، باید خودم تصمیم بگیرم. » برای نمونه در مورد آزادی یک فرد انگلیسی این اتفاق افتاد و خوشبختانه با مقاومت من آنگونه عمل شد که مسئولیت من اقتضا میکرد.
به هر تقدیر بعد از آنکه من برای ملاقات با آقای بازرگان و یزدی اعلام موافقت کردم، موجی از سمپاشی تبلیغاتی علیه من شروع شد.از جمله عنوان کردند که فلانی روحیّه ملیگرائی دارد و با این وضع چگونه میخواهد از خط امام حمایت کند؟ من گفتم که منافاتی میان حمایت از خط امام و استماع حرف مخالف نمیبینم.
موعد ملاقات تعیین شد و آقایان آمدند و من از قبل تمهیداتی اندیشیدم تا برنامة ضبط محرمانة صحبتهایی که در جلسه مطرح میشود، انجام شود.در واقع برای اولین بار بود که در زندگیام دست به ضبط محرمانه میزدم. وجه قضیه هم این بود که حدس میزدم با توجه به تبلیغات منفی که علیه من به خاطر این ملاقات راه انداختهاند، لازم است اصل مکالمات برای روز مبادا در اختیار من باشد.
جلسه آغاز شد و پس از سلام و احوالپرسی و تعارفات معمول و اینکه مدتهاست همدیگر را ندیدهایم و عذرهائی که در این رابطه تراشیدیم، وارد اصل مطلب شدیم. در ابتدا آقای بازرگان تاریخچهای از روند شکلگیری انقلاب اسلامی بیان کرد و از علاقهاش به حضرت امام، سخن گفت.بعد به عواملی که به ایجاد دیوار بیاعتمادی میان آنان و حرکت امام دامن زد، اشاره کرد و بعد عنان کلام را به دست آقای دکتر ابراهیم یزدی داد.
او هم صحبتهای خاص خودش را مطرح کرد و از جمله به من خطاب کرد که شما به تازگی مسئولیت خطیر قضا را به عهده گرفتهاید و با مجموعهای از کارهای زمین مانده مواجه هستید و... آقایان حدود سهربع ساعت حرفهایشان را زدند و من دقیق گوش کردم.
در ادامه این مطلب آمده است: بعد از آن شروع به صحبت کردم و گفتم: جناب آقای بازرگان! آقای دکتر یزدی! همة حرفهای شما را شنیدم.
ولی یک سؤال برایم باقی است و آن این که اگر شما برای فعالیت سیاسی آزاد باشید، و بتوانید به راحتی جلسه ترتیب دهید و حرفهایتان را بزنید، آیا به موارد مثبت نظام هم اشاره خواهید کرد؛ یا همواره از منفیات که ما هم منکر آن نیستیم، دم خواهید زد؟ و آیا بعد از پیروزی انقلاب تاکنون چنین کردهاید و نیمة پر لیوان را دیدهاید؛ یا همواره در صدد جمع آوری نقاط ضعف هستید و اگر هم به دو نقطة مثبت اشاره کنید، برای آن است که برای گفتن نقاط ضعف، دورخیز کنید؟ بعد به چند نمونه از کارهای مثبت نظام اشاره کردم و گفتم: «آیا شما قبول ندارید که در سایة این انقلاب، این موارد تحقق یافت؟» گفتند: «چرا؛ ولی!» جلسه به درازا کشید و دو حلقه نوار پر شد.
در نهایت گفتم: «شما که دوست دارید دستگاه قضائی امنیت کامل را برای فعالیتهای شما برقرار کند، به یک شرط بنده چنین خواهم کرد و آن اینکه جلسهای ترتیب دهید و در آن حتی در بدو امر به موارد کاستی و ضعف نظام اشاره کنید؛ ولی قول بدهید که در ادامه لااقل به دو مورد از امتیازات این حکومت و دستاوردهای مثبت آن هم بپردازید.
معروف است که میگویند در جریان «فدک» و موارد دیگر این دو تن دو برخورد مختلف داشتند.جلسة مزبور به همین کیفیت خاتمه یافت.این در واقع سومین جلسهای بود که ما با آقایان ملیّون برخورد داشتیم
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 26,دسامبر,2024