شبکه ایران / روز گذشته جمعی از دانشجویان و اساتید دانشگاه یزد به همراه گروهی از اهالی صنعت طی جلسه ای با مهندس مشایی گرد هم آمدند. حاشیه نگاری خبر شبکه ایران از این مراسم را در ادامه می خوانید:
*حجه الاسلام کیانی نسب طی سخنانی در ابتدای جلسه گفت: چه کسی در کشور به غیر احمدی نژاد برای مردم این سالها مثل اسفند بالا و پایین می پرید و تلاش می کرد که امروز متهم به انحرافی شده است؟ و چه کسی در ادامه به غیر از اسفندیار می تواند برای مردم تلاش کند؟
*در ادامه امیر طاهر حسین خان از فعالان رسانه ای با قرائت متنی ادبی خطاب به مهندس مشایی گفت: آنهایی که مفهموم پرواز را نمی فهمند، تو هر چه اوج بگیری آنها کوچک تر می شوند و حقیر تر و بگذار ملت تو را ببینند و ببینند که چگونه در این شب ها آفتابی ترین لحظات را به ارمغان خواهی آورد.

*سپس آقای کلهر با انتقاد از کاندیداهایی که از برادر ایشان -مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی- سوء استفاده انتخاباتی می کنند اظهارداشت: این سخنان بی اخلاقی و مستکبرانه است، برادر من در زمان حیات خویش شاید به برخی توصیه می کردند نیایند ولی هیچ گاه کسی را توصیه به آمدن نکرد، حالا چه شده که کسانی که همگی آنها را می شناسیم بعد از ممات ایشان گدایی منتسب بودن به ایشان را دارند؟ این نسبت دادن های دروغ گناه بزرگ و نابخشودنی است. بنده سال 84 با یک شرط با آقای احمدی نژاد همراه شدم و آن این بود که با هیچ حزب و گروهی پیمان نبندند و ایشان نیز پذیرفتند و حتی از آبادگران بیرون آمدند. احمدی نژاد به کسی باج نداد و بعد از پیروزی آقایان بیادی و چمران و قالیباف گله مند از ایشان بودند.

*کلهر افزود: بعضی این آقایان بی تقوایی را به جایی رساندند که بعد از پیام تسلیت آقای احمدی نژاد به برادر بنده حاج آقا مجتبی تهرانی اعتراض نامه هایی نوشتند و گفتند چرا فامیلی این عالم بزرگ را کلهر تهرانی در نامه تان نوشته اید؟ ایشان در شناسنامه شان تهرانی نوشته و کلهر نیست. آنها می خواستند برادر بودن بنده با حاج آقا مجتبی تهرانی را نیز منکر شوند و من در جوابشان گفتم در شناسنامه برادرم فقط نام کلهر نوشته شده و نه تهرانی. در آن میان یک روزنامه که اسم خود را قانون گذاشته بی قانون ترین مطالب را در رابطه خانوادگی من و برادرم نوشت.

*در این هنگام مهندس مشایی وارد سالن شد و حاضران شعار های "صل علی محمد یاور رهبر آمد"، "مشایی دلاور سرباز خط رهبر"، "صل علی محمد مرد بهاری آمد" را سر دادند.
*کلهر در ادامه افزود: در سال 83 به چندین استان سفر کردم، در آن سفر ها فقط حدود 25 درصد جوانان آینده خود را در ایران جستجو می کردند ولی امروز این امید به بالای 85 درصد رسیده است به لطف دولت های نهم و دهم که منحرفشان می خوانند.
*در این میان یکی از حضار از سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی که این اواخر خود را به گونه ای مورد تایید رهبری خوانده و حضورش را به تایید ایشان مشروط کرده است، اعتراض کرد و گفت: این همان شیوه بنی صدر در سال 58 است. چرا کسی که پرونده اش نزد مردم مفتوح است باید جرأت کند به دولت مورد تایید مردم بد ترین اتهامات را بزند؟ چرا ایشان باید بگوید همه کارهای زیر ساختی و اساسی امروز کشور در دوره من بوده و در این 8سال کارهای کوچکی انجام شده است؟  اگر جرأت دارند بیایند تا مردم جوابش را بدهند.
*یک دانشجو پشت تریبون رفت و گفت: آقای مشایی من اولین باری است شما را می بینم و بسیار خوشحالم لطفا در مورد فلسفه ولایت فقیه برای ما سخن بگویید.
*عطایی مدیر مسئول شبکه ایران نیز طی سخنانی گفت: مقام معظم رهبری انتظار حماسه سیاسی دارند، حماسه با حظور حداکثری مردم در صحنه ممکن است. این حماسه نیاز به جان فشانی دارد، آقای مشایی بیایید و این فضای نا امیدی در جامعه نسبت به کاندیداهای حاضر را بشکنید تا با مشارکت بالا در این انتخابات حماسه ساز شویم. امروز 17اردیبهشت و اولین روز ثبت نام است، ما عاشقانه منتظریم.
*یک نفر که خود را یک بازاری معرفی کرد گفت: اولین بار است که پشت میکروفون می روم و آمده ام بگویم چند سال است که با افتخار می گویم یک ایرانیم. با افتخار در راهپیمایی ها شرکت می کنم. روزی پیرزنی را دیدم که با شوق شعار میداد انرژی هسته ای حق مسلم ماست. به او گفتم چه می گویی؟ گفت من نمی دانم حتی انرژی چسیت؟ ولی به این مرد، به احمدی نژاد ایمان دارم. این پیرزن در ادامه گفت سالهاست بیمارم و از درد آمپول هایی که میزدم رنج میکشیدم ولی مدتی است که دردی نمی کشم چون آمپول های مصرفی ام تولید میهن عزیزم ایران است. و امروز برای همین چیزها که مدیون دولت احمدی نژاد است به خود می بالم که ایرانییم. در آخر میگویم مردم مرد باشید، میدانم که همگی دلسوزان را میشناسید پس حسینی باشید و آن کس که بوی احمدی نژاد را می شناسد دعوت کنید.
*در آخر نیز یک وبلاگ نویس 15 ساله که این روزها به خاطر دفاع از دولت به 30ضربه شلاق محکوم شده است پست تریبون آمدو گفت: ما فقط یک چیز می خواهیم و ان این است که آقای مشایی بیایید تا زحمات این سال ها هدر نرود. من نمی خواهم به آن 16سال که از پدرم وصفش را شنیده ام برگردم. آقای مشایی شما نزدیک ترین فرد به دکتر احمدی نژاد هستید منتظر حضورتان در انتخابات هستیم و انشاالله ما پیروزیم.

*در این هنگام حضار شعار "مشایی قهرمان تنها امید ایران" را سر دادند و از وی دعوت به سخنرانی کردند.
*مهندس مشایی در این سخنرانی به موضوعاتی از قبیل انقلاب و یاران و دیروز و امروز آن پرداخت و از ضرورت پوست اندازی آنانی که از اول دلشان با انقلاب نبود سخن گفت.

*مشایی ضمن بیان نکاتی راجع پتانسیل ایرانیان خارج از کشور افزود: پس از سخنرانی دکتر احمدی نژاد در سازمان ملل جمع کثیری از ایرانییان گروه گروه نزد ما می آمدند و می گفتند تو ما را عزیز کردی. می گفتند تا از ایرانی معرفی کردن خود ابا داشتیم و امروز به هر بهانه ای در همه جا می گوییم که ما ایرانی هستیم.
*مهندس مشایی در مورد رابطه با آمریکا تصریح کرد: بحث مذاکره با آمریکا مسئله خاصی نیست، مذاکره چنانچه از موضع عزت باشد حتما منفعت و پیروزی ما را در بر خواهد داشت ولی اگر در موضع ذلت باشیم با هر کشوری بخواهیم مذاکره کنیم جز ضرر و باخت نتیجه ای نخواهد داشت.

*مهندس مشایی در ادامه افزود: امروز معدل ثروت و سواد ایرانی های مقیم آمریکا از شهروندان آمریکایی بالاتر است و ما این ظرفیت را فعال کرده ایم. ولی یک نشریه ای که تنها 10000تیراژ دارد و پول چاپش را هم از دولت می گیرد این ارتباط مفید را نهی می کند و به ما اتهام می زند که 88 میلیارد تومان هزینه همایش ایرانیان مقیم خارج کرده ایم. حتی در صحن علنی مجلس گفتند در هتل مشروب خورده ایم و در باشگاه رقصیده ایم! که کمیسیون تحقیق و تفحص مجلس پس از پیگیری ها نتوانست هزینه ها و این اتهامات را اثبات کند و حتی خجالت کشید این گزارش را منتشر کند. هزینه این همایش 2میلیارد و 800میلیون تومان بود و 1800 نفر آمدند که همگی جزء سرمایه داران بزرگ و نخبگان علمی جهان بودند و استقبال خوبی از پیشنهادات ما کردند. یکی از این شرکت کنندگان 3میلیارد و 100میلیون تومان تجهیزات آزمایشگاهی به دانشگاه های کشورمان هدیه کرد که البته این مسائل مادی نتیجه کوچکی در کنار پیروزی های سیاسی و علمی ما در این همایش و ارتباط بود.

* یکی از شرکت کنندگان که تحت تاثیر سخنان مهندس مشایی قرار گرفته بود سخنرانی وی را قطع کرد و گفت: آقای مهندس، من تا به حال سخنی از شما نشنیده بودم ولی الان شوکه شده ام. در این حین شخص دیگری نیز بلند شد و گفت: آقای مشایی اگر بخواهید انتقادی به دکتر احمدی نژاد بکنید چه می گویید؟ که مهندس مشایی در جواب وی گفت: اگر بخواهم انتقاد کنم در میان این همه مزایایی که ایشان داشته اند سوء استفاده رسانه ای خواهد شد ولی یک انتقاد به خاطر شما می کنم؛ این آقای احمدی نژاد از بس از من تعریف کرد پدر مرا درآورد! (خنده حضار و تشویق ممتد)

*در پایان سخنان مشایی شرکت کنندگان اطراف وی حلقه زدند و به ابراز احساسات پرداختند و با سر دادن شعارهایی از وی جهت دعوت حضور در عرصه انتخابات دعوت کردند.
در این میان یکی از خانم ها که به خاطر ازدحام آقایان دور تر ایستاده بود بلند گفت: آقای مشایی به ما خانم ها اجازه صحبت نمی دهند که ناگهان مهندس مشایی در آن شلوغی رو به سوی آن خانم کرد و از دور گفت: بلا نسبت غلط می کنند که با تشویق و خنده اطرافیان همراه شد.

مهندس مشایی به سختی از میان حلقه هواداران خود را خارج کرد و در لحظه آخر خطاب به آنان گفت: همه شما را دوست دارم.

* در این جلسه که باشور و نشاط خاصی برگزار شد، شرکت کنندگان بار ها سخنان طولانی مهندس مشایی را با تشویق ها و شعارهای خود قطع کردند.