تسلطي هم افتاد !
 
وزارت نفت كه بخش اعظم برنامه و شعارهاي رئيس جمهور در دوره تبليغات انتخاباتي را به خوداختصاص داده بود  با بي توفيقي تسلطي سومين وزير پيشنهادي دولت بلاتكليف باقي ماند . وزارتخانه اي كه از وقتي قدم شوم ويليام ناكس دارسي به اين كشور باز شد تا به امروز كانون چالش ميان دولتمردان بومي و بیگانه و سياستمداران خبره و زبلي چون چرچيل و محمد مصدق بوده است . وزارتخانه اي كه همه بار اقتصاد تك محصولي كشور كه اگر به ديگر ظرفيت هاي اقتصادي كه در ايران چهار فصل از لحاظ كشاورزي وجود دارد توجه مي شد اين طور صدر نشين بلامنازع نبود .وزارتخانه اي كه همه هيبت خود را از نفت اين مايع بد بو اما شيرين مثل عسل براي خيلي ها به دست آورده و بخش بزرگي از ادبيات سياسي ما را به خود تخصیص داده است  . وزارتخانه اي كه قرار بود بار ديگر توسط دولت تحول خواه احمدي نژاد ملي شود و سفره هاي مردم از يمن آن رنگين گردد! با سقوط سومين وزير پيشنهادي دولت همچنان سرش بي كلاه  ماند . و جالب تر از همه اين كه  این روز ها وزارتخانه اي اين گونه سر گشته و حيران است كه قرار بود بيشترين اهتمام از جانب رئيس جمهور منتخب ملت در حوزه مديريتي آن صورت بگيرد . همه يادمان است وعده هاي متحمسانه دكتر احمدي نژاد را وقتي از عزم جزم خود براي مبارزه با رانت خواري و قطع ريشه هاي در هم تنيده قدرت و ثروت كه كانون آن در متن و بطن همين وزارتخانه به زعم ايشان نهاده است سخن مي گفت چه قندي در دل مردم آب مي شد . مردمانی كه خود را خوابيده بر درياي ثروت مي دانند و ناگزير گاهي به نان شب هم محتاج مي شوند . .. آیا اين همه بد بياري به دليل توجه وافر و از آنجاست كه هر چيز را آدمي بيشتر سعي مي كند بدتر مي شود و يا از سر سري گرفتن موضوع و معرفي افرادي است كه باري به هر جهت و بدون تدقيق و كار كارشناسي انتخاب و هر از گاهي راهي صحن علني مجلس می گردند ؟!  هر چه باشد نتيجه آن علي السويه است . مال باخته اي را مي ماند كه به هر دليل مالي را باخته است . اگر كشوري بوديم كه تازه رنگ نفت را به خود ديده و بايد از بائ بسم الله شروع كند اين همه قابل قبول بود و پذيرفتني اما در شرايطي كه قرني از سابقه مديريتي ما بر نفت مي گذرد و به همين دليل در كشور دانشكده اي با اين عنوان داشته و داريم باور كنيد  زور دارد  بپذيريم  آدم قابلي در اين حوزه و براي اداره اين وزارتخانه نداريم . راستي اين همه دانشجويي كه با هزار زحمت مهندسي نفت مي گيرند كجا شده اند كه رئيس جمهور محترم مجبور مي شوند يك كار شناس و مهندس معماري را براي اداره نفت اين ذخيره شديدا استراتژيكي كه فعلا خوب يا بد همه موجوديت اقتصاد ما به آن وا بسته است معرفي كنند . طبيعي است اگر چنين شخصي قبل از همه حرف و حديث ها با اين پرسش مواجه  شود كه معماري را چه به نفت ؟! آن هم در دنياي امروز كه مديريت ها شديدا به تخصص هاي دانشگاهي گره خورده به طوري كه اگر مديري  به سبب فقر و فاقه علمی كم بياورد همه چيز به هم خواهد ريخت . اين موضوع وقتي سوال بر انگيز تر مي شود كه رئيس محترم جمهور خود از بستر علم و دانشگاه كه شديدا دغدغه علم گرايي و اتكا  به تخصص در آن وجود دارد بر آمده اند ! امروز با راي عدم اعتماد مجلس به سومين وزير پيشنهادي براي نفت مهلت قانوني دولت نيز به سر آمد چيزي كه خلال 25 سال گذشته سابقه نداشته است . رياست محترم مجلس اين اختلاف نظر پدید آمده بين مجلس و دولت را اين طور تفسير کردند كه دكتر احمدي نژاد دنبال ايجاد تحول در گزينش مديران عاليرتبه در كشور است در حالي كه مجلس بيشتر كارايي افراد و توان اداري و مديريتي اشان را منظور مي دارد . كه اگر چنين باشد كه هست و  همه شواهد هم بر آن دلالت مي كند در اين مصاف و جدال محترمانه و دموكراتيك عقل سليم حكم مي كند رئيس محترم جمهور بايد كوتاه بيايند چون آن چه اهميت دارد ظرفيت مديريتي و اداري و توانايي هاي افراد در انجام ماموريت هاي محوله است و نه تغيير قالب هاي گزينشي .. بي ترديد  با توسيع دايره انتخاب است كه رياست محترم جمهور مي توانند به افراد بيشتر ی دسترسي پيدا كرده و از بين آن ها بهترين گزينه را معرفي كنند . تنها در چنين حالتي است كه وزير پيشنهادي مي تواند مانند آب خوردن از سد نمايندگان ملت عبور كرده و با استقرار در اين وزارتخانه كليدي خاطر ملتي را از پرشاني و نگراني به در آورد ...  

                                                                                                                                             سید حسین طاهري

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا