زبان دراز

از آنجا كه علم التاريخ زبان دراز به مانند علم‌السياسه و علم الاقتصاد كميتش لنگ مي‌زند لذا روايت و قصه‌اي از تاريخ اساطيري را بدون ذكر نام و محل نقل مي‌كنيم:
در عهد بوق در سرزميني مردم از گرسنگي سربه شورش برداشته بودند خبر به محضر قبله عالم بردند كه رعاياي گرسنه جلو دارالحكومه آمده و مي‌گويند نان نداريم چه امر مي‌فرماييد؟ پس از اندكي درنگ فرمودند كه اگر نان ندارند كيك بخورند!
صد البته بنده آن را جوك مي‌پنداشتم يا شوخي و مطايبه تاريخ نويسان كه در اين اواخر با شنيدن بعضي سخنراني‌ها و مصاحبه‌ها از بدگماني خود شرمنده و از محضر تاريخ و آن حاكم كه چنين سخن خردمندانه‌اي از خود به جاي گذرانده‌اند عذرخواهي مي‌كنم مي‌فرمائيد چرا و از كجا؟‌عرض مي‌كنم اخيراً يكي از اكابر از«حزب پولداران بازار قبضه و اقتصاد ملي در مشت» فرموده‌اند«نقل به مضمون» وضع مردم از لحاظ مالي نه تنها بد نيست بلكه بسيار هم خوب است! و بر مدعاي خود شاهد از بسته شدن قراردادهاي چند ميلياردي آورده لذا با اجازه از حضرت مولانا به قوزك آن بزرگوار «سير، بي‌خبر از گرسنه» معروضم! كه:
حال مردم را قياس از خود مگير
گرچه باشد در نوشتن شيرشير

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا