روزنامه دولت در مقاله ای جالب و بلندبالا به تحلیل مختصات جبهه مخالفان احمدی نژاد پرداخته است. در این مقاله هاشمی رفسنجانی فرمانده این جبهه و اصولگرایان، راست سنتی، اصلاح طلبان، کنارگذاشته ها از دولت، استکبار جهانی و صهیونیزم از اعضای جبهه مخالفان رئیس جمهور معرفی شده اند!

تحلیل پیچیده روزنامه دولت

تشکیل جبهه مخالفان احمدی نژاد / از هاشمی و اصولگرایان و اصلاح طلبان تا فتنه گران، ضد انقلاب، صهیونیزم و استکبار جهانی!

  روزنامه دولت در مقاله ای جالب و بلندبالا به تحلیل مختصات جبهه مخالفان احمدی نژاد پرداخته است. در این مقاله هاشمی رفسنجانی فرمانده این جبهه و اصولگرایان، راست سنتی، اصلاح طلبان، کنارگذاشته ها از دولت، استکبار جهانی و صهیونیزم از اعضای جبهه مخالفان رئیس جمهور معرفی شده اند. 

  

به گزارش انتخاب، متن کامل مقاله بدون توضیح بیشتر در ذیل می آید:

 

واژگان جريان (موهوم) انحرافي، انفعال در سياست خارجي و سوءمديريت در حوزه اقتصادي، جملگي فصل مشتركي هستند كه مدعيان اصولگرايي، اصلاح‌طلبان و هاشمي رفسنجاني را در جبهه‌اي واحد به نام جبهه مخالفان احمدي‌نژاد به هم مي‌رسانند.

 

اگر پروژه نه به احمدي‌نژاد در سوم تير 84 با سردمداري هاشمي آغاز شد، در ادامه راه با همراهي دو طيف حاضر در فضاي سياسي كشور (اصولگرايان و اصلاح‌طلبان) بر دامنه آن افزوده شد و در سال 88 به نقطه اوج خود رسيد. همان زماني كه مردم در دستنوشته‌ها و شعارهاي خود فرياد مي‌زدند «چپ، راست،‌كارگزار عليه خدمتگزار» امروز اما اين طيف با افتخار از عضويت در جبهه مخالفان احمدي‌نژاد سخن مي‌گويند و هر كدام سعي مي‌كنند گوي سبقت را در تخريب و توهين به احمدي‌نژاد، از يكديگر بربايند. علي اكبر جوانفكر، مشاور رئيس‌جمهور كه اين ايام، روزگارش را در زندان اوين سپري مي‌كند در گفت‌وگويي كه مردادماه به مناسبت روز خبرنگار با روزنامه ابتكار داشته در پاسخ به اين سؤال كه آيا خط‌كشي‌ها مانند گذشته ميان اصلاح‌طلبان، اصولگرايان و نامزدهاي منفرد و مستقل در انتخابات پيش رو تداوم خواهد يافت يا مرزبندي‌ها تغيير كرده است مي‌گويد: «گروه‌هايي كه شما اسم برديد، هيچ شباهتي به جريان سياسي ندارند. جريان، حزب و گروه سياسي داراي مرامنامه و اهداف و جهت‌گيري‌هاي مشخصي است و به مردم فرصت مي‌دهد تا براساس شناخت و آگاهي دست به انتخاب بزند، اما اينها بيشتر شبيه محفل و باند طالب قدرت هستند كه هيچ هدفي جز دستيابي به كرسي‌ها و منابع قدرت آنها را ارضا و اقناع نمي‌كند. تجربه نشان داده عناويني مانند اصلاح‌طلب و اصولگرا بيشتر يك پوشش فريبنده است تا يك واقعيت‌ ذاتي يا نهادينه شده.»

 

مرزبندي‌هاي شفاف شده

 

جوانفكر در ادامه مي‌افزايد: «در دولت اصلاح‌طلب كمترين اقدامات اصلاح‌طلبانه مبتني بر نيازهاي واقعي را شاهد بوديم و اقدامات اصولگرايان نيز در بسياري از موارد هيچ نسبتي با اصول و ارزش‌هاي انقلاب و اسلام نداشته است. البته مدت‌هاست كه شاهد يك همگرايي آشكار ميان اين دو طيف محفلي يعني اصولگرايان و اصلاح‌طلبان هستيم.»

 

علي‌اكبر جوانفكر اين همگرايي ميان اين دو طيف را عمدتاً برآمده از خاستگاه آنها يعني كسب قدرت مي‌داند و تصريح مي‌كند: «آنها براي تحقق اهداف خود، به تقسيم قدرت مي‌پردازند و هر يك سهمي از مناصب و مسئوليت‌ها را به دست مي‌آورند. من فكر مي‌كنم كه امروز مرزبندي‌ها شفاف‌تر شده است. اگر در دوره‌هاي قبل حق و باطل درهم آميخته بودند و اين امر كار را براي انتخاب درست مردم سخت‌تر مي‌كرد، امروز تفكيك بيشتري نسبت به گذشته صورت گرفته است و مردم فهميده‌اند كه در پس رويدادها و اتفاقات، كدام دست‌هاي نابكار مشغول خيانت و كدام دست‌هاي صادق مشغول خدمت‌اند.»

 

مشاور مطبوعاتي رئيس‌جمهور همچنين تأكيد مي‌كند: البته براي بي‌اثر كردن تلاش‌هاي خيانت‌آميز دشمنان خارجي و عوامل داخلي آنها، لازم است تفكيك بيشتري صورت بگيرد و مرزبندي ميان نيروهاي اصيل انقلاب با محافل قدرت‌طلب، شفاف‌تر و گوياتر شود.

 

 مختصات جبهه مخالفان

 

اما جبهه مخالفان احمدي‌نژاد، چه مختصاتي دارد و چه جريان‌ها و گروه‌هايي اين جبهه مشترك‌المنافع را تشكيل داده‌اند.

 

علي‌اكبر جوانفكر در تبيين مختصات اين جبهه مي‌گويد: «برخي بهترين راه براي ضربه زدن به جايگاه دولت احمدي‌نژاد و كاستن از محبوبيت وي در ميان مردم را در اين ديدند كه با استفاده از نفوذ خود در اركان نظام، كشور را با مشكلات اقتصادي مواجه كنند آنها در ابتدا فكر مي‌كردند كه دولت آقاي احمدي‌نژاد در پيشبرد سياست‌هاي مهم و تعيين‌كننده اقتصادي زمينگير خواهد شد اما اجراي موفق طرح دولت براي بهينه‌سازي مصرف سوخت در كشور كه با سهميه‌بندي بنزين انجام شد مخالفان حسود و كينه‌توز آقاي احمدي‌نژاد را به فكر چاره‌جويي انداخت و تمام تلاش خود را براي كارشكني در اجراي طرح‌هاي اقتصادي دولت به كار گرفتند.»

 

وي به اجراي مرحله اول طرح هدفمندي يارانه‌ها اشاره و خاطرنشان مي‌كند: «كساني را به ياد بياوريد كه در مرحله اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها تا چه حد كوشيدند دل ملت را خالي كنند و آنها را از آينده نگران كنند و يا كساني كه تورم بالاتر از 70 درصد را براي كشور پيش‌بيني مي‌كردند اما در حالي كه يك سال از اجراي قانون هدفمندي گذشته بود پيش‌بيني‌هاي آنها كاملاً بي‌اساس و دروغ از آب درآمده بود. آنها ديدند كه قانون هدفمندي با مديريت خوب رئيس‌جمهور به اهداف خود نزديك مي‌شود لذا تمامي توان خود را به كار گرفتند تا كشور را با يك شوك اقتصادي مواجه سازند. دست‌هاي خيانتكار فعال شدند و با زدوبندهاي پيدا و پنهاني كه صورت گرفت ميلياردها دلار از اندوخته‌هاي كشور به دست كساني افتاد كه خود را براي ضربه زدن به دولت آماده كرده بودند.»

 

مشاور رئيس‌جمهور به اين اقدامات موج سنگين تخريب سياسي رسانه‌اي دولت و همكاران رئيس‌جمهور را نيز اضافه مي‌كند و مي‌گويد: اين گونه اقدامات با تحريم‌ها و تهديدهاي امريكا و انگليس عليه ملت ايران همزمان شده است و اين همزماني يك امر اتفاقي نيست بلكه از نوعي هماهنگي ميان مخالفان عنود رئيس‌جمهور و دولت وي با دشمنان ملت ايران حكايت مي‌كند.

 

 هاشمي و فرماندهي جبهه مخالفان

 

شايد پر بيراه نگفته باشيم اگر هاشمي رفسنجاني و همراهان هميشگي‌اش را فرمانده اين جبهه بدانيم. هاشمي از سال 84 كه در تقابلي آشكار به نمايندگي از هر دو طيف اصلاح‌طلب و اصولگرا در مقابل احمدي‌نژاد قرار گرفت. اين مصاف را آغاز و در ادامه با دميدن بر ايده دولت وحدت ملي سعي در حفظ اين جبهه داشته و امروز نيز با بحراني جلوه دادن شرايط موجود كشور سعي مي‌دارد خود را تنها ناجي شرايط بحراني بداند.

 

رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در هيچ ديدار و گفت‌وگو و نشستي نيست كه از لزوم تشكيل دولت وحدت ملي سخن نگويد و با همراهي همراهان هميشگي‌اش به منتقدان اين طرح نتازد طرحي كه بسياري آن را به عبور از احمدي‌نژاد تعبير مي‌كنند!

 

تيمور علي عسگري، مشاور پارلماني حسن روحاني با پرده‌برداري صريح از اسم رمز تشكيل دولت وحدت و نقطه ثقل اين پروژه مي‌گويد: «احمدي‌نژاد قطعاً در دولت وحدت ملي جايي ندارد. احمدي‌نژاد با سليقه و سبك مديريتي كه دارد وحدت‌شكن است و به هيچ وجه وحدت‌آفرين نيست چراكه هر چه موضع‌گيري افراد به دور از افراط در تصميم‌گيري و تصميم‌سازي باشد به دولت وحدت ملي نزديك‌تر مي‌شود و او در طول اين 7 سال نشان داد كه كاملاً از اين مسير دور است!

 

مدعيان اصولگرايي و راست سنتي!

اما مدعيان اصولگرايي كه از ابتدا هم محمود احمدي‌نژاد گزينه مطلوب و مورد تأييد‌شان نبود با يك اشتباه استراتژيك امروز سمت و سوي توپخانه‌شان را به سوي خودي گرفتند و نوك پيكان حملات و انتقاداتشان تنها دولت را نشانه گرفته و به راحتي در پروژه جريان انحرافي هاشمي بازي خورده‌اند.

 

بخشي از اصولگرايان كه خود را بازنده بازي سهم‌خواهي در دولت‌هاي نهم و دهم ديده بودند با استقبال از امكاني كه هاشمي برايشان به وجود آورد سعي در جبران مافات كردند تا جايي كه حتي پروژه نيمه تمام ماندن دولت را در ساير طرح‌هايي چون ستاد فراقوه‌اي دنبال و آرزوي فرود آمدن سالم هواپيماي دولت را مطرح كردند!

 

حميدرضا ترقي، عضو شوراي مركزي حزب مؤتلفه اسلامي درخصوص تخريب احمدي‌نژاد توسط بخشي از اصولگرايان خاطرنشان مي‌كند: «اگر چنين چيزي باشد يعني اين بخش از اصولگرايان آقاي احمدي‌نژاد را تخريب كنند تا نامزد خودشان را آن هم زير تابلوي اصولگرايي مطرح كنند، بايد بدانند به قدري به اين جريان ضربه زده‌اند كه نامزدشان ديگر نمي‌تواند رأي‌آوري داشته باشد!»

 

اصلاح‌طلبان و فتنه‌گران

 

اصلاح‌طلبان را در كنار فتنه‌گران بايد بخش ديگري از اين جبهه دانست. بخشي كه امروز به مرحمت برخي اصولگرايان توانسته قدي دوباره علم كند و با ادبياتي مطالبه‌گر، به ميدان سياسي قدم گذارد. اصلاح‌طلبان كه در فتنه 88 عملكرد ابهام‌آميزي داشتند، امروز در مقام شاكي از اصولگرايان بابت حمايت‌هاي اوليه‌شان از احمدي‌نژاد حساب‌كشي مي‌كنند و رسماً اعلام مي‌كنند كه اصولگرايان بايد از احمدي‌نژاد اعلام برائت نمايند! اصلاح‌طلبان امروز با سياه‌نمايي مطلق از وضعيت كنوني جامعه چنين فضاسازي مي‌كنند كه گويي هيچ كاري در اين 7 ساله انجام نشده است. حسن روحاني در مصاحبه با روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد، ضمن سياه‌نمايي صرف از عملكرد اقتصادي دولت، مدعي شده: «وعده‌هاي غيرعملي دولت علاوه بر ضربه اقتصادي، ضربه بر اعتماد مردم نيز وارد كرده است!» و رسول منتجب‌نيا، قائم مقام مهدي كروبي در حزب اعتماد ملي نيز تأكيد مي‌كند: مجري برگزاركننده انتخابات آينده، دولتي است كه ما به هيچ عنوان آن را قبول نداشته و نداريم!»

 

واژه جريان انحرافي از جمله ديگر مشتركاتي است كه امروز اصلاح‌طلبان نيز بر آن موج‌سواري مي‌كنند! البته در اين ميان نبايد از نقش جريان روشنفكر ديني كه عقبه فكري اصلاح‌طلبان محسوب مي‌شود، در مخالفت با احمدي‌نژاد به راحتي عبور كرد.

 

ضدانقلاب و اپوزيسيون در كنار استكبار جهاني و صهيونيزم

 

ضدانقلاب و اپوزيسيون خارجي كه در همه دولت‌ها همواره در جناح مخالف نظام حضور داشته، در اين دوره در كنار استكبار جهاني و صهيونيزم روزهاي پركاري را سپري كرده است. شايد تلخند ماجرا آن باشد كه بسياري از سوژه‌هاي مورد استفاده اين طيف متأسفانه از داخل به خارج تزريق مي‌شود! اظهارات بعضاً توهين‌آميز برخي نمايندگان مجلس كافي است تا هفته‌ها خوراك رسانه‌هاي ضدانقلاب و اپوزيسيون فراهم شود. در همين خصوص راديو فردا، ارگان رسمي سازمان جاسوسي امريكا از قول علي مطهري مي‌گويد: «علي مطهري، نماينده اصولگراي مجلس بار ديگر با انتقاد تند از محمود احمدي‌نژاد و اطرافيانش، آنها را به گروه فرقان تشبيه كرده است!»

بي‌بي‌سي فارسي از جمله رسانه‌هاي خارجي كه در هدايت فتنه سال 88 نقش اصلي داشته، از قول احمد توكلي آورده است: «احمد توكلي با انتقاد شديد از غيرقانوني خواندن مصوبه مجلس از سوي محمود احمدي‌نژاد، گفت كه رئيس جمهور دچار استبداد فكري شده است.» در اين بين داستان استكبار جهاني و صهيونيست بين‌المللي كه هنوز مات حضور احمدي‌نژاد در دانشگاه كلمبياست و نمي‌تواند از اين جمله احمدي‌نژاد كه اسرائيل بايد از روي نقشه جهان پاك شود را از ياد ببرد، جدا است!

é جريان متحجر!

جريان متحجر مذهبي نيز همان جرياني است كه از ابتداي انقلاب نه تنها با تشكيل حكومت اسلامي مخالف بود، بلكه در مقابل حضرت امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري هم ايستادگي كرد و اين روزها نيز سر سازگاري با احمدي‌نژاد ندارد.

حضرت امام(ره) درخصوص اين جريان مي‌گويند: «در شروع مبارزات اسلامي اگر مي‌خواستي بگويي شاه خائن است، بلافاصله جواب مي‌شنيدي كه شاه شيعه است! عده‌اي مقدس‌نماي واپسگرا همه چيز را حرام مي‌دانستند و هيچ كس قدرت اين را نداشت كه در مقابل آنها قد علم كند. خون دلي كه پدر پيرتان از اين دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختي‌هاي ديگران نخورده است. وقتي شعار جدايي دين از سياست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان، غرق شدن در احكام فردي و عبادي شد و قهراً فقيه هم مجاز نبود كه از اين دايره و حصار بيرون رود و در سياست و حكومت دخالت نمايد، حماقت روحاني در معاشرت با مردم فضيلت شد. به زعم بعضي افراد، روحانيت زماني قابل احترام و تكريم بود كه حماقت از سراپاي وجودش ببارد والا عالم سياس و روحاني كاردان و زيرك، كاسه‌اي زير نيم‌كاسه داشت و اين از مسائل رايج حوزه‌ها بود كه هر كس كج راه مي‌رفت، متدين‌تر بود. ياد گرفتن زبان خارجي، كفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرك به شمار مي‌رفت. در مدرسه فيضيه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفي از كوزه‌اي آب نوشيد. كوزه را آب كشيدند، چرا كه من فلسفه مي‌گفتم. ترديدي ندارم اگر همين روند ادامه مي‌يافت، وضع روحانيت و حوزه‌ها، وضع كليساهاي قرون وسطي مي‌شد!»

 

صحيفه امام، ج 21- ص 278

 

٭ ٭ ٭

 

اما جبهه ترسيم شده مخالفان احمدي‌نژاد تنها جبهه موجود اين روزهاي ايران اسلامي نيست. بلكه احمدي‌نژاد در ميان جريان امام و امت حامياني دارد كه با اتكاي بر آنان، مي‌تواند فارغ از هياهوي اصلاح‌طلبان و اصولگرايان، با استفاده از تمام ظرفيت‌ها و پتانسيل‌هاي موجود انقلاب اسلامي، جريان سومي را داعيه‌دار باشد كه در بر گيرنده تمام ظرفيت‌هاي موجود انقلاب است.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا