افزايش تحريم ها عليه تهران، اقدام سياسي در واشنگتن است. آنها سلاح اصلي باراک اوباما در مقابل ايران است.
اوباما با اين روش مي خواهد نشان دهد که چقدر سرسخت است. سالها قبل نيز، مادلين آلبرايت وزير خارجه آمريکا گفته بود؛ تحريم هايي که دولت او عليه عراق تحميل کرده، ارزش آن را دارد، حتي با وجودي که جان ميليونها کودک را گرفت.
اما برخي از کارشناساني که تاثير اين تحريم ها را بررسي مي کنند، متوجه شده اند که تحريم آنقدرها موثر نيستند. اوپک نيز مي گويد؛ ايران به صادرات نفت خود ادامه مي دهد.
اندرو داونپورت در واشنگتن پست مي نويسد؛ واقعيت اين است که سياست فعلي تحريم، "شل و ول" است. اين سياست طيف وسيعي از فعاليت هاي اقتصادي و بازرگاني را "قابل تحريم" در نظر گرفته است. اما به استثناي چند مورد انگشت شمار، تحريم واقعي نقض کنندگان مشخصا انجام نشده است.
برهمين اساس، جاي تعجب است که هر قانون مربوط به تحريم يا هر دستور اجرايي که در طول 16 سال گذشته اتخاذ و تحت عنوان "سفت کردن پيچ (فشار) "تبليغ شده، يک راه فراري داشته است که به رئيس جمهور در مورد اينکه با کدام نقض کنندگان برخورد شود و يا اينکه آيا نام آنها اعلام شود و مورد مجازات قرار بگيرند يا خير، اختياراتي مي دهد.
سرويس خبري "پلاتس" که اخبار نفتي را پوشش مي دهد، گزارش داد؛ احمدي نژاد اوايل ماه جاري قبول کرد که تهران در فروش نفت "مشکلاتي" دارد.
خبرگزاري فرانسه نيز از قول احمدي نژاد، گفت؛ تحريم هاي بين المللي معادل "جنگ رواني" هستند، اما تهران تلاش مي کند تا صادرات نفت خود را انجام دهد، ايالات متحده نيز تحت تاثير منفي تحريم قرار دارد، حتي اگر رسانه هاي ما (آمريکا) ارتباطي بين آنها قائل نباشد.
پيش بيني ها نشان مي دهد که ذخاير بنزين آمريکا دوباره رو به کاهش است.
نسدق گزارش مي دهد؛ انتظار مي رود ذخاير بنزين 400 هزار بشکه کاهش يابد، در حالي پيش بيني مي شود، سوخت گازوئيل و نفت 300 هزار بشکه کاهش پيدا کند.
ذخاير گاز در شمال شرق آمريکا به کمترين حد خود از سال 1990 رسيده است و در سراسر کشور نيز ذخاير بنزين به کمترين حد خود در 4 سال اخير رسيده است.
گلوباليست طي گزارشي، برخي از تناقضات مهم در سياست آمريکا را مورد بررسي قرار داده است.
متئو هولبرت در گلوباليست مي نويسد؛ دولت اوباما مي خواهد تحريم هاي نفتي سفت و سخت عليه ايران را حفظ کند، عربستان سعودي را متقاعد کند توليد نفت خود را افزايش دهد تا قيمت نفت افزايش پيدا نکند و با بکارگيري فناوري هاي جديد براي توليد داخلي روياي استقلال انرژي آمريکا را محقق کند.
اين مسئله راهبرد خوبي براي پيروزي مجدد در انتخابات است، اما به عنوان يک سياست انرژي کاملا غير واقع گرايانه است.
هولبرت ادامه مي دهد؛ اولين مشکل مربوط به رابطه بين اولويتهاي سياست خارجي آمريکا با قيمت سوخت در محل توليد است.
غيرممکن است که بتوان بين نفت ارزان قيمت و فشارهاي فزاينده تحريم عليه ايران، هماهنگي و تطبيق برقرار کرد.
باراک اوباما براي اين کار (پايين نگهداشتن قيمت نفت) دو طرح دارد. طرح اول توسل به عربستان براي توليد بيشتر نفت است و طرح دوم استفاده از ذخاير نفتي استراتژيک در صورتي که اوضاع خارج از کنترل شود، اما هر دو گزينه مسئله دار هستند و هر دو طرح نشان مي دهند که تحقق سياست استقلال انرژي آمريکا راه طولاني در پيش دارد.
گلوباليست همچنين مي نويسد؛ عربستان نمي خواهد نفت بيشتري توليد کند. عربستان با تلاش هاي آمريکا، جايگزين ايران به عنوان تامين کننده اصلي نفت آفريقاي جنوبي شده و اين کار باعث افزايش قيمت نفت براي مشتريان و فشار بر مردم فقير اين کشور شده است.
عربستان سعودي همه بحث هاي "استقلال انرژي" آمريکا را تهديدي در "جهان به هم مرتبط" مي داند.
وقتي عربستان قرار است به آمريکا کمک کند تا از مشکلات انتخابات رياست جمهوري به آساني عبور کند، يادآوري اين نکته به رياض که بازارهاي آتي مورد هجوم نفتي آمريکا قرار خواهد گرفت، ايده خوبي نيست.
هولبرت مي نويسد؛ در هفته هاي گذشته عربستان کمک کرد تا برخي از نوسانات بازار از بين برود، اما اگر قرار باشد اين کشور به ايفاي اين نقش معتدل کننده در هفته هاي آينده نيز ادامه دهد، نبايد آن را به عنوان يک تصميم عملياتي تلقي کرد. اين کشور را که پايه گذار اوپک بود، از بين خواهد برد.
به خاطر داشته باشيد که تحريم هاي آمريکا عليه ايران از نوامبر سال 1979 آغاز شد و در طول سالها سفت تر و سخت تر شده، اما نتوانسته ايران را ساقط کند.
در گزارشي که در سال 2007 به کنگره ارائه شد، آمده است؛ "تاثير کلي تحريم ها و اينکه تا چه حد اين تحريم ها اهداف آمريکا را به پيش مي برد، نامشخص است".
آنچه که مشخص است، اين است که نفت مهمترين صادرات ايران است. سيا در سال 2011 قدرت خريد "توليد ناخالص داخلي ايران را 928.9 ميليارد دلار تخمين زد و ايران را در بين 226 کشور جهان در رده هفدهم قرار داد.
صندوق بين المللي پول هم صادرات نفت و گاز ايران را صد ميليارد دلار و معادل 78 تا 85 درصد مجموع صادرات اعلام کرد. مشتريان اصلي ايران، هند و چين هستند که 34 درصد صادرات نفت ايران را خريداري مي کنند.
ايران داراي ذخاير ارزي فراواني است و به همين جهت خطر سقوط ناشي از تحريم ايران را تهديد نمي کند.
در حاليکه سران ايران قبول دارند که تحريم ها براي آنها مشکل است، اکبر تربت از دانشگاه دولتي کاليفرنيا در ارزيابي خود از تاثير تحريم ها مي گويد؛ "ايران مي تواند در کوتاه مدت براي نفت خود خريداران ديگري پيدا کند، زيرا نفت کالايي تعويضي است و بازار نفت جهان تا حد معيني رقابتي است."
و اين بدان معنا است که ايران مبارزاتي که بعضي ها مي خواهند به راه اندازند و ديگران نگران آنند که اين جنگ سرد تبديل به جنگ واقعي شود، بدون گزينه و دست بسته نيست.

منبع:باشگاه خبرنگاران

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا