انگليسي‌ها که از مخالفت خود با جنگ با ايران سخن مي‌گويند، گويا قصد دارند با اغراق درباره تجهيزات تازه مستقر شده آمريکا در درياي عمان، مسئولان و مردم ايران را ترسانده و به کنار کشيدن از مواضع خود ترغيب کنند.

به گزارش سرويس بين‌الملل بازتاب، اين واقعي‌ترين برداشت از گزارش است که خبرنگار روزنامه انگليسي ديلي تلگراف آن را از روي عرشه ناو آيزنهاور آمريکا مخابره کرده است.

به گفته او، 5/4 هكتار از قدرت آمريكا در قلب «درياي عرب» [عمان] قرار دارد اما نفوذ رزم‌ناو «آيزنهاور» تا چند صد مايل به اطراف گسترش دارد.

اين ناو هواپيمابر كه مورد حمايت چندين كشتي محافظ ديگر است، حلقه فولادي دريايي را در منطقه‌اي كه روز به روز بي‌ثبات‌تر مي‌شود، ايجاد كرده است؛ در حالي كه ناو «آيزنهاور» به عمليات‌هاي آمريكا در افغانستان و عراق كمك مي‌كند، در عين حال تهديدي آشكار براي ايران هم هست كه به شدت توجه آنها را به خود جلب كرده است.

تنش‌هاي اخير بين آمريكا و ايران درباره برنامه اتمي ايران، نگراني‌ها را براي ايجاد سومين جنگ منطقه در يك دهه اخير افزايش داده و اضافه شدن دومين ناو هواپيمابر آمريكا هم اين فرضيه را قوي‌تر كرده است. آمريكا از سال 2003 و حمله به عراق، تاكنون چنين نيرويي را در خليج فارس مستقر نكرده است.
پرچم‌هاي ناو آيزنهاور، رسيدن رزم‌ناو هواپيمابر اتمي Stenmis و همراهانش را خوش‌آمد مي‌گويد.

كاپيتان «دان كلويد» فرمانده ناو «آيزنهاور»، وضعيت را با تنش‌هاي بين‌المللي جنگ سرد مقايسه مي‌كند.
او به «ديلي‌تلگراف» گفت: «زماني ما دو ناو هواپيمابر در مديترانه داشتيم ولي ما خود را با ت غييرات جهان وفق مي‌دهيم».


كاپيتان كلويد كه بسيار آرام سخن مي‌گويد، از اين فرضيه كه حضور دو ناو در خط مقدم، تلاش براي توقف دستيابي ايران به بمب اتم است، استقبال مي‌كند و مي‌گويد: وظايف اسكادران دريايي وي، رفع هرگونه چالش براي امنيت جهاني است و مي‌افزايد: «حضور ما در اينجا نشان‌‌دهنده حضور در مسائل منطقه و رابطه با كشورهايي است كه داراي اهداف مشتركي با ما هستند و يا با آنها داراي چالش هستيم».

هر يك ساعت و ربع يك بار، چند جت بر فراز اقيانوس پرواز مي‌كنند. حوزه و توانايي عملياتي ناوي مانند آيزنهاور كه بيش از پنج هزار خدمه دارد، تقريبا نامحدود است.

آيزنهاور تنها جزو گروه حمايت از خليج فارس كه يك‌پنجم نفت جهان از آنجا عبور مي‌کند، نيست. اين ناو در سقوط رژيم اسلامي تندرو سومالي نيز هنگام توقفي كوتاه در شاخ آفريقا مشاركت داشت. جنگنده‌هاي اين ناو هم‌اكنون حمايت قوي از ناتو و نيروهاي آمريكا در افغانستان مي‌کنند.

ستوان «مت پاثير» كه ديروز از افغانستان و حمايت از سربازان انگليسي بازگشته است، مي‌گويد: «ما زماني كه مي‌دانيم هيچ دوستي در منطقه نيست، شانس و آزادي بيشتري در استفاده از تسليحات خود داريم كه اين بسيار مناسب است».

در مركز هدايت نبرد، «مايكل مايرز» افسر هشدار، مي‌تواند هر شيئي را از فاصله 256 مايلي در صفحه رادار خود شناسايي كند؛ اشيايي كه حتي به كوچكي يك قايق چوبي يا يك هواپيماي كوچك در شيخ‌نشين‌هاي عرب و سواحل شمال درياي عرب باشند.

اگر «ترگ اشتپلتون» افسر عمليات فني دستور دهد، آنگاه مايرز مي‌تواند يك هواپيماي جاسوسي Ep2 را به پرواز درآورد كه داراي قابليت‌هاي راداري عظيمي در كنترل ترافيك هوايي كل قاره است. وي مي‌گويد: «اين هواپيماها به تنهايي افق رادار ما را به بخش عظيمي از آسمان گسترش مي‌دهند و اگر بخواهيم مي‌توانيم هزار مايل آن طرفتر را هم ببينيم».

ناو آيزنهاور علاوه بر تأمين امنيت آمد و شد تانكرهاي نفتي، از نقل و انتقال مواد غيرقانوني اتمي براي كشورهاي مرتجع جلوگيري مي‌كند.
مسئله ايران، چالش‌هاي آيزنهاور را از زمان اعزامش به خاورميانه در اكتبر گذشته به شدت افزايش داده است. در زمان انجام آزمايش موشكي رزمايش «پيامبر اعظم 2» در نوامبر، ايران يك موشك «شهاب» را به 6 مايلي دالان حمل‌ونقل در تنگه هرمز شليك كرد. نتايج اين كار در دالان تنگي مانند هرمز مي‌تواند فاجعه‌بار باشد و در حالي كه اهداف استراتژيك واقعي ايران هنوز روشن نيست، آمريكا اين تهديدات را بسيار جدي‌ مي‌داند.

دريابان «پاتريك والش» مي‌گويد: «آنان نفت را به سلاحي تبديل و تهديد كرده‌اند كه تنگه هرمز را خواهند بست و مجموع موضعگيري‌ها، لحن آنان و رزمايش‌هايشان در اين آب‌هاي فشرده، باعث افزايش نگراني ما شده است».

كاپيتان كلويد مي‌گويد: 18 درصد پرسنل او تاكنون در يك مأموريت طولاني‌مدت شركت نداشته‌اند و مي‌دانند كه بار كاري آنان پيش از پايان مأموريت تا چه اندازه مي‌تواند افزايش يابد و اضافه كرد: «ما واقعا كارمان زياد است؛ اما اگر لازم باشد، باز هم حجم كاري را افزايش مي‌دهيم».

يزد فردا بازتاب

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا