یزدفردا:وحید شریفی-دانشگاه قم:خداوند بزرگ به مقتضاى ربوبيّت خود براى تربيت بشر و رساندن او به كمال شايسته خويش، يك سلسله عبادات و وظايف اخلاقى معيّن فرموده تا آدمى در سايه عمل به آن ها و به كار بستن وظايف اخلاقى به كمالى برسد كه براى آن آفريده شده و بهره خود را از لذايذ روحى و معنوى در دنيا و آخرت به دست آورد.
نماز به عنوان ركن عبادات و عالى ترين وسيله عروج به سوى كمال مطلق در اين مسير الهى، جايگاه رفيع و ويژه اى دارد و اگر با شرايط خاصّ روحى و معنوى به جا آورده شود، انسان را به مقام قرب الهى مى رساند. بسيارى از نمازگزاران نماز مى خوانند؛ ولى نمى دانند براى چه نماز به جا مى آورند و چه سودى از نماز مى برند، و نماز با جان و روح آنان چه مى كند. آنان از اين نكته غافلند كه اگر نمازى با توجه و اخلاص به جا آورند، به اقيانوس رحمت و بركت الهى متصل شده و از چشمه زلال معرفت و سعادت سيراب مى گردند. در قرآن كريم اقامه كنندگان نماز در رديف ايمان آورندگان به غيب كه همان مؤمنان واقعى اند، قرار گرفته و اقامه نماز و ايمان به غيب، از صفات "متّقين" به حساب آمده است:
«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ...؛ اين كتاب با عظمت (قرآن كريم) شكّ در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزگاران است (پرهيزكاران) آن ها هستند كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مى كنند.»
«معناى غيب و شهود: اين دو كلمه مقابل يكديگرند. عالم شهود، عالم محسوسات است، و جهان غيب، ماوراى حس؛ زيرا «غيب» در اصل به معناى چيزى است كه پوشيده و پنهان است و چون عالم ماوراى محسوسات از حسّ ما پوشيده است، به آن غيب گفته مى شود».
ايمان به غيب، نخستين نقطه اى است كه مؤمنان را از غير آنان جدا مى سازد و پيروان اديان آسمانى را در برابر منكران خدا، وحى و قيامت قرار مى دهد؛ به همين دليل نخستين ويژگى پرهيزكاران، ايمان به غيب ذكر شده است.
ويژگى ديگر پرهيزكاران آن است كه «و يقيمون الصلاة؛ نماز را بر پا مى دارند». نماز كه رمز ارتباط با خداست، مؤمنان راه يافته به
جهان ماوراى طبيعت را در يك رابطه هميشگى با مبدأ بزرگ آفرينش نگه مى دارد. آنان تنها در برابر خدا سر تعظيم خم مى كنند و تنها تسليم آفريننده بزرگ جهان هستى هستند. چنين انسان هايى احساس مى كنند از تمام مخلوقات ديگر فراتر رفته و ارزش آن را پيدا كرده اند كه با خدا سخن بگويند، و اين بزرگ ترين عامل تربيت و آرامش آنان است.
كسى كه شبانه روز حداقل پنج بار در برابر خداوند قرار مى گيرد و با او راز و نياز مى كند؛ فكر، عمل و گفتارش، همه خدايى مى شود؛ مشروط بر اين كه راز و نيازش به درگاه حق، از جان و دل سرچشمه گيرد و با تمام قلب به درگاهش رو آورد. چنين انسانى چگونه ممكن است بر خلاف خواست او گام بردارد. چرا چنين نباشد! نمازى كه متّصل كننده به عالى ترين قلّه هاى كمال است، مى تواند انسان را خدايى كند و تمام حركات و سكنات او را در نيل به اهداف عالى قرار دهد. البته رسيدن به مقامات شرايطى دارد؛ از اين رو بزرگان دين شرايط ظاهرى و باطنى چندى را براى نيل به اهداف عالى كمالى بيان فرموده اند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 23,دسامبر,2024