یزد شهر سقاخانه‌ها



سقاخانه‌ها در نظر مسلمانان همواره از حرمتی خاص برخوردار بوده است و آب سقاخانه‌ها در نظر مریدان آن یک آب معمولی نیست، بلکه مایعی است مقدس و شفای دردهای جسمانی و آرام‌بخش روح‌های پریشان. آب سقاخانه‌ها نشان از ایمان، ایثار، فداکاری و محبت می‌باشد اما بالاترین و متعالی‌ترین مفهوم اجتماعی و اعتقادی آب شهادت می‌باشد. سقایی و سقایت مردمان به واقع اصلی‌ترین دلیل احداث بنای سقاخانه و آبخوری‌ها در سرزمین اسلامی است.
همه، یزد را با نام‌های «دارالعباده»، «عروس بادگیرها» و «شهر دوچرخه‌ها» می‌شناسیم، ولی می‌توان این شهر تاریخی را «شهر سقاخانه‌ها» نیز نامید، چرا که اگر به گوشه و کنار این شهر نگاه کنیم سقاخانه‌هایی است که آب خنک آن عطش تشنگی را فرو می‌نشاند. سقایی و سقایت در اصل واژگانی عربی هستند که در فرهنگ فارسی به معنای «آب نوشیدن» و «دادن و فروختن آب» استفاده می‌شوند.
یزد در مرکز ایران در محاصره کویرها و دشت‌های شور بوده و کمبود آب از لحاظ میزان بارندگی، چشمه‌ها و سفره‌های آب زیرزمینی موجب تعالی جایگاه آب در میان مردم شده است و همین امر باعث شده بود که مردم به فکر ساخت سقاخانه‌ها برای رفع تشنگی بیافتند و هنوز هم در ابتدای بازارها و جنب حسینیه‌ها سقاخانه‌های مسی گذارده و یخ در آن می‌ریزند و لیوان فلزی یا جام مسی یا برنجی با زنجیر به سقاخانه متصل می‌کنند تا همیشه این ظرف در کنار سقاخانه باشد و مردم بتوانند از آب خنک آن استفاده کنند یا به نیت شفا و تبرک از آن آب بنوشیدند و پس از نوشیدن قاطبه بنی امیه و شمر و ابوسفیان و معاویه را لعنت حق می‌دهند.
بزرگ‌ترین سقاخانه در ابتدای بازار پنجه‌علی ساخته شده بود که به سقاخانه حضرت عباس(ع) معروف بود. از دیگر سقاخانه‌های معروف می‌توان به سقاخانه لرد کیوان، ملا اسماعیل و کوشک نو اشاره کرد. سقاخانه‌های بزرگ، پنجره‌ای داشت که مردم حاجتمند پارچه‌ای را به عنوان دخیل به آن می‌بستند و یا شمع روشن می‌کردند تا خداوند حاجتشان را برآورده سازد و محال بود کسی به سقاخانه اهانت کند یا با آن دست و صورت بشوید، یا شمع آن را خاموش کنند چون این عقیده در مردم بود که اگر کسی این اعمال را انجام دهد، عاقبت خوبی نخواهد داشت. بعضی افراد نیز در ایام محرم اگر نذری داشتند درون سقاخانه‌ها علاوه بر یخ شکر و قند می‌ریختند تا به صورت شربت سرد و گوارایی در آید، همه اینها بیانگر اعتقادات و ارزشی است که مردم یزد برای تقدس آب قائلند.
یزدی‌ها ارادت خاصی به اباعبدا...الحسین(ع) دارند بنابراین همواره به یاد او هستند چنانچه در قدیم مرسوم بود که در ایام محرم سقاها راه می‌افتادند و مشکی پر از آب خنک آب انبارهای یزد بر دوش می‌کشیدند و جام‌های برنجی قشنگی در دست داشتند که با یک دست مشک و با دست دیگر جام را می‌گرفتند و رهگذران را سیراب می‌کردند و همه با صدای بلند می‌گفتند:«فدای لب تشنه حسین». ناگفته نماند که سقایی یکی از مشاغل اجتماعی مهم در گذشته بوده است و نمادی از خاطره واقعه کربلا و شهادت امام سوم شیعیان حضرت حسین‌بن‌علی(ع) و برادر بزرگوارشان حضرت ابوالفضل(س) در آمده است و کسی که این منصب را به عهده می‌گرفت اصولی را باید رعایت می‌کرد، من جمله رعایت پاکیزگی روح و جسم، تواضع با خلق، توکل بر خدا و نیت خیر در هنگام کار بود.گاهی شمایلی از حضرت ابوالفضل(ع) پشت سقاخانه بود که بیشتر به قداست و عظمت سقاخانه می‌افزود.
کتیبه‌ها در بناهای سنتی ـ مذهبی جایگاه ویژه‌ای دارند و مکان‌های کوچک و مقدس سقاخانه‌ها دور از این مشخصه نیست. گذشته از کتیبه‌هایی که صورت وقف‌نامه دارند یا معرف نام بانی و یا واقف سقاخانه‌ها هستند. در بعضی کتیبه‌های سقاخانه‌ها ابیاتی دیده می‌شود که منشأ آن حماسه عاشورا و تعزیه‌ها می‌باشد. متداول‌ترین این ابیات که در این کتیبه‌ها نوشته شده است عبارتند از:
آبی بنوش و لعنت حق بر یزید کن / جان را فدای مرقد شاه شهید کن
و یا تک مصراع:«بنوش به یاد لب تشنه حسین» و یا جملاتی نظیر «یا اباعبدا...الحسین»، «السلام علیک یا ابوالفضل»، «سلام بر حسین» و حتی کاسه‌هایی که با آن آب می‌نوشیدند نیز دارای جملات متبرک منسوب به امام حسین(ع) بود که همه اینها ما را به یاد صحرای کربلا و تاسوعا و عاشورای حسینی می‌اندازد، چرا که شهادت امام حسین(ع) آتشی در دل مؤمنان برپا کرد که هرگز رو به خاموشی نمی گذارد.



لیلا مدرس مصدق

منبع :خاتم یزد  

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا