آقای رئیس جمهور! مشکل یزد بودجه نیست، مدیریت است

برای حل بزرگترین معضل و مشکل یزد، چه مصوبه ای را تصویب خواهید کرد!؟

فرهنگ یزد را بدست یزدی ها بسپارید

سالیان سال یزد، کوچکترین ساختمان دادگستری و کمترین آمار طلاق و دعوا و قتل و سرقت و زندانی را داشت و بسیاری از یزدی ها در طول عمرشان پایشان به کلانتری و دادگاه نمی رسید و اما اینک از یزدی که دور زمانی پیش دارالعباده و زندان کوچکش بی زندانی یزدی بوده است چی بجا مانده!؟ متاسفانه با هزینه چند میلیاردی، ساختمان چند طبقه شماره دو دادگستری یزد در آستانه افتتاح هست و این افتخاری بزرگ دیگری برای سکانداران فرهنگ یزد می باشد!

در روند سیاست های حزبی و جناحی و بدون توجه به فلسفه شایسته سالاری، بسیاری از مدیریت های «فرهنگی» و «سیاسی» شهر و استان یزد بدست افراد غیر یزدی سپرده شده و تفکرات و فرهنگ یزد و یزدی ها در بسیاری از طرح های بزرگ و کوچکی که با هزینه های کلان اجرا می شود سهم و نقشی ندارد.

فرهنگ و اقتصاد و نجابت و دیانت یزدی ها در طول تاریخ معروف و شاخص است، و اما ضعف و سوء مدیریت ها، چه بر سر دیار قنات و قنوت و قناعت آورده است!؟

یزد جزیره ای کوچک در کویر بوده است، که اسیر دریای ریگ، فرهنگ خود را زنده و پویا در خود نگه داشته، و در طول تاریخ با کار و مهاجرت، این فرهنگ را در سطح ایران و جهان گسترش داده بوده است، فرهنگ صداقت و قناعت و درستی و پاکی را، در بسیاری از جاها و مکانها، یزدی متعارف بوده است با خوب و درست و سالم بودن، و حال همراه با آب کوهرنگ، ناگهان دیوارهای جزیره، بدون هیچ زمینه سازی، فرو ریخته و برداشته می شود و سیل مهاجران از شهرها و استانهای مختلف کشور به یزد «آرام» سرازیر می شوند و سد حرمت و فرهنگ می شکند. آبی که با بودجه ای عظیم و با کمک پول یزدی ها به یزد می آید، ناخودآگاه بزرگترین دشمن فرهنگ یزد می شود. حامیان انتقال آب به یزد از مدیریت فرهنگ و سیاست یزد حدا می مانند، و آبی که برای تداوم حیات یزد به حیاط یزد می آید، بدلیل ضعف و سوء مدیریت باعث در آب پوسیدن ریشه های دیرینه فرهنگ یزد می گردد.

سالها پیش دختر یزدی تا قبل از ازدواج در یزد اصلاح و آرایش نمی کرد و این یک فرهنگ بود که کار به سیاست و دولت ها نداشت، و اما چه شد که این فرهنگ از بین رفت و در بسیاری از خانواده ها، اصلاح و آرایش جای بی آلایشی را گرفت!؟ چند درصد از فروشندگان زنی که در یزد لوازم آرایش می فروشند یزدی هستند!؟ چند درصد زنان آرایش کرده ای که در مغازه ها و شرکت های خصوصی یزد بکار مشغولند یزدی هستند!؟ چند درصد از ویزیتورهای آگهی جراید و کانون های تبلیغاتی و رنگین نامه ها یزدی هستند!؟ امروز دیگر نام دارالعباده فقط در کتابها و بر تابلوها باقی مانده است، و تزریق بودجه برای دارالعباده سازی و احیا دارالعباده بیهوده است، چرا که دارالعباده به تاریخ پیوسته است و این حقیقتی است که بسیاری سعی بر باورش ندارند.

امروز و در نیمه راه دولت دهم، ابرکوه محروم و کم جمعیت، نقش بسیار مهم و پر رنگی در مدیریت استان دارد، و مدیران اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان میراث فرهنگی هم که ابرقویی نیستند، غیر یزدی هستند، و این یعنی اینکه یزد بدون یزدی ها! و حال بودجه عظیم فرهنگی را که دولت می خواهد به یزد اختصاص دهد، کجا و چگونه و توسط چه کسانی هزینه و مدیریت می شود، و مهمتر اینکه این بودجه صرف فرهنگ یزد و یزدی ها می شود و یا صرف فرهنگ ساکنان یزد!

بسیاری از بزرگترین مجموعه های فرهنگی و مذهبی و اقتصادی یزد خصوصی و مردمی است، از کتابخانه مرحوم وزیری و مسجد برخوردار و رسولیان و حسینیه آقا گرفته تا کارخانه فولاد یزد و فرش ستاره کویر و بیمارستان مرتاض و پردیس سینمایی تک و موزه های کاظمینی .... و فراموش نکنیم که بزرگترین و زیباترین پارک های یزد نیز باغ های سابق سرمایه داران سابق یزد بوده اند! پارک هفتم تیر و آزادگان و غدیر، و یادمان و موزه دفاع مقدس یزد نیز بدون درنظر گرفتن تمام جوانب و بافت و شرایط منطقه، در زمان استانداری فلاح زاده، با قطع درختان کاج، در باغ سابق صراف زاده بنا شده است!

سرمایه داران و کارخانه داران سابق یزد از بانک ها و دولت وام نمی گرفتند که وام هم می دادند، و اما امروز صنعتگر و کارخانه داری در یزد است که بدهکار بانک نباشد!؟ براستی در فرهنگ یزد چه اتفاقی مهمی افتاد که اینک تعداد شعب بانک ها در یزد از هر صنف و شغل دیگری بیشتر شده است!؟ اینکه یزد، امروز زیباترین کاخ بانک های مجلل را در خود جا داده برای یزد افتخار است یا مایه خجالت و شرمساری!؟ روزی که یزد کارخانه هراتی و جنوب و اقبال و سعادت نساجان و ... را داشت اینقدر ساختمان و شعبه بانک نداشت، و امروز کمتر کسی در یزد است که به بانک ها بدهکار نباشد.

بودجه بدون مدیریت یعنی نابودی بودجه، و اما بودجه فرهنگی اهدایی دولت را چه کسانی مدیریت و تقسیم خواهند کرد!؟ بودجه فرهنگی را که دولت می خواهد به یزد اختصاص دهد حق و سهم مردم یزد است، و اما مهندسان غیر یزدی، بهتر از مهندسان یزدی می توانند برای یزدی ها ساختمان و فرهنگ بسازنند!؟

یزدی دروغ نمی گفت، ربا نمی داد و نمی گرفت، تهمت و بهتان نمی زد، و در فرهنگ یزدی ها، بیکاری ننگ و بیگاری به ز بیکاری بود.

یزد کم جمعیت، یزد مهاجر خیزی که مهاجرپذیر شده بود، کم کم و ناخواسته از گذشته فاصله گرفت و یزد «بی جرم» رسید به روزی که جزو ده استان جرم خیز کشور قرار گرفت، و متاسفانه، این روند، در دولت نهم و دهم شدت بیشتری بخود گرفت. چرا!؟

آقای رئیس جمهور! فرهنگ یزد را بحال خود بگذارید! ممنون! تزریق بودجه بدون تغییر شیوه و مدیریت، مشکلی را حل نخواهد کرد.