رنجنامه ای برای قلم و مطبوعات یزد

خانه مطبوعات یزد، از پای بست ویران است!

وقتی برخلاف قاعده، توزیع کنندگان جراید و روزنامه پخش کنها، بدون داشتن کوچکترین سابقه نگارش و فعالیت مطبوعاتی، دارای عنوان خبرنگار و روزتامه نگار می گردند؛ و تنها بصرف صدور کارت از جانب خانه مطبوعاتی که هنوز جایگاه قانونی آن مشخص نیست، عده ای که قادر به نوشتن یک صفحه گزارش و خبر و مطلب نیستند، یکشبه خبرنگار و عضو خانه مطبوعات و صاحب رای می شوند؛ باید هم که مدیر مسئول فصلنامه ای که سالی دو آگهی نامه چاپ می کند، بهمراه چند نفر دیگر که ده مطلب و خبر چاپ شده در جراید ندارند، عضو شورای مرکزی خانه مطبوعاتی شوند، که جای بسیاری از اصحاب واقعی مطبوعات در آن خالی می باشد.

بدلیل سیاست های کمیت پروری فرهنگی گذشته، که منجر بصدور مجوز دیمی بیش از پنجاه نشریه در یزد شده است، امروز مطبوعات یزد، در اختیار و انحصار قافله سیاهی لشگر بزرگی است، که بدون مطالعه و داشتن توانایی، در جستجوی نام و نان، مواضع و سنگرهای رسانه ای را تصرف و تسخیر نموده اند.

بسیاری از این پنجاه نشریه ای که بخاطر افزایش آمار مجوز گرفته، و مرتب و مداوم چاپ نمی شوند، با معرفی اقوام و دوستان به خانه مطبوعات، برای افرادی که ننوشته اند و نمی نویسند، درخواست کارت خبرنگاری کرده اند، و اینچنین است که نمی شود اینک، بین سره با ناسره، و بین خبرنگار با میرزا بنویس، تفاوتی قائل شد!

در دیاری که بیست خبرنگار و روزنامه نگار و نویسنده بمعنای واقعی کلمه نمی توان پیدا کرد، چگونه پنجاه نشریه به فعالیت خود ادامه می دهند؟!

تیراژ بسیاری از مدیران نامه ها و آگهی نامه ها و روزی نامه ها و کپی نامه های بی تاثیر و خواننده ای که با حمایت ارشاد در یزد چاپ و نشر می شوند، واقعی نیست، و بسیاری از کاربدستان و شاغلان مطبوعات، بدلیل عدم شناخت رسالت روزنامه نگاری، تمام مشکلات مطبوعات را در مسائل مالی می بینند، و خلاصه می کنند.

استان کم جمعیت یزد صنعتی، از لحاظ آماری و کمیتی، بیش از پنجاه نشریه دارد، و اما آنچه که کم دارد؛ خبرنگار و نویسنده و نیروی انسانی خلاق و کارشناس و چاپخانه مجهز می باشد.

بسیاری از به اصطلاح خبرنگاران و روزنامه نگارانی که بخاط نبود قاعده و ضعف سیستم نظارتی، نام خبرنگار بر خود نهاده اند، با نوع عملکرد و رفتار خود آبروی قلم و مطبوعات و اصحاب مطبوعات را برده اند، و بهمین دلیل، بسیاری از مدیران و مسئولان، همچون مردم، با بدبینی و شک، به همه خبرنگاران و اصحاب مطبوعات نگاه می کنند!

اینچنین مطبوعات و خبرنگاران و روزنامه نگارانی که در آشفته بازار سیاست و اقتصاد، بجای نقد و تحلیل، از حربه تعریف و تمجید برای کسب درآمد استفاده می کنند، و بزرگترین هنر و فعالیتشان، چاپ خبرهای فاکسی روابط عمومی ادارات می باشد، مورد حمایت و عنایت مدیران و مسئولانی می باشند، که از خطر وجود منتقدان و روزنامه نگاران حقیقت طلب آگاه می باشند.

بارها و بارها گفته ایم و نوشته ایم؛ راه جدا کردن سره از ناسره، و تشخیص ناخبرنگاران و میرزا بنویسان از خبرنگاران و روزنامه نگاران واقعی، بسیار ساده است، البته اگر که مسئولین و مدیران خواسته باشند که بجای کمیت، به کیفیت توجه کنند؛ یک صفحه سفید کاغذ و یک خودکار، و اعلام یک موضوع ساده برای نوشتن، دست بسیاری را رو خواهد کرد؛ و براستی چه کسانی و بنابه چه دلایلی، مخالف جداسازی سره از ناسره هستند؟!

امروز معدودی از مدیران مسئول نشریات محلی، با چند دهه سابقه فعالیت مطبوعاتی، در کنار کسانی درون خانه مطبوعات نشسته اند، که سابقه دو سال فعالیت پیوسته مطبوعاتی را هم ندارند. امروز خبرنگاری با بیش ازسی سال سابقه فعالیت مطبوعاتی و ارسال و چاپ صدها خبر، بدلیل در باند قرار نگرفتن و رای نیاوردن، عضو شورای مرکزی خانه مطبوعاتی نمی شود، که فردی بدون داشتن مدرک چاپ شده، بدلیل قرار گرفتن در باند و رای آوردن باندی، عضو شورای مرکزی آن می شود.

تقسیم بندی اعضای شورای مرکزی خانه مطبوعات یزد به مدیران مسئول و خبرنگاران و سرپرستان جراید سراسری، اشتباهی غیر قابل باور است، و این نکته باعث می شود، که خانه مطبوعات، دارای وزن یکسان و سنگینی نگردد.

قبل از تعیین و تائید صلاحیت رای دهندگان و انتخاب شوندگان، و بازنگری در اساسنامه و شیوه انتخاب و نظارت، برگزاری انتخابات خانه مطبوعات، تنها در راستای حفظ وضع گذشته بوده است، و با توجه به شایعه استعفاء باسابقه ترین افراد مطبوعاتی از شورای مرکزی خانه مطبوعات، می بایست که قبل ازفرارسیدن روز خبرنگار، انتخابات خانه مطبوعات باطل، و با رعایت قانون و قاعده، شورای مرکزی خانه مطبوعات انتخاب شوند.

جالبترین نکته در شورای مرکزی خانه مطبوعات یزد اینست، که هیچکدام از مدیران مسئول و سردبیران روزنامه های در حال انتشار یزد، که خواننده و تیراژ و فعالیت بسیار بیشتری از ماهنامه ها و فصلنامه ها دارند، عضو شورای مرکزی خانه مطبوعات یزد نیستند، و کوچکترین رابطه و همکاری نیز با خانه مطبوعات یزد ندارند.

خانه مطبوعات فعلی یزد، خانه مطبوعاتی است که برپایه خواست و هدف و برنامه گذشته ارشاد گذاشته شده، و این خانه مطبوعات، همچون بسیاری از مطبوعات یزد، نه جایگاهی در بین مسئولین دارد و نه پایگاهی در بین مردم!

تا وقتی آگهی نامه های رنگی با مجوز ارشاد، توسط شرکت ها و کانون های تبلیغاتی، چاپ و توزیع می شوند. تا وقتی ویژه نامه های جراید سراسری، در راستای کسب سود و منفعت، با گرفتن آگهی های محلی و خبر خبرگزاریها چاپ و توزیع می شود. تا وقتی چاپخانه مجهزی با کیفیت کار و نرخ مناسب در یزد وجود ندارد. تا وقتی به مطبوعات نیز به چشم دکان و مغازه نگاه می شود. تا وقتی کارشناسان مطبوعات ارشاد، تخصص و شناخت چندانی از مطبوعات ندارند. تا وقتی که از سرپرستان و خبرنگاران جراید سراسری در مناسبت های مختلف، با اهداء کادو تجلیل می شود. تا وقتی قلم در دست قلم شکنان است. تا وقتی دست اندرکاران مطبوعات استان ازمسئولین و مدیران، درخواست کمک مادی دارند. تا وقتی سهمیه کاغذ و امکانات حمایتی وجود دارد. تا وقتی ادارات و سازمانها برای چاپ خبر هزینه پرداخت نمی کنند، و مطبوعات، خبرنامه ادارات است. تا وقتی عده ای بخاطر چاپ آگهی حضر وراثت و ثبت شرکت ها و تحدید حدود ثبتی روزنامه می خرند. تا وقتی میرزا بنویسان و توزیع کنندگان جراید، بر جای خبرنگاران نشسته اند. تا وقتی خانه مطبوعات، با بودجه ارشاد راه اندازی و هدایت و حمایت می شود. نه می توان به مطبوعات یزد افتخار کرد و نه به خانه مطبوعات یزد!

امروز نه مردم مطبوعات را قبول دارند و نه مسئولین باور! و این فقط و فقط بخاطر عملکرد مطبوعات می باشد، چرا که هم مردم خوب قضایا را درک می کنند و می فهمند؛ و هم مسئولین، دست اندرکاران مطبوعات را خوب می شناسند.

اگر مردم، جراید و روزنامه ها را نمی خرند و نمی خوانند، و به مطبوعات اعتماد ندارند. اگر مطبوعات بر افکار عمومی تاثیر چندانی ندارند. اگر رشوه گیران و مفسدان اقتصادی، بدون واهمه به کار خود ادامه می دهند. اگر وضعیت شهر و استان روز بروز بدتر می شود. و اگر نویسندگان، بیش از رشوه گیرندگان از قانون می ترسند؛ تنها بدلیل از دور خارج کردن سره ها توسط ناسره ها، فراموش شدن رسالت قلم، و نوع عملکرد مطبوعات می باشد.

خانه مطبوعاتی که برای برگزاری جلسه با مدیر کل ارشاد، رنجنامه سرگشاده می نویسد، و بدون هماهنگی با ارشاد و حمایت و هدایت ارشاد، قادر به برداشتن یک گام نمی باشد، خانه مطبوعات نیست، پستو و انبار و تاریک خانه اندیشه است

يزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا