سید مسعود رضوی: مدت زیادی از شروع به کار در دولت پزشکیان نمیگذرد اما به توازی و تقابل، کارها به کندی و نامتناسب با شرایط سخت پیش میرود. از استعلامهای چند و چندین گانه برای تأیید وزرا و معاونان و مدیران عالیرتبه گرفته تا انتصاب استانداران و فرمانداران و بخشداران، هنوز کارها ناتمام است و استقرار نهایی برای همۀ ارکان دولت فراهم نشده است.
از سوی دیگر اقلیتی از نمایندگان، گویی در همسویی با جریانی خود را اجزای یک «دولت سایه» میپندارند و دیدگاههایی مخالف با دولت کنونی و رئیس جمهوری را دنبال میکنند. با این ذهنیت، مسائل و مصایب مملکت و مردم را نادیده انگاشته و هر روز با طرح یک موضوع فرعی و فاقد اولویت یا اهمیت، وقت دولت را میگیرند و فضای رسانهها را آشفته میکنند. آخرین مورد، طرح استیضاح وزیر اقتصاد است که با وجود شرایط دشوار و ناپایداری که در آن قرار داریم، میتواند واپسین ضربه را به این وضع ناپایدار و اقتصاد بیمار و کار و بازار بزند.
واقعاً مردم ایران نجیب و بیهمانند هستند که آبرومندانه و به سختی خود را درگیر حل مسائل اولیه و معیشت مینمایند. بسیاری از اولیات هم بی نصیب ماندهاند، چه رسد به آمال و آرزو و آینده جویی که لازمۀ شور و اشتیاق خانواده و مردم است! علاوه بر این کسی نمیداند یا دشوار است که بداند دولت چگونه با وجود کمبودها و ناترازیهای بزرگ، حداقلی از امور را سر و سامان میدهد تا کار ملک و ملت لنگ نماند؟
اخیراً التهاباتی در بازار تهران و برخی شهرهای دیگر رخ داد. به نظرم این امری طبیعی است که در دوران رکود، عدهای دست به اعتراض بزنند. به شرط آنکه محافلی خاص و بیرون از اصناف مزبور بر این هیزم بنزین نپاشند و برای تضعیف دولت منتخب از آن بهرهبرداری و سوءاستفاده نکنند. شرایط سختی در پیش است و با استقرار دونالد ترامپ و دولتش در آمریکا، تحریمها ممکن است افزونتر و اثرگذارتر شود. به همین دلیل همبستگی ملی و تشریک مساعی به دولت، برای شهروندان مسئول یک وظیفۀ مهم و ملی به حساب میآید. نباید اجازه داد نظم امور از مسیر اصلاحات اصولی و اساسی خارج شود. هیچ راهی جز تغییر نگرش و روش کنونی بر اساس امنیت و منافع ملی نیست.
موازی کاری و عدم توجه به قدرت و مشارکت مردم متأسفانه در دستگاه دیوان سالاری و بوروکراسی ایران نهادینه شده است. فساد و رانت هم بر ناکارآمدی این دستگاه فربه افزوده و چالاکی و مفید بودن را از آن سلب کرده است. بخش بزرگی از این دستگاه عظیم اداری، به دلیل تحریم پولی و نفتی و اقتصادی، کم اثر و شاید بیحاصل است و به سختی میکوشد راهی بیابد یا کاری انجام دهد. اما تا شرایط تغییر نکند و ایران جایگاه شایسته و پایگاه مستحکمی در سیاست و تجارت منطقهای و بینالمللی به دست نیاورد، تغییری در وضع موجود را شاهد نخواهیم بود. این یعنی باید تحریمها را از میان برداریم و افسانه پردازی کاسبان و ذینفعان را در دور زدن کنار بگذاریم.
درخواست رئیس جمهوری از نهاد بالادستی برای تصویب FATF بیانگر همین شرایط، و باریکه راهی برای برونرفت دولت از حصار ارزی بانکی در مبادلات خارجی است. بدون باز شدن این مسیر، بخش خصوصی زیان میکند، بانکها منزوی و معطوف به داخل باقی مانده و شبکه مبادلات جهانی را از دست میدهند. حتی دسترسی به ارزهای فروش نفت هم ناممکن است. کاری که سالها پیش باید انجام میشد، به دلیل رقابتها و تقابل جریانهای سیاسی، معطل ماند تا به اکنون رسیدیم و اقتصاد کشور به رکود بیسابقه وارد شد.
این مقدمات کافی است و افزون بر این، از معضلات اجتماعی و فرهنگی و وضع شهرها نمیگویم، زیرا تا گشایش و پیشرفت و اعتماد به اکثریت ملت، برای مسئولان سه قوه، به یک نظر و اصل مهم و بلکه مهمترین هدف بدل نشود، تغییری در زیست و معیشت و مناسبات و ساختار فرسوده ایجاد نخواهد شد.
معضل بیکاری، حمل و نقل، آلودگی هوا، مسکن، خودرو، دارو و درمان، فرسودگی مدارس و ترک تحصیل کودکان، زباله گردی و صدها مورد دیگر را باید با گام استوار ولی رو به جلو چاره کرد. این تغییرات اگر الان و بر اساس انگارههای اصلاحی و خیرخواهانه انجام نشود، فردا همچون آواری فرومیریزد و راههای هرگونه مشارکت و تحول را سد خواهد کرد.
همکاری با دولت و کنار زدن خود بزرگ پنداران مخالف دولت و کاسبان، از ضروریترین امور برای چاره کردن تحریمها و بهبود امور مملکت است. این کار اگرچه شرط کافی نیست اما شرط لازم هست.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 04,ژانویه,2025