محسن اختیاری

  هيچگونه ترديدي نيست كه گروههايي همچون داعش و النصره یا تحریرالشام و القاعده و بسياري گروهها و گروهكهاي مشابه آنان ساخته و پرداخته دست قدرتهاي بزرگ هستند تا منافعشان را تامین کنند ،كه در اين ميان گروه تندرو ، افراطي و بسيار خشن داعش مستقيما ساخته و دست پرورده آمريكاييها بود ؛ واقعيتي كه خودشان نيز بارها حتي از زبان سردمدارانشان همچون رييس جمهور آمريكا  علنا در مقابل رسانه ها و در برابر ديدگان مردم جهان به آن اعتراف كرده اند .  البته اندكي دقت و توجه به مسائل پيراموني اين گروهها نيز به روشني اين ادعا را اثبات مي كند . آيا تا بحال هيچ انديشيده ايم كه هزينه هاي بسيار سرسام آور اين گروهها از قبيل سلاح و مهمات و ماشين آلات مدرن و بسيار هزينه هاي ديگر آنان از كجا تامين مي شود ؟! آيا جز اينستكه به غير از دولتهاي ثروتمندي همچون آمريكا و گاوشيرده آنان درمنطقه يعني عربستان و امارات ديگر كشورها نمي توانند چنين بهاي سنگيني را براي رسيدن به مقاصدشان بپردازند ؟

اما هدف از ايجاد چنين گروهها و افراد تندرو و خشني كه از آنان جز خشونت افراطي و ايجاد انزجار در نزد افكار اكثر ملتها و عموم مردم جهان چيزي نمي توان ديد چيست ؟ اگر اندكي دقت كنيم پاسخ به اين سوال چندان دشوار نخواهد بود علي الخصوص آنكه پيدايش اين گروهها عمده دامنه فعاليتهايشان در محدوده استراتژيك خاورميانه است . مگر اين منطقه از جهان چه ويژگي خاصي دارد كه مدام بايد شاهد ماجراجويي قدرتهاي بزرگ و در راس آنان آمريكا باشد ؟  پاسخ به اين سوال بسيار روشن و آسان خواهد بود ؛ ابتدا حمايت  از دولت اسراييل که به عنوان دست نشانده و مدافع و تامین کننده منافع آمریکا در منطقه استراتژِیک خاورمینه که هشتاد درصد منابع انرژی دنیا را در خود جاد داده کل منطقه را کنترل کند ، هدف دیگر بسته به شرایط داخلی ، استفاده هاي  تبليغاتي كه مشخصا در كشتن افرادي همچون بن لادن و البغدادي آنهم درست مدتي قبل از برگزاري انتخابات داخلي آمريكا  کاملا مشخص و واضح بود ؛ و اما اصلیترین وبنیادی ترین هدف که تمام اهداف ثانوی حتی راه اندازی اکثر جنگها و تنشهای منطقه  را تحت الشعاع قرار می دهددر راستاي تامين منافع اقتصادی و با بياني كاملا روشن عبارت است از " دستيابي به منابع انرژی ارزان بخصوص نفت و فروش اسلحه گران " .

 همگي ما مي دانيم قسمت عمده اي از منابع و ذخاير انرژي و بويژه نفت و گاز كره زمين یعنی قریب به هشتاد درصد آن در منطقه خاورميانه واقع گرديده و وجود همين نعمت عظيم خدادادي اگرچه منبع درآمدها و ثروت عظيمي براي كشورهاي منطقه است وليكن از سوي ديگر اين ناحيه را به منطقه اي استراتژِیک و حساس و محل ماجراجوييهاي قدرتهاي غربي بويژه آمريكاييها مبدل نموده است .

اما دراين ميان نقش گروههاي افراطي و خشني همچون القاعده ، النصره ( تحریرالشام ) ، داعش و سركردگان آنها چيست ؟ همانگونه كه بيان شد عمده اهداف قدرتهاي بزرگ از حضور و ماجراجويي در كشورهاي منطقه دستيابي به نفت ارزان و فروش اسلحه گران است ؛ شايد ذكر اين مطلب جالب باشد كه اگر اندكي دقت كرده باشيم شخص رييس جمهور آمريكا حتي در  كنفرانس خبري بعد از هلاكت سركرده داعش مستقيما به اين نكته اشاره مي كند كه عمده هدف اصلي آنها اين بوده كه سهمي ازنفت سوريه به آنها برسد و از طرفي نيز ابراز ناخرسندي مي كند از اينكه بعد از تحولات عراق و صرف هزينه هاي چند تريليون دلاري سهم چنداني از نفت عراق به آمريكاييها نرسيده است؟ !!

بوضوح روشن است كه براي دستيابي به اهداف ذكر شده آنان ، هرچه آتش جنگها و تنشها در منطقه دامنه وسيعتري داشته باشد زمينه دسترسي به اهدافشان بيشتر مهيا خواهد بود چرا كه به عنوان مثال كشوري مانند عربستان و امارات كه حتي در ادبيات سياسي جهان بعضا  از آنان به عنوان  گاو شيرده آمريكاييها تعبير مي شود به عنوان يكي از بزرگترين توليدكنندگان نفت در بازار جهاني و نيز به عنوان يكي از بزرگترين خريداران سلاحهاي غربي و بويژه آمريكايي مي بايست اين سلاحها را در عرصه هايي همچون جنگ با ملت مظلوم يمن ، فلسطین ، سوریه و لبنان مصرف نمايند تا بازار فروش سلاحهاي آمريكايي همچنان گرم و پر رونق بماند !

اما در اين ميان به سرنوشت بازيچه هاي تکفیری همچون داعش و النصره ( تحریر الشام ) ، القاده و امثالهم و بویژه سركردگان آنان بايد تاسف خورد كه به عنوان آتش بيار معركه و براي ايجاد تنش در منطقه و هموار كردن مسير قدرتهاي غربي براي دستيابي به اهداف و منافعشان و صراحتا براي فراهم نمودن زمينه انعقاد قراردادهاي ميليارد دلاري با برخي كشورهاي منطقه ، بويژه برخي كشورهاي ثروتمند عربي با برخورداري از ثروتهاي بادآورده نفتي ، توسط خودشان ايجاد و حمايت و بر طبق شواهد بعضا آموزش داده مي شوند ، و سرانجام هم پس از مدت زمان كوتاهي كه بعضا بالغ بر چند سال هم نمي شود و زماني كه ديگر به كار نمي آيند و اصطلاحا به مهره هاي سوخته تبديل شده و تاريخ مصرفشان منقضي شده است ، با برجاي گذاشتن جنايتهاي فراوان به سهولت به دست همان كساني كه آنان را خلق كرده بودند از ميان برداشته شده و نهايتا به سرنوشت افرادي همچون صدام ، بن لادن و ابوبكر البغدادي دچار مي شوند .

اما آنچه این روزها در خاورمیانه و بویژه در سوریه در حال رخ دادن است ، اگر چه هدف نهایی و غایی آن همان تامین منافع قدرتهای بزرگ بخصوص آمریکاست ، اما موضوع کمی پیچیده تر از گذشته است ؛ بازی همان بازی و بازیچه همان تکفیری ها هستند اما ماجرا اینبار گسترده تر و خطرناکتر است ؛ همانگونه که در مقابل چشم کل مردم دنیا اتفاق افتاد در عین شگفتی سقوط سریع السیر حکومت سوریه با هزینه کردن و البته تسلط گروههای معاند و تکفیریها علی الخصوص گروه تحریرالشام بر سوریه بود مخصوصا اینکه با هموار شدن راه صهیونیستها نیز اکنون نهایت سوء استفاده را از شرایط پیش آمده برده اند و علاوه بر نابود کردن زیرساختهای سوریه ضمن پیشروی زمینی قسمهایی از خاک سوریه را نیز به اشغال خود درآورده اند . گزینه های متعددی پیش روی سوریه است احتمال تشکیل حکومتی شبیه افغانستان هست ، احتمال جنگ داخلی و اینکه این گروهها بر سر تقسیم سهم و حکومت به جان هم بیفتند هست و حتی احتمالات بدتری که امیدواریم به آنجاها کشیده نشود .

اما موضوع سرنوشت بازیچه های تکفیری ، کاملا بسته به منافع بازیگردانهای بازیست ! اگر در راستای منافعشان باشد حتی ممکن است به آنها اجازه تشکیل حکومت بدهند . اما اگر خواستند همچون داعش مشکل ساز شوند دقیقا به سرنوشت آنها و سرکردگانشان همچون بن لادن ، البغدادی ، صدام ، قذافی و امثالهم دچار خواهند شد .                                                                                                                    

 

 

 

                                                                                                 

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا