راضیه حسینی: تصورم از سهامداران بورس این است که سوار بر ترنی هوایی شدهاند و بهجای اینکه سینوسی حرکت کنند، کلاً با شیب نود درجه به سمت پایین و با سرعت زیاد در حرکتند. گاهی شاید در حد چند ثانیه صعود را هم تجربه کنند، ولی بهسرعت در مسیر سقوط قرار میگیرند.
این ترن نقطۀ انتها ندارد و هر که بیشتر پول بدهد بیشتر سقوط میکند! هرازگاهی برخی تصمیم میگیرند از آن پیاده شوند. ترن در کمال سخاوت گاهی با این درخواست موافقت میکند، اما اکثر افراد به امید لحظهای صعود، تمام سقوطها را تحمل میکنند. آنها معتقدند انسان به امید زنده است، حالا میخواهد سالها، دههها و حتی شاید قرنها طول بکشد، بالاخره یک روزی این ترن هم روی خوش صعود را خواهد دید.
ترن گاهی حتی از ریل هم خارج میشود و در هوا برای خودش پیچوتاب میخورد، اما سرنشینان آن مصممتر، دستههای ایمنی را میگیرند و به جلو خیره میشوند. گاهی حتی از حال میروند. در عوالم خوابوخیال روزگاری را میبینند که سوار بر ترن شدهاند و میان ابرها از یک جت پرسرعت هم جلو زدهاند. با فضاپیمایی مسابقه گذاشته و برای یک موجود فضایی دست تکان دادهاند. آنها همانطور که لبخند به لب دارند، به هوش میآیند و از شدت سرعت سقوط، باز بیهوش میشوند.
ورود به ترن هوایی بورس، کار راحتی است، اما سالم ماندن در آن کار هر کسی نیست. این ترن مثل فیلمهای واقعیت مجازی میماند. وارد دنیایی میشوید که فکر میکنید همه چیزش تخیلی است. ریلها بعضی جاها شکستهاند. موجودات ماقبل تاریخ شما را دنبال میکنند و آنقدر به قعر زمین میروید که جانورانی عجیبوغریب در نزدیک هستۀ زمین میبینید.
میخواهید عینک روی صورت خود را بردارید، اما این لحظه از همۀ لحظات سفر با ترن ترسناکتر و واقعیتر است. روی صورت شما هیچ عینکی نیست! ترن به تابلویی برخورد میکند و میایستد. رویش نوشته شده «به واقعیت حقیقی بورس خوش آمدید.»
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 23,نوامبر,2024