تقصیر خودشان است. باید از اول به این فکر میکردند که شاید روزی با مشکل فیلترینگ مواجه شوند. از کارخانجات بزرگ بعید است که مثل کسب و کارهای کوچک اینستاگرامی، برای روز فیلترینگ آماده نبوده و چنین آیندهنگریای نداشتند. اگر مثل قدیم، با دفتر و دستک کار میکردند حالا به مشکل برنمیخوردند.
از ما مردمی که همیشه برای نبود یک چیزی آمادهایم بعید است که تصور کرده باشیم اینترنت قطع بشو نیست و فیلترینگ هیچوقت یقه ما را نمیگیرد.
ما مردمی هستیم که همیشه آمادهایم. برای قطعی برق، آب، گاز، تلفن، اینترنت و…
چراغهای شارژی را به گوشه و کنار خانه میچسبانیم. جهت اطمینان، یک چراغ قوه هم دم دست میگذاریم. همیشه یک یا دو دبه آب جایی نگهداری میکنیم. گاز پیکنیکی در بالکن یا حیاط خانههایمان با مخزن پر، منتظر وقتی است که گاز قطع شود.
یک کیف وسایل ضروری برای زمان زلزله، سیل و حوادث غیر مترقبه دیگر آماده کردهایم.
اگر در این حوادث تلفن و راههای ارتباطی قطع شود، از قبل فکرش را کردهایم. چند تا کفتر کاکل به سر آموزش دیده، روی پشتبام نگهداشتهایم که به پایشان نامههایی بستهایم. آنها یاد گرفتهاند هر وقت در شرایط خطر قرار گرفتیم خود بهخود پرواز کنند و این نامه را به دست مسئولان برسانند.
در نامه نوشتهایم:
«مسئولان عزیز که جانمان فدایتان. قربان مهربانی و لطف و صفایتان.
احتمالاً تا شما به منطقه حادثه دیده برسید چیزی از ما باقی نمانده. فقط خواستیم بگوییم از ما که گذشت لااقل به فکر آیندگان باشید و کاری کنید مجبور نباشند مدام آماده قطع شدن چیزی باشند. البته میدانیم که شما کلاً برای قطع کردن آمدهاید، نی برای وصل کردن؛ و اصلاً نمیدانید اینها که قطع میکنید چطور وصل میشوند.
ولی ضرر ندارد. یک بار امتحان کنید. چیزی را وصل کنید. حالا شده در حد وصل کردن دو تکه دکمه چسبان به هم. شاید خوشتان آمد و تصمیم گرفتید این شکل از مدیریت را هم امتحان کنید.
خدا خیرتان بدهد.
از طرف یک شهروند شاید هنوز زنده مانده.»
راضیه حسینی
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 23,نوامبر,2024