احمد خورشيدي از بزرگترين حاميان احمدينژاد در سال 84 بود، اكنون چه شده است كه در مورد ايشان سكوت كردهايد؟
پس از قطعي شدن پيروزي احمدينژاد در انتخابات 84، نهاد موقت رياستجمهوري در محل مجلس سابق تشكيل شد و من به همراه آقاي بيادي و چمران از اولين نفراتي بوديم كه در آنجا مستقر شديم. ما مشكلات زيادي در آنجا داشتيم؛ احساس ميكرديم افراد فرصتطلب به آنجا مراجعه ميكنند و ميخواهند پستهاي مهم و حساس را در اختيار بگيرند، رايزنيهاي شديدي هم ميكردند.
رايزنيها با محمود احمدينژاد صورت ميگرفت؟
متاسفانه داوود احمدينژاد برادر رئيسجمهور دخالتهاي غيرمسوولانه زيادي در امور داشت و بهنوعي خود را بزرگترين سهامدار اين برد ميدانست لذا شروع به انجام كارهاي بسيار بدي كرد كه از يك انسان و يك مسلمان بعيد و دور از انتظار است. داوود احمدينژاد براي افراد پروندهسازي ميكرد و به نحوي فضا را عليه همه نيروها تنگ كرد كه ماندن در آن مكان براي خيلي افراد كه من هم جزوشان بودم ديگر مناسب نبود.
آيا اكنون از تلاشهايتان در سال 84 پشيمان هستيد؟
بله، من در آن زمان به مدت 4 ماه بهدليل مشكلات شيميايي خانهنشين شدم. من هم مانند مردم و نخبگان، ايرادات را ميبينم و درك ميكنم. تلاشهاي ما براي پيروزي احمدينژاد از 2 يا 3 سال قبل از انتخابات آغاز شده بود. و ميخواستيم كه او بر سر كار آيد خودش هم ميداند، اكنون پشيمان هستيم و احساس ميكنم كار بدي كردم. من 54 سال دارم و از سوي هيچكسي تحريك نميشوم. من از جواني در كار سياسي بودم، در زمان شاه نيز به مبارزه با ظلمهاي اين رژيم پرداختم. بنابراين عقلم به تشخيص خوب و بد ميرسد. متاسفانه اظهارنظرهاي بدي ميكنند البته اين آقايون همواره در مورد همه، اينچنين قضاوتهايي ميكنند.
اما داوود احمدينژاد از سمت بازرسي رياستجمهوري عزل شد.
خوشبختانه عامل مشكلات نهاد كه برادر محمود احمدينژاد بود به دستور رئيسجمهور عزل شد و حتي احمدينژاد دستور داده بود كه اخوي ايشان اصلا به نهاد وارد نشود. همه اين موضوع را ميدانند. من براي رضاي خدا كاري كردم و اكنون هم درصدد انجام وظيفه خودم هستم.
اكنون وظيفه خود را چه ميدانيد؟
وظيفه ما روشنگري و آشنا كردن جامعه با خوبيها و بديهاي موجود است. نخبگان وظيفه دارند تا ضمن نقد منصفانه دولت، فضا را براي رايگيري پرتعداد و پرنفر با آمار بسيار خوب فراهم كنند البته موانع، ناباوريها و ذهنيات منفي هم وجود دارد و مردم ميخواهند بدانند نتيجه 30 سال راي دادن چه شده است.
گرايش شما به سمت كدام كانديدا است؟ شنيده ميشود از آقاي رضايي حمايت ميكنيد؟
نظر من در مورد تمام كانديداهاي تاييد شده به غير از احمدينژاد مثبت است. اما دوست دارم رضايي در اين منصب باشد.
چرا؟
رضايي را از سالهاي 51 و 52 ميشناسم. او در آن سالها به تازگي از زندان آزاد شده بود. او را به عنوان دانشآموز روشنفكري ميشناختم كه در مقابل رژيم ايستاده بود و در جنوب به عنوان سمبل مبارزان مطرح بود و پس از آن نيز خدمات زيادي را به ثمر نشاند و بارها تا مرز شهادت پيش رفت. در پرونده ساواك اجازه تير داده شده بود يعني هر كجا رضايي را ديدند به او تير بزنند بنابراين براي مدتي متواري بود اما در همان زمان هم فعاليت سياسي ميكرد و اميد ميداد. رضايي از موسسان منصورون بود كه بعد از انقلاب به مجاهدين انقلاب اسلامي تغيير نام داد من هم در آن تشكيلات حضور داشتم. در زمان تشريففرمايي امام (ره) به وطن، رضاي مسوول حفاظت محافظان امام بود 60 هزار نفر را سازماندهي كرد و عملكرد خوبي داشت. پس از آن با حكم امام(ره) به وطن، رضايي مسوول حفاظت محافظان امام بود و 60 هزار نفر را سازماندهي كرد و عملكرد خوبي داشت. پس از آن با حكم امام(ره) در سپاه مشغول به خدمت شد. 3 كودتا را در زماني كه مسوول اطلاعات سپاه بود، كشف كرد و در زماني كه مناطق بحراني مثل سيستانو بلوچستان، كردستان تركمنصحرا و خوزستان به بحران كشيده شد، آقا محسن در مقابله با بحرانآفرينان زحمات زيادي كشيد كه اين زحمات، سازماندهي شده، پرحجم و موثر بود. آقا محسن فرماند بلامنازع جنگ بود و حضرت امام هم در بسياري موارد روي ايشان حساب ميكرد. علت دوبار نخستوزيري موسوي، پافشاري محسن رضايي بود كه به امام فرموده بود كه موسوي بايد بماند تا دولت و سپاه بتوانند از كشور دفاع كنند. بعدها در هر مرحلهاي از انقلاب، آقا محسن وظيفه خود را به خوبي انجام داده است. او انسان خوشفكر با ديد باز است و مستبد و دگم نيست. آقا محسن نيروشناس خوبي است و گاهي اوقات افراد در اطراف ايشان با هم متضاد هستند و نشان ميدهد كه رضايي از افراد با افكار مختلف استفاده كرده است كه نقطه مشترك آنها شايستگي آنهاست. از سوي ديگر رضايي يك شخصيت بينالمللي است و تمام دنيا او را ميشناسند. در زماني برخي آقايان ميخواستند كه رضايي فرمانده سپاه نباشد اما امام فرمودند كه آقا محسن شخصيت بينالمللي است و چطور ميتوانم در زمان جنگ، فرمانده را عوض كنم.
در مورد كانديداهاي ديگر چگونه قضاوت ميكنيد؟
مهندس موسوي و كروبي از استوانههاي كشور هستند و نميتوان آنها را با برخيها مقايسه كرد. كروبي 13 تا 14 سال از عمر خود را در زندان سپري كرده و از مبارزان بسيار مقاوم زمان شاه بوده است. مهندس موسوي هم از زحمتكشان و مبارزان بود و نميتوان آنها را با احمدينژاد مقايسه كرد. مقايسه اينها مانند مقايسه جنس درجه اول با درجه سوم است. البته احمدينژاد هم نقاط مثبتي دارد. اما معتقدم بر 3 گزينه ديگر بهتر ميتوان سرمايهگذاري كرد. حضرت آقا هم مخالف هيچكدام از اينها نيست و شوراي نگهبان هم آنها را تاييد كرده است.
يعني شما تمام مشكلات را متوجه رئيسجمهوري ميدانيد؟
هركس رئيسجمهور شود، مشكلاتي دارد و اين مشكلات به صورت ذاتي در پست رياستجمهوري وجود دارد. دليل آن هم نداشتن حزب قدرتمند است تا بتواند نيروهاي كافي تربيت كرده و در اختيار رئيسجمهور قرار دهد بنابراين انتخابهاي نادرست از سوي رئيسجمهور مشاهده ميشود. مشكلات كشور به نفت بشكهاي 200 دلار يا 50 دلار ربطي ندارد. اين سوءمديريتها، مردم را اذيت كرده است. ضعف مديريت در تمام ردهها، 40 تا 45 درصد امكانات را از بين برده است لذا اگر سوءمديريتها حل شود، ميتوانيم موفق باشيم. زمان شعار دادن گذشته است و پس از 30 سال ديگر نميتوانيم شعار دهيم. تا حرفي ميشود، ميگويند به زمان نياز داريم. چقدر زمان ميخواهيد؟ 30 سال زمان كمي بود. مگر اين زمان براي اروپا، آمريكا، تركيه و مالزي نبود؟ رئيس بانك مركزي، در برزيل طي 3 تا 5/3 سال كشورش را از فقيرترين به غنيترين در آمريكايجنوبي تبديل ميكند يا ماها تير محمد كه وضع مالزي را دگرگون ساخت. تركيه از بدهكارترين كشورها بود اما لائيكها توانستند كشورشان را به سمت پيشرفت رهنمون سازند و مردمشان بسيار راضي هستند مگر يك رئيسجمهور به چند سال براي حل مشكلات كشور نياز دارد. شعار خاتمي سياسي و غيراقتصادي بود. اما مردم از آن دوره راضيتر هستند. نرخ رنج بشري در ايران 90 درصد است و تنها وضعيت رژيم اسرائيل از ما بدتر است كه نرخ رنج بشري 94 درصد است اكثر مردم ايران مشكل دارند و در خانه جوان بيكار دارند. ميگوييم مرگ بر آمريكا، اما همين آمريكا توانست با مشاغل خانگي 20 ميليون شغل ايجاد كند. ما هم ميتوانيم و در تهران فرصتهاي خوبي داريم كه كارگاههاي خانگي تشكيل دهيم و دولت هم وام صددرصد دهد.
مگر طرح كارگاههاي زودبازده هم مشابه همين طرح كارگاههاي خانگي نبود؟
18 ميليارد دلار به كارگاههاي زودبازده اختصاص دادند كه 74 درصد انحراف از بودجه داشت لذا اين طرح موفق نبود و نتوانست اشتغال ايجاد كند.
شما چه راهكاري ارائه ميدهيد؟
شهرداري بايد اجازه دهد كه مردم يك سوم منازلشان را تبديل به كارگاه كوچك كنند و دولت وام صددرصدي به آنها بدهد. اين طرح در ژاپن و چين اجرا شد و نتايج خوبي داشت. اگر شهرداري از اين منازل. حق تراكم دريافت نكند، خواهيد ديد كه چطور در طي يك سال 100 هزار منزل تبديل به 100هزار كارگاه ميشود.
آيا طرحي را در اين راستا به رئيسجمهور ارائه دادهايد؟
طرحي بود كه بر مبناي آن 30 هزار كارگاه موفق در كشور شناسايي و به هر كارگاه اجازه داده شود كه شعبههاي خود را در 10 شهر ديگر داير كنند كه در اين صورت 300 هزار كارگاه و حدود يك ميليونونيم فرصت شغلي ايجاد ميشود. من اين طرح را به احمدينژاد دادم و زمان زيادي با او صحبت كردم كه در نهايت قرار شد اجرايي شود.
آيا در نهايت اين طرح اجرا شد.
اين طرح را ناقص اجرا كردند. 18 ميليارد دلار كه براي كارگاههاي زودبازده هزينه كردند، چه شد؟ هر ميليارد تومان بايد براي 50 نفر ايجاد شغل ميكرد و بالاي 100 هزار شغل ايجاد ميشد بگويند چند شغل ايجاد شد؟ اين پول تبديل به زمين و مسكن شد كه نتيجه آن تورم قيمت مسكن بود.
افرادي مانند دكتر رامين يا دكتر الهام چگونه در دايره نزديكان رئيسجمهور جاي گرفتند؟
من كاري به رامين ندارم اما بعضيها خودشان را جلو انداختند. يكي از آقايان را ديدم آنقدر چاپلوسانه با رئيس جمهور برخورد ميكرد كه خجالت كشيدم. كسي كه با حقارت، چاپلوسي و پستي به پست ميرسد معلوم است كه نميتوانند براي مردم دلسوزي كند. خيليها در صف دهم هم نبودند اما يك دفعه پريدند در صف اول. خيلي از اينها به احمدينژاد اعتقاد نداشتند، تحقير و فحاشيميكردند اما توانستند فرصتطلبي كنند و اين تشكيلات كه فاقد فيلتر بود را از دست انقلابيون خارج كردند و احمدينژاد تنها ماند البته خودش هم در اين تنها ماندن نقش داشت. معلوم است وقتي كه آقاي خوشچهره و بيادي كنار احمدينژاد نباشند، چه كساني ميآيند. خوشچهره داراي دكتراي اقتصاد و رزمنده است كه ميتوانست به كار گرفته شود. بعضيها مشكوك هستند و حساب شده آمدهاند. فردي كه در آمريكا بوده و زن و بچهاش آمريكايي هستند، يك دفعه به جاي آيتالله خامنهاي از لفظ امام خامنهاي استفاده ميكند. بايد يقه او را گرفت زيرا براي هدف و منظور نادرستي آمده است. برخيها را هم بايد واقعا بيصلاحيت و كمصلاحيت معرفي كرد.
فكر نميكنيد با توجه به رابطه خانوادگي شما با احمدينژاد، اين انتقادات به ضرر خانواده پسرتان باشد؟
نه. من آدم دانشگاهي هستم. در زمان شاه، بچههاي ماركسيست و مسلمان در يك اتاق با هم زندگي ميكردند. دانشگاه محل تضارب عقايد است. اشكالي ندارد. البته اذيت و آزارهاي فراواني براي ما به وجود آوردند كه قصه ديگري دارد.
حتي يك نمونه را هم نميتوانيد بگوييد؟
نه. به نحوي است كه اگر من بعضي صحبتها را براي مردم بگويم، نظر مردم نسبت به بعضيها خيلي تغيير ميكند و ما هم به خدا واگذار كرديم.
يكي از شعارهاي احمدينژاد در سال 84، عدالتطلبي و اجراي عدالت بود، به نظرتان اين عدالت چقدر محقق شد؟
احمدينژاد در عدالت در حوزه اخلاق چندان موفق نبود، به عدالت در حوزه اقتصاد از 100، نمره 8 تا 10 ميدهم. اما عدالت اجتماعي و رسيدگي به قشر محروم كارهايي انجام شده كه اين روزها بيشتر شاهد آن هستيم اي كاش قبلها اين اتفاقات ميافتاد.
يعني معتقديد شائبه انتخاباتي بودن آن پيش ميآيد؟
بله. شبهه ايجاد ميكند زيرا در زمان انتخابات نبايد اينگونه اقدامات را انجام داد.
اگر احمدينژاد بار ديگر پيروز انتخابات شود،به نظرتان در چه وزارتخانههايي بايد تغيير ايجاد كند؟
بايد در وزارت اقتصاد، بانك مركزي و نفت تغيير ايجاد شود زيرا ضعيف و ناهماهنگ هستند. هركس بر سر كار آمد بايد يك عنصر قوي اقتصادي را رئيس بانك مركزي كند و اين فرد را مدتي نزد رئيس بانك مركزي برزيل بفرستد تا كار ياد بگيرد. رئيس بانك مركزي بايد 4 سال سر كار بماند و طرح و ايده داشته باشد و رئيس جمهور هم از او دفاع كند. شاهديم كه در 4 سال 3 رئيس بانك مركزي عوض شدند و سيستم مالي ما فلج شد. وزير نفت هم حتما بايد عوض شود، نيروهاي خوبي در پيكره وزارت نفت حضور دارند كه ميتوان از آنها استفاده كرد. وزارت آموزشوپرورش هم افتضاح است. با يك افكارسنجي عادلانه در اين وزارتخانه متوجه ميشويد كه همه از آقاي وزير مينالند زيرا تاكنون مسووليت خاصي نداشته و در دانشگاه تدريس ميكرده است، جهرمي در وزارت كار و امور اجتماعي تا اندازهاي مثبت نشان داده و عملكرد تقريبا خوبي داشته است اما از وزارت تعاون و رفاه، حركت خاصي نديدهايم، وزارت تعاون ميتوانست در بخش تعاوني اشتغالزايي كند، وزارت رفاه ميتوانست در بحث اجتماعي كارهاي خوبي انجام دهد كه نكرد و به نظر من وزير فعلي اصلا اين كاره نيست. شنيدم از وزراي احمدينژاد تنها 2 نفر داراي مدرك اصلي هستند و اكثر آنها داراي مدرك شبههدار هستند، اگر دولتي سر كار باشد كه تنها 2 نفر مدرك سالم داشته باشند، چطور ميتوانند خدمت كنند؟ اين وزرا چه كساني بودند و چرا مدرك نگرفتند؟ به نظرم خيليها تنبل بودند. ما از رزمندهاي كه 8 سال جنگيده است انتظار مدرك نداريم زيرا وجودش را داده و نميتواند درس بخواند اما از كسي كه به جنگ نرفته و مدرك هم ندارد، نميتوان دفاع كرد.
شبهاتي در مورد وزير كشور هم مطرح بود. مسائلي كه در مورد وضعيت مالي آقاي محصولي مطرح ميشود را چه قدر صحيح ميدانيد.
بايد به حال وزارت كشور گريه كرد. زماني كه محصولي براي وزارت نفت مطرح شد و سپس استعفا داد، به احمدينژاد اعتراض كردم كه چرا محصولي را معرفي كرديد كه در سپاه هم درباره او خوب نميگويند و ميلياردر شده است و مشخص نيست چه كار كرده است. احمدينژاد گفت كه «من ايشان را با اكراه خودش آوردم و خودش نميخواست كه بيايد و حاضر شد از ميلياردرها پولي كه از بيرون ميگيرد. بگذرد و اينجا، مجاني كار كند»، من مطلقا اين مساله را قبول ندارم زيرا توجيه است. اگر عملكرد محصولي را بررسي كنيد مشخص ميشود در اين چهار سال چه كارهايي كرده است اما ادعا تا دلتان بخواهد وجود دارد. ساختار وزارت كشور بايد تغيير كند. اگر ميخواهيد بدانيد كه وضعيت استانداريها چگونه است، افكارسنجي كنيد تا معلوم شود مردم چه نظري نسبت به استانداران و فرمانداران دارند. درصد زيادي از آنها ناتوانند يا انسانهاي بهتري بودند كه ميتوانستند استفاده كنند اما نكردند.
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 13,مه,2025