| وجود ما پر است از گنج امـّید | خدا این را به ما از لطف بخشید |
| زمین دائم به گشت امید واراست | به گردیدن بگیرد نور خورشید |
| قمر همواره مشتاق زمین است | نمی گردد ببین بـرگـرد ناهید |
| یکی مهواره ی مـلّی در ایـران | به دست خبره ی فن خلق گردید |
| محقّق شد یکی از آرزوهــا | از این رو صانعش«امّـید» نامید |
| چو شد پرتاب این مهواره در دم | فضای آسمان را در نوردیـد |
| به هنگام رها گشتن ز موشک | بسا از هیبتش افـلاک لـرزید |
| کـران آسمان را خوب پیمود | به سرعت درمدارخویش چرخید |
| خبرها ز آن به عالم منتشر شد | به شرق وغرب این اخبارپیچید |
| یکی خوشنود گشت ازسازوکارش | یکی از رمـز و راز کار ترسید |
| دل ملت از این توفیق شد شاد | دل بعضی از آن پـرتاب رنجید |
| به هــرجا بود ایرانی شنیدم | به خود از بابت « امید » بالید |
| جهانش با تحیّر کـــرد باور | نمودش مـردم بسیار تایید ! |
| شعر از | اکبر علی بیکی |
یزدفردا
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا

شنبه 06,دسامبر,2025