یزدفردا:حجت‌الاسلام‌ محمدصادق صادقی‌ گیوی‌ معروف‌ به‌ «خلخالی‌» به‌ سال‌ ۱۳۰۵ در گیو خلخال‌ و در خانواده‌ای‌ متوسط‌ و مذهبی‌ دیده‌ به‌ جهان‌ گشود. پس‌ از گذراندن‌ تحصیلات‌ ابتدایی‌ و نیز قسمتی‌ از دروس‌ مقدماتی‌ حوزوی‌ در زادگاه‌ خود برای‌ تحصیل‌ در سطوح‌ عالی‌تر علوم‌ دینی‌ در ۱۳۲۳ ش‌ عازم‌ حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ قم‌ شد. در جریان‌ جنگ‌ جهانی‌ دوم‌ و ماجرای‌ فرقه‌ی‌ دموکرات‌ در آذربایجان‌ ارتباط‌ او با زادگاهش‌ قطع‌ شد و روزگار را به‌ سختی‌ می‌گذراند. در دوران‌ طلبگی‌ با آیت‌الله‌ سیدمصطفی‌ خمینی‌ در امور درسی‌ همکاری‌ می‌کرد؛ به‌‌طوری‌ که‌ آقا سید مصطفی‌ وی‌ را به‌ عنوان‌ هم‌ بحث‌ خویش‌ برای‌ تبحر در دروس‌، برگزیده‌ بود (حسینیان‌، ۱۵). از دیگر هم‌ مباحثه‌های‌ وی‌ شهید مطهری‌ و آقا سید حسن‌ شریعتمداری‌ جهرمی‌ بودند که‌ آیت‌الله خلخالی‌ بیشتر اوقات‌ خود را در فیضیه‌ با آنان‌ می‌گذراند (سلام‌ / ۲۳۹). دوستی‌ و معاشرت‌ با آیت‌الله‌ خمینی‌ موجب‌ ارتباط‌ وی‌ با امام‌خمینی‌ شد. او در کنار شرکت‌ در درس‌ فقه‌ و اصول‌ آیات‌: محقق‌ داماد، بروجردی‌، حجت‌ و مجاهدی‌ در سال‌ ۱۳۳۰ ش‌ در درس‌ خارج‌ فقه‌ امام‌ در مسجد سلماسی‌ حضور می‌یافت‌  (همان‌، ۲۳۸). مدتی‌ هم‌ در نزد علامه‌ طباطبایی‌ فلسفه‌ آموخت‌ (روزشمار انقلاب‌ اسلامی‌، ۲/۱۴۵). همچنین‌ از سال‌ ۱۳۲۹ تا ۱۳۴۱ در نقاط‌ مختلف‌ ایران‌ به‌ وعظ‌ و خطابه‌ پرداخت‌ و این‌ استمرار از او سخنوری‌ توانا ساخت‌  (سلام‌، ۲۳۸).

وی‌ در هنگام‌ آوردن‌ جنازه‌ی‌ رضاخان‌ از مصر به‌ ایران‌ با عبدالحسین‌ واحدی‌ از رهبران‌ فدائیان‌ اسلام‌ آشنا شد و با او به‌ فعالیت‌ در حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ قم‌ پرداخت‌. پیش‌ از این‌ نیز پدرش‌ با سید مجتبی‌ نواب‌ صفوی‌ در گیو مراوده‌ داشت‌ (همان‌).

بعد از فوت‌ آیت‌الله بروجردی‌، در ترویج‌ و تبلیغ‌ مرجعیت‌ حضرت‌ امام‌ خمینی‌ کوشید و با آغاز نهضت‌، در کنارشان‌ قرار گرفت‌. در اول‌ فروردین‌ سال‌ ۱۳۴۲ (روز شهادت‌ امام‌ جعفر صادق) در روز کشتار فیضیه‌ در منزل‌ امام‌ حضور داشت‌ و هنگامی‌ که‌ مأموران‌ ساواک‌ با فرستادن‌ صلوات‌ بی‌هنگام‌ قصد بر هم‌ زدن‌ جلسه‌ی‌ روضه‌خوانی‌ را داشتند، آیت‌الله خلخالی‌ مأمور ابلاغ‌ پیام‌ امام‌ به‌ آنان‌ مبنی‌ بر پرهیز از انحلال‌ شد و در سوم‌ خرداد ۱۳۴۲ در جریان‌ دیدار مردم‌ خمین‌ از امام‌ خمینی‌، «شیخ‌ خلخالی‌» مراتب‌ سپاس‌ امام‌ (را) از مردم‌ خمین‌ اعلام‌ کرد (مرادی‌ نیا، ۳۶).

مدتی‌ پس‌ از قیام‌ ۱۵ خرداد دستگیر و در زندان‌ شهربانی‌ تهران‌ محبوس‌ شد. وی‌ پس‌ از تبعید امام‌ به‌ ترکیه‌ همواره‌ از طرفداران‌ جدی‌ حضرت‌ امام‌ بود و با هرگونه‌ اقدامی‌ علیه‌ امام‌ و نهضت‌ برخورد شدیدی‌ می‌کرد. از جمله‌ وقتی‌ طرفداران‌ آیت‌الله شریعتمداری‌ به‌ رهبری‌ شیخ‌ غلامرضا زنجانی‌ در مراسم‌ ختم‌ اثنی‌عشری‌، طلاب‌ هوادار امام‌ را مورد ضرب‌ و شتم‌ قرار دادند، آیت‌الله خلخالی‌ در اعتراض‌ به‌ این‌ اقدام‌ در مدرسه‌ی‌ فیضیه‌ سخنرانی‌ تندی‌ ایراد کرده‌ و با دیگر طلاب‌ به‌ عنوان‌ اعتراض‌ راهی‌ منزل‌ آقای‌ شریعتمداری‌ شد  (خاطرات‌ حجت‌الاسلام‌ سید علی‌ اکبر محتشمی‌پور، ۴۱۶). در اثر این‌ فعالیت‌ها بارها توسط‌ ساواک‌ احضار و دستگیر شد. در تداوم‌ این‌ فعالیت‌ها، در آن‌ سال‌های‌ خفقان‌، به‌ انارک‌ یزد و رودبار تبعید شد. شهادت‌ آیت‌الله سید مصطفی‌ خمینی‌ که‌ دوره‌ای‌ نوین‌ در نهضت‌ اسلامی‌ مردم‌ ایران‌ پدید آورد، خلخالی‌ را بار دیگر در عرصه‌ی‌ مبارزه‌ فعال‌ ساخت‌. وی‌ در مراسم‌ شب‌ هفت‌ شهید سید مصطفی‌ در مسجد اعظم‌ قم‌ ـ که‌ از سوی‌ حوزه‌ی‌ علمیه‌ برپا شده‌ بود ـ همراه‌ آقایان‌ ربانی‌ املشی‌ و خزعلی‌ سخنرانی‌ کرد ( ۲/۳۳۱). او در مراسم‌ چهلم‌ فرزند ارشد امام‌ در همان‌ مسجد به‌ همراه‌ ربانی‌ املشی‌ بار دیگر عهده‌دار همان‌ وظیفه‌ شد  (روزشمار انقلاب‌ اسلامی‌، ۲/۲۹۹).

فعالیت‌ پردامنه‌ی‌ خلخالی‌ موجب‌ شد تا وی‌ در سال‌ ۱۳۵۶ به‌ همراه‌ آیات‌ و حجج‌ اسلام‌ خامنه‌ای‌، ربانی‌ شیرازی‌، معادیخواه‌ و شیخ‌ علی‌ تهرانی‌ به‌ منطقه‌ی‌ دور فارس‌ تبعید شود (همان‌، ۲/۵۱۲)، اما تبعید مبارزه‌ی‌ آیت‌الله خلخالی‌ را با رژیم‌ متوقف‌ نساخت‌؛ به‌ طوری‌ که‌ وی‌ در فروردین‌ سال‌ ۱۳۵۷ به‌مناسبت‌ چهلم‌ شهدای‌ تبریز، از تبعیدگاه‌ خود اعلامیه‌ی‌ شدیداللحنی‌ صادر  (همان‌، ۳/۵۲)  و در ۲۴ خرداد همان‌ سال‌ به‌ همراه‌ شیخ‌ علی‌ تهرانی‌ در بزرگداشت‌ دکتر علی‌ شریعتی‌ به‌ مناسبت‌ یکمین‌ سال‌ فقدان‌ وی‌ اعلامیه‌ای‌ صادر کرد (همان‌، ۳/۴۹۸). در حالی‌ که‌ رژیم‌ همچنان‌ به‌ سرکوب‌ قیام‌ ادامه‌ می‌داد، خلخالی‌ در ۸ شهریور همراه‌ دیگر
روحانیون‌ تبعیدی‌ همچون‌ نورمفیدی‌ و سید علی‌ اصغر دستغیب‌ اعلامیه‌ای‌ را خطاب‌ به‌ علما و مردم‌ ایران‌ به‌ مناسبت‌ هشت ماه‌ کشتار مردم‌ انقلابی‌ امضا کرد (همان‌، ۵/۱۱۱).

با سست‌شدن‌ پایه‌های‌ رژیم‌ و پیشرفت‌ کار انقلابیون‌ برای‌ استقبال‌ از رهبر کبیر انقلاب‌ عازم‌ تهران‌ شد؛ اما با اعلام‌ خبر بستن‌ فرودگاه‌ و ممانعت‌ از ورود امام‌ توسط‌ دولت‌ بختیار، به‌ همراه‌ آقایان‌ منتظری‌، بهشتی‌، محمد منتظری‌، طاهری‌ اصفهانی‌ و برادران‌ خامنه‌ای‌ در اعتراض‌ به‌ این‌
عمل‌ در دانشگاه‌ تهران‌ متحصن‌ شد  (پیام‌ انقلاب‌، ۵۵/۴۵).

با پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در ۲۲ بهمن‌ ۱۳۵۷ امام‌ خمینی‌ وی‌ را به‌ منصب‌ مهم‌ حاکم‌ شرع‌ و حاکم‌ دادگاه‌ انقلاب‌ برگزید. او در همان‌ آغاز مسئولیت‌، نصیری‌ و سه‌ تن‌ از امرای‌ ارتش‌ را در مدرسه‌ی‌ رفاه‌ که‌ امام‌ در آن‌ ساکن‌ بود، به‌ «ارتکاب‌ جنایت‌، کشتار مردم‌ و خیانت‌ به‌ کشور»، مجرم‌ و مفسد فی‌ الارض‌ شناخته‌ و حکم‌ اعدام‌ آنها را صادر کرد.

اعدام‌ هویدا و ویران‌ ساختن‌ مقبره‌ی‌ رضاخان‌ پهلوی‌ با حکم‌ وی‌ موجب‌ سر و صداهایی‌ در اطراف‌ نام‌ صادق خلخالی‌ شد. اعدام‌ هویدا به‌ عنوان‌ صاحب‌ طولانی‌ترین‌ دوره‌ی‌ نخست‌وزیری‌ در دوره‌ی‌ مشروطه‌ از نظر بین‌المللی‌ مورد توجه‌ و حساسیت‌ برانگیز بود؛ حتی‌ دولت‌ موقت‌ مهندس‌ مهدی‌ بازرگان‌ از مخالفان‌ این‌ اعدام‌ بود؛ اما خلخالی‌ با قاطعیت‌ حکم‌ اعدام‌ او را صادر کرده‌ و برای‌ اجرای‌ آن‌ وارد عمل‌ شد. هویدا بعد از محاکمه‌، به‌ اعدام‌ محکوم‌ شد و حکم‌ در همان‌ روز به‌ اجرا درآمد.

در تخریب‌ مقبره‌ی‌ رضاخان‌ هم‌ بنی‌صدر با این‌ اقدام‌ مخالفت‌ ورزید  (طلوعی‌، ۴۷۰). قاطعیت‌ خلخالی‌ او را فرد مناسبی‌ برای‌ مبارزه‌ با مواد مخدر ساخت‌ و نام‌ او به‌ عنوان‌ رئیس‌ کمیته‌ی‌ مبارزه‌ با مواد مخدر پرآوازه‌ گشت‌ که‌ این‌ ریاست‌ به‌ مدت‌ نه‌ ماه‌ طول‌ کشید (سلام‌، ۲۴۶).

عضویت‌ دوره‌ی‌ اول‌ خبرگان‌ رهبری‌ همراه‌ سه‌ دوره‌ نمایندگی‌ مردم‌ قم‌ در مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌، از دیگر مسئولیت‌های‌ وی‌ پس‌ از انقلاب‌ است‌.

از دیگر مناصب‌ خلخالی‌ می‌توان‌ واگذاری‌ تولیت‌ حضرت‌ عبدالعظیم‌ توسط‌ امام‌ به‌ وی‌ اشاره‌ کرد  (همان‌، ۲۴۶). خلخالی‌ علاوه‌ بر فعالیت‌ سیاسی‌ از اشتغال‌ به‌ امور علمی‌ نیز غافل‌ نمانده‌ و امر تقریر درس‌ امام‌ خمینی‌ را برعهده‌ گرفت‌ و حاشیه‌ بر عروة‌الوثقی‌ را در مدت‌ تبعید در انارک‌ یزد و رودبار به‌ انجام‌ رساند  (روزشمار انقلاب‌ اسلامی‌، ۲/۱۴۵) رساله‌ی‌ توضیح‌المسائل‌ را نیز در کارنامه‌ی‌ خویش‌ دارد. همچنین‌ هنگامی‌ که‌ تولیت‌ حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ حضرت‌ عبدالعظیم‌ را عهده‌‌دار بود، در آنجا به‌ تدریس‌ درس‌ خارج‌ و کفایه‌ و مکاسب‌ اهتمام‌ داشت‌ و بعداً این‌ کار را در حوزه‌ی‌ علمیه‌ی‌ قم‌ ادامه‌ داد. او در سال‌ ۱۳۸۲ درگذشت‌ و در قم‌ مدفون‌ گردید.

منابع‌

۱٫ حسینیان‌، روح‌الله،  ستاره‌ی‌ صبح‌ انقلاب‌ (شهید سید مصطفی‌ خمینی‌)، تهران، مرکز اسناد انقلاب‌ اسلامی‌، ‌۱۳۷۹

۲٫ خاطرات‌ حجت‌الاسلام‌ والمسلمین‌ سید علی‌ اکبر محتشمی‌‌پور، تهران، دفتر ادبیات‌ انقلاب‌ اسلامی‌، حوزه‌ی‌ هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌، ۱۳۷۶

۳٫ روزشمار انقلاب‌ اسلامی‌، ج‌ ۲، تهران، حوزه‌ هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌، ۱۳۷۷

۴٫ روزشمار انقلاب‌ اسلامی‌، ج‌ ۳، تهران، حوزه‌ی‌ هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌، ۱۳۷۸

۵٫ روزشمار انقلاب‌ اسلامی‌، ج‌ ۵، تهران، حوزه‌‌ی هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌، ۱۳۷۸

۶٫ روزنامه‌ی‌  سلام‌، یکشنبه‌، ۲۵ اسفند ۱۳۷۰، سال‌ اول‌، شماره‌‌ی ۲۳۸

۷٫ روزنامه‌ی‌  سلام‌، یکشنبه‌، ۱۶ فروردین‌ ۱۳۷۱، سال‌ اول،‌ شماره‌ی‌ ۲۴۶

۸٫ طلوعی‌، محمود،  پدر و پسر، تهران، نشر گفتار، ۱۳۷۰

۹٫ عاقلی‌، باقر،  روزشمار تاریخ‌ ایران‌، ج‌ ۲، تهران، نشر گفتار، ۱۳۷۰

۱۰٫ مرادی‌‌نیا، جواد،  خمین‌ در انقلاب‌، تهران، نشر عروج‌، ۱۳۷۵

۱۱٫ مقدسی‌، محمد و دیگران‌، ناگفته‌ها؛ خاطرات‌ شهید حاج‌ مهدی‌ عراقی، تهران، رسا، ۱۳۷۰

۱۲٫ نجمی‌، ناصر،  از سید ضیاء تا بازرگان‌، ج‌ ۲، تهران، نویسنده‌، ‌۱۳۷۰

۱۳٫ پیام‌ انقلاب‌، شماره‌‌ی ۵۴، سال‌ ۱۳۶۰

/رضا مختاری‌ اصفهانی‌/

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا