نوشتار پیش رو چکیده مقالهای است باعنوان «بررسی علل وقوع طلاق در شهرستان طبس و راهکارهای پیشگیری از آن» که با همکاری بهزاد جهانی «دانشجوی دکتری حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه علامه طباطبایی»، غلامحسین توکلی «رئیس دادگستری شهرستان طبس و کارشناس ارشد حقوق خصوصی» و زهرا رمضانیپور «روانشناس مرکز مداخله در بحران اداره بهزیستی شهرستان» در حال نگارش نهایی و چاپ در یکی از مجلات علمی میباشد و به جهت اهمیت موضوع و همچنین ضرورت آگاهیرسانی به عامه مردم منتشر میشود.
وجود بنای استوار خانواده از افتخارات جامعه اسلامی و ایرانی میباشد. ولی عواملی چون بیماری اقتصادی، تغییرات فرهنگی و مذهبی، رشد فنآوری و شهرنشینی و... در حال از بین بردن الگوهای سنتی خانواده و نظام خویشاوندی است. یکی از پیامدهای اصلی این تغییرات، افزایش آمار طلاق در جامعه است.
به هر روی، امروزه یکی از مهمترین چالشها و مشکلات خانوادههای ایرانی، پدیده طلاق است. شهرستان طبس نیز به رغم پیشینه خانواده دوستی و مذهبی مستحکم و ناچیز بودن آمار طلاق در سالهای نه چندان دور، چند سالی است که آمار طلاق در آن رو به افزایش نهاده و سیر صعودی نگران کنندهای دارد.
بیشک، ارائه و تحلیل آمار کمی و کیفی طلاق در شهرستان میتواند به خانوادهها، کارشناسان و مسئولین در اتخاذ تدابیر کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت منطقهای جهت مقابله با این پدیده یاری رساند.
آمار مستند ذیل، مستخرج از جامعه آماری ۱۰۰ پرونده اختلاف خانوادگی و طلاقی است که بین تیرماه ۱۳۹۲ تا تیر ۱۳۹۳ در دادگستری شهرستان طبس تشکیل شده و زوجین و خانوادههای آنها جهت حل اختلاف به دفتر حمایت از حقوق زنان و کودکان دادگستری شهرستان معرفی شدهاند.
مستندات موجود نیز بر اساس پرسشنامه و مصاحبه تخصصی جمع آوری شده است. شایان ذکر است برخی از این پروندهها منجر به صلح و سازش و متأسفانه اکثر آنها نیز منجر به جدایی زوجین گردیده است.
* علل طلاق زوجین
مهمترین علل طلاق در شهرستان شامل عدم تفاهم اخلاقی و دخالت اطرافیان «۳۲ درصد معادل ۳۲ پرونده»، نارضایتی جنسی زوجین یا خیانت یکی از آنها «۲۰ درصد» و اعتیاد «۱۷درصد» میباشد. سایر عوامل مانند بیکاری و مشکلات اقتصادی، بیماریهای روانی، فریب در ازدواج، ازدواج اجباری، ازدواج مجدد و ضرب و جرح که در مواردی ممکن است با سایر موضوعات هم پوشانی داشته باشد نیز ۳۲ درصد باقیمانده را تشکیل میدهد.
* سطح تحصیلات زوجین
بررسی میزان تحصیلات طرفین پروندهها نشان میدهد که حدود ۲۰ درصد «زوج و زوجه» دارای تحصیلات دانشگاهی از فوق دیپلم تا کارشناسی ارشد میباشند.
۲۵ درصد زوجین دارای مدرک تحصیلی دیپلم هستند. ۵۵ درصد نیز تحصیلات زیر دیپلم داشتهاند. تنها در یک مورد زوج بیسواد بوده که اتفاقا زوجه وی دارای مدرک کارشناسی بوده است.
* شغل زوجین
نتایج تحقیق نشان میدهد ۳۷ درصد آقایان دارای اختلاف خانوادگی دارای شغل کارگری، ۲۰ درصد کارمند، ۲۰ درصد دارای شغل آزاد و ۲۳ درصد هم بیکار بودهاند.
در نقطه مقابل، ۸۱ درصد خانمها، محصل یا خانه دار و ۱۹ درصد باقیمانده نیز دارای شغل و درآمد بودهاند.
* محل سکونت زوجین
۶۴ درصد پروندههای طلاق تشکیل شده در این محدوده زمانی مربوط به زوجینی است که در شهر زندگی میکرده و ۳۶ درصد آنها نیز در روستا زندگی میکردهاند.
* سن زوجین هنگام طلاق
تحلیل سنی طرفین پروندههای طلاق نشان میدهد ۲۱ درصد آقایان هنگام طلاق زیر ۲۵ سال، ۴۵ درصد بین ۲۵ تا ۳۰ سال و ۳۴ درصد نیز بالای ۳۰ سال سن داشتهاند.
این آمار در خانمها نیز ۳۶ درصد برای اشخاص زیر ۲۵ سال، ۳۲ درصد بین ۲۵ تا ۳۰ سال و ۳۲ درصد نیز بالای ۳۰ سال سن است.
نکته قابل توجه نیز اینکه ۶۴ درصد آقایان هنگام ازدواج کمتر از ۲۵ سال داشته و در مقابل، ۳۵ درصد خانمها نیز در زمان ازدواج کمتر از ۲۰ سال سن داشتهاند.
* نوع طلاق زوجین
در ۷۰ درصد پروندهها، دادخواست طلاق توافقی ارائه شده است؛ بدین معنا که طرفین به طلاق رضایت داده و بر این اساس به دادگاه مراجعه نموده و در مسائلی مانند حق و حقوق مالی زوجه، حضانت طفل و… به توافق رسیدهاند. در ۳۰ درصد باقیمانده نیز دادخواست طلاق یک طرفه مطرح شده است.
* سایر موارد
سایر آمار قابل توجه تحقیق به این شرح است:
در ۱۴ درصد پروندهها، اختلاف سنی زوجین به گونهای است که زوج حداقل ۸ و حداکثر ۲۲ سال از همسر خود بزرگتر بوده است.
در خصوص رابطه سنی معکوس نیز در ۲۳ درصد کل اختلافات، زوجه بین ۲ تا ۱۱ سال از شوهر خود بزرگتر بوده است.
همچنین در ۴۸ درصد از پروندهها، حداقل خانواده یکی از طرفین یا هر دو خانواده با ازدواج آنها مخالف بودهاند. ۲۵ درصد اختلافات و طلاقها نیز قبل از شروع زندگی مشترک و در مرحله عقد روی داده است.
در نهایت باید گفت تبیین دقیق و نموداری متغیرهای پژوهش و همچنین ارائه راهبردهای حل مشکل در مقاله اصلی ارائه خواهد شد، اما تحلیل آمار ارائه شده نیز کار پیچیدهای نیست و با اندکی دقت میتوان روابط و نوع همبستگی دادههای موجود را استخراج نمود و بر این اساس عواملی چون عدم تفاهم اخلاقی، دخالت اطرافیان، نارضایتی جنسی یا خیانت، اعتیاد، بیکاری و مشکلات اقتصادی، سطح تحصیلات زوجین، اختلاف سنی، سن زوجین هنگام ازدواج و… را مؤثر بر وقوع طلاق در سطح شهرستان دانست.
امید است که با انتشار این اطلاعات گامی در راستای پیشگیری از طلاق و آسیبهای آن برداشته شود.
نویسنده: بهزاد جهانی - اردیبهشت ۱۳۹۴
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 22,فوریه,2025