ارتباط دانشگاه با صنعت را نمی‌توان به صورت منفرد و جدای از نظام اقتصادی اجتماعی و تحقیقاتی مورد بررسی قرار داد و در خصوص آن حکم صادر کرد. به این مساله باید به صورت جامع نگریست و لازم است به مشکلات ارتباط دانشگاه و صنعت و علل پدید آمدن این مشکلات توجه داشت. در گذشته به دلیل دولتی بودن صنایع و اتکای هرچه بیشتر به منابع مالی حاصل از فروش نفت، صنایع نیازمندی‌های خود را از طریق شرکت‌های خارجی تامین می‌کردند و به همین دلیل برای ارتباط بین صنعت و دانشگاه نیازی احساس نمی‌شد و تنها از سوی دانشگاه‌ها برای ارتباط با صنعت و آن هم به دلیل کمبود بودجه و ایجاد درآمد بیشتر، تمایلی کمرنگ وجود داشت. به عبارت دیگر، انگیزه‌ی دوطرف برای ارتباط، درک نیاز واقعی نبود. همچنین با توجه به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه توانمندسازی بخش خصوصی، جایگزینی درآمدهای نفتی با درآمدهای غیرنفتی، تبدیل اقتصاد دانش­بنیان به وجه غالب اقتصاد کشور، حمایت از تولید ملی و فعال کردن واحدهای تولیدی کوچک و متوسط از پیش‌شرط‌های تحقق اقتصاد مقاومتی می‌باشند و با درک این واقعیت که تمام کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه، توسعه‌ی خود را مرهون ارتباط نزدیک دانشگاه و صنعت می‌دانند، سیاست‌گذاران توسعه‌ی کشور به این نتیجه بدیهی نائل شدند که اقتصاد جدید با اقتصاد مبتنی بر صنعت دولتی تفاوت ماهوی دارد. صنعت هزاره‌ی سوم به دانشگاه هزاره سوم و سرمایه‌گذاری بیشتر در پژوهش برای دستیابی به نوآوری‌های فناوری و رقابت در بازار جهانی نيازمند است و پژوهش‌های بنیادی و کاربردی کردن دستاوردهای این پژوهش‌ها از جایگاه ویژه‌ای برخوردار هستند که سرمایه‌ی انسانی در مرکز ثقل این جایگاه قرار دارد. لذاست كه دانشگاه­ها بايد با نگرش جديد نسبت به تأمين نيروي انساني كارآمد؛ برنامه­هاي خود را بازنگري و دانشگاه­ها را براي آموزش­هاي مهارتي مورد نياز كشور باز مهندسي، ساماندهي و سازماندهي مجدد نمايند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا