به گزارش یزدفردا: برای داشتن حرفه موفق باید خود را مدیریت کنیم- غلبه بر تمایلات و عادتهایی که کار و حرفه ما را تضعیف میکنند. ببینیم که محققان و اساتید برای مدیریت موقعیتهای مختلف چه پیشنهادهایی دارند:
ساخت پایه و اساس قوی
چه تازهکارتان را آغاز کرده باشید و چه در حال بازنشسته شدن باشید، چند عامل کلیدی در ایجاد حرفه موفقیتآمیز وجود دارد که باید از آن مطلع باشید:
برای ساخت یک حرفه موفق، چندین اصول کلیدی وجود دارد که در تمام مشاغل و همه جنبههای زندگی اعمال میشوند؛ چه قصاب باشید، چه نانوا و یا تحلیلگر سیستمهای کامپیوتری.توجه داشته باشید که راهکارها و استراتژیهای زیر تأثیر زیادی بر فعالیتها روزمره شما نخواهند داشت. لزوماً به شما کمک نمیکنند تا لیست کارهایی که دارید یا وظایفی که بر دوشتان هست را انجام دهید.
بلکه این راهکارها پایه و اساسی هستند که میتوانید بر روی آنها حرفه موفقی بسازید و تغییرات غیرمنتظره را تحمل کنید. این ایدهها به شما کمک میکند دیدگاه مناسبی از کار و حرفه خود داشته باشید، زیرا زندگی بسیار فراتر از کار است.
ارزش شبکهسازی
شبکهسازی شهرت بینظیری دارد. تمام محققان اتفاقنظر دارند که برقراری ارتباط با همکارهای جدید و قدیم در حوزه کسبوکار، سبب پویایی و آمادگی برای اتفاقات غیرقابلپیشبینی میشود.
اصول شبکهسازی
خبر خوب این است که شما همین الان نیز از مزایای رسمی و غیررسمی شبکهها بهره میبرید.
به افرادی که هرروز با آنها کار میکنید فکر کنید. افرادی که از آنها میپرسید "چرا پرینتر کار نمیکند؟ " یا "کافه جدیدی که تازه روبروی شرکت باز شده را امتحان کردی؟ ". این را شبکه محلی خود در نظر بگیرید.سپس به همکارهایی بیندیشید که بهطور مرتب با آنها برخورد میکنید؛ اینها افرادی هستند که با آنها رابطه کاری دارید و بهاندازه کافی یکدیگر را میشناسید که هر از گاهی با هم گفتوگو کنید. ممکن است نام آنها را "حلقه خارجی" بگذارید. سپس همکاران سابق و کارفرمایان قدیمی قرار میگیرند. آنها میتوانند دایره شما را در لایههای خارجی گسترهتر کنند.اینها سه شبکه کلی هستند. میتوانید شبکههای بیشتری داشته باشید. شبکه از تیم فوتبال شرکت، یا افرادی که صاحب فرزند هستند و درباره امور کودکان با آنها همصحبت میشوید، یا پروژهای سراسری در شرکت که شما نیز عضو آن هستید.
شبکه عامل ایجاد ارتباط با همکاران هستند، نوعی پیوند عاطفی با کسی که ما را میشناسد. همچنین منبعی از اطلاعات یا کسبوکار هوشمند درباره حرفه، شرکت یا صنعتی که در آن کار میکنید هستند.در حقیقت، ارتباطات دور در شبکهها بیشترین ارزش را دارند. مثلاً در کار پیدا کردن کمکتان میکنند. جامعهشناسی به نام "مارک گرانووتر" میان روابط قوی (خانواده، دوستان نزدیک و همکاران) و روابط ضعیف (همکلاسیها و همکاران سابق، افرادی که خوب آنها را نمیشناسیم) تمایز قائل میشود. او در کتاب "قدرت روابط ضعیف" نشان میدهد که چگونه روابط و ارتباطات دور راه به دیگر شبکههایی ایجاد میکند که معمولاً به آنها دسترسی نداریم.همانطور که از باغچه خانتان مراقبت میکنید، باید از این روابط نیز مراقبت کنید. آنها نیاز به پرورش دارند؛ برای برداشت محصول ابتدا باید برایشان وقت و انرژی بگذارید.
چگونه شروع کنیم؟
اگر حس میکنید در شبکهسازی نیاز به تمرین دارید، در اینجا راههایی برای شروع به شما پیشنهاد میدهیم. در اکثر این موارد شما باید آغازگر باشید. پس به آن عادت کنید.
از شبکههای کوچک آغاز کنید. وقتی با همکارهای سابق برخورد میکنید، بیشتر از سلام و احوالپرسی معمولی با او حرف بزنید. وقت بگذارید و سعی کنید از وضعیت کنونیاش مطلع شوید. مشاغل و مسئولیتها همواره درحال تغییرند. بعلاوه، اهمیت دادن به زندگی و شرایط دیگران حس خوبی در آنها ایجاد میکند.
اجتماعی باشید. دوستان را بعد از کار بهصرف نوشیدنی دعوت کنید یا به فعالیتهای داوطلبانه که از سوی شرکت اسپانسر میشوند، بپیوندید. هدف این است که خارج از ساعت کاری همکاران را بهتر بشناسید.
از رسانههای اجتماعی استفاده کنید. رسانههای اجتماعی به دلایل مختلفی متهم میشوند، اما شکی نیست که بهعنوان ابزاری برای ارتقای شغل و حرفه مؤثر است. Facebook و Linkedin راهی مؤثر و تقریباً آسان برای پیدا کردن و شناختن دیگر افراد فراهم میکنند. به همکار یا همکلاسیهای قدیمی خود فکر کنید که ارتباطتان قطعشده است. میتوانید با یک "چه خبر؟ " ساده دوباره تماس برقرار کنید. چند خط از اوضاعواحوال خود بنویسید و سپس از وضعیت آنها بپرسید. در اینجا باید مراقب باشید که نیازمند و محتاج به نظر نرسید.
صادق باشید. شما سعی دارید با همکارهای قدیمی مجدداً ارتباط برقرار کنید؛ بنابراین اگر فردی که به پیام دادید جوابتان را نداد، ناراحت و سرخورده نشوید. اگر بخواهند جوابتان را میدهند.پروفایلتان را به روز کنید. پروفایلهای قدیمی هیچ فایدهای ندارند.
شبکهسازی بهتنهایی کافی نیست
نحوه شبکهسازی پیشنهادشده در اینجا توسعه آرام و مداوم ارتباطات اجتماعی در شرکت و صنعتی است که در آن فعالیت دارید. این کار مزایای عاطفی دارد و کسبوکارتان را بهبود میبخشد. اما کارجویان را بلافاصله با کارفرمایان مرتبط نمیکند یا فرصتی ناگهانی برای راهاندازی استارت آپ در اختیارشان قرار نمیدهد.
نه اینکه نتواند. دوست دانشگاهتان ممکن است کسی را بشناسد که او نیز کس دیگری را بشناسد. اما معمولاً افرادی که سریع موفق میشوند، به این دلیل است که چیزی قابلتوجه خلق کردهاند. "آدام گرانت" استاد دانشگاه وارتون در مقالهای اخیر نوشت: "شناختن افراد مناسب در زندگی بسیار مهم است. اما اینکه چقدر برای شما تره خورد کنند بستگی به چیزی که ارائه میدهید دارد. ساختن شبکه قوی از دوستان و همکاران نیازی به تخصص در علم شبکه ندارد. تنها کافی است درزمینهٔ کاری خود متخصص باشید. "
مطلع و آگاه باشید
مشاغل زمانی رشد میکنند که مردم با تغییراتِ حوزه کاری خود هماهنگ و به روز میشوند. در هر زمینهای فناوری جدید، قوانین جدید و چالشهای پیشبینینشده به وجود میآید. این چالشها و تغییرات هم برای بنا و هم برای معمار وجود دارد.
اکثر مشاغل بهمرورزمان از یک الگوی ثابت پیروی میکنند، یا حداقل اینطور به نظر میرسد. اما حقیقت این است که همه آنها دچار تغییرات تدریجی میشوند. ممکن است نتوانیم برخی از این تغییرات را پیشبینی کنیم.به روز بودن حرفه شما را در مسیر درست و پویا نگاه میدارد. در اینجا هدف هوشیار بودن و اجتناب از سقوط در گودال است. راههایی برای دستیابی به این هدف:
به یک سازمان حرفهای بپیوندید و در رویدادهای آنها شرکت کنید. در پروژههای مختلف شرکت کنید و در ارائه سخنرانیها کمک کنید. بدین ترتیب اطلاعات بیشتری از حرفتان کسب میکنید، تجارب باارزش به دست میآورید و با افراد جدید آشنا میشوید.در کارگاهها و جلسات آموزشی ثبتنام کنید. اگر سازمانی که در آن کار میکنید این دورهها را ارائه دهد، فرصتی جدیدی است که حتی اگر با زمینه کاریتان همپوشانی کامل نداشته باشد، بازهم میتواند مفید واقع شود.
تحصیلات درزمینهٔ شغلیتان را ادامه دهید. راههای زیادی برای این کار وجود دارد. از دورههای رایگان یا ارزان آنلاین گرفته تا شرکت در کلاسهایی که در مدرسه محله برگزار میشوند. برخی صنفها نیز دورههای آموزشی ارائه میدهند. اگر در انتخاب دوره تردید دارید، از همکاران یا سرپرستهای خود مشورت بخواهید. همچنین از کارفرمای خود بپرسید که میتواند برای دورهها کمکهزینه ارائه دهد یا خیر. شرکتهای زیادی این مزایا را برای کلاسهای مرتبط با کار ارائه میدهند.
آموزگار باشید. اگر مهارت یا دانش خاصی دارید، در کالج یا دانشگاه تدریس کنید. مؤسسات آموزش عالی دورههای حرفهای اضافه بر سازمان نیز برای دانشجویان ارائه میدهند. بدین ترتیب پول بیشتری در میآورید و با دیگر متخصصان رشته آشنا میشوید که دیدگاه جدیدی پیش رویتان قرار میدهند.
پیشرفت در کاری که به آن علاقه دارید.شما شغل ثابتی دارید و از آن لذت میبرید. همهچیز هم خوب است. همینطوره؟
فرض کنیم شغل خوبی دارید، اما میخواهید بازهم پیشرفت کنید و نقشهای چالشی بیشتری داشته باشید؛ و شاید به دنبال نقش برجستهتری در سازمان خود هستید؛ و یا شاید گلایه دارید که در ازای کارهایی که برای سازمان انجام دادهاید، بهاندازه کافی از شما تقدیر نشده است. هیچیک از اینها در مورد شما صادق هست؟
در یک دنیای ایدئال این حس نارضایتی بهخودیخود از بین میرفت: رئیس تلاشها و ظرفیتهای شما را در نظر میگرفت و وظایف مهمتری به شما محول میکرد؛ و یا در سازمان دیگری باز میشد که با اهداف حرفهای شما همخوانی داشت و شما به آنجا منتقل میشدید.
افسوس که اتفاقهای خوب خودبهخود رخ نمیدهند. بهبود و ارتقای شغلی به تلاش و توجه زیادی نیاز دارد. با ارزیابی دقیق شخصی که با او سروکار داریم آغاز میشود.
برنامه خود-ارزیابی چیست؟
ازآنجاکه تمام سازمانها و صنایع همیشه به سازماندهی مجدد و تغییر اولویتها نیاز دارند، مهم است که کارمندان ذهنیتی روشن و واضح ازآنچه میخواهند داشته باشند. هدف تعیین مأموریت شخصی است که بتواند در طول حرفه شما را هدایت کند. این مأموریت را میتوان در هر زمان و دورهای طراحی کرد.
مدیرانِ برخی سازمانها از کارمندان میخواهند فرم خود- ارزیابی سالانه پر کنند. کاری که اینجا پیشنهاد میکنیم کاملاً متفاوت است. اینیکی فقط برای خودتان است و هدفش ایجاد پایهای است که از طریق آن بفهمید در کجا قرار دارید و میخواهید به کجا بروید.
این ارزیابی باید موارد زیر را شامل شود:
- نقاط ضعف و قوت شما در شغل فعلی
- مهارتها و محدودیتها
- آخرین دستاوردها و کاستیها
- قطعات را کنار هم قرار دهید
اندکی وقت بگذارید و به هر روشی که میپسندید موارد بالا را روی تکهای کاغذ بنویسید. حتماً تمام موارد را بنویسید، زیرا به سازماندهی طوفان ایدهها و احساساتی که در هرروز در محل کار با خود حمل میکنیم، کمک میکند و اجازه میدهد بهمرورزمان برخی موارد را اضافه و کم کنید. وقتی این کار را انجام دادید، باید بهطور منظم به آن مراجعه کنید و در صورت نیاز آن را آپدیت کنید تا هرگونه تغییر در وضعیتتان را بهخوبی منعکس کند.
نکته مهم در اینجا آگاهی از نقاط قوت و علایقتان است. ممکن است همین حالا نیز درک خوبی از آنها داشته باشید و یا ممکن است با انجام خود- ارزیابی به آنها پی ببرید. اگر مطمئن نیستید، نزد یک همکار مطمئن یا رئیس سابقتان بروید. نظر آنها بسیار ارزشمند خواهد بود. اگر بازهم نامطمئن بودید، میتوانید از آزمونهای متعدد خود- ارزیابی که در اینترنت موجود است استفاده کنید. برخی از آنها رایگان هستند.
شناخت خود و چیزی که میخواهید شما را برای گفتگوی احتمالی با رئیستان درباره آینده آماده میکند. این گفتوگوها برای اشتراکگذاری اطلاعات میان کارفرمایان و کارکنان میباشند.
جایگاه خود را ارتقا دهید
شاید به ارزیابی خود نگاه کنید و بگویید، "من یکی از بهترین کارکنان این سازمان هستم و هیچکس این را نمیداند! "
اگر اینطور است، وقتش رسیده تلاش متمرکزی را برای ارتقای جایگاهتان در سازمان آغاز کنید. این هدف احتمالاً به کار بیشتری نیاز دارد. اما در اینجا چندین راه پیشنهادشده و هیچکدامشان زحمت مفت نیستند.
مشکلات را حل کنید. حتماً شما و همکارانتان با دهها مسئله کوچ یا بزرگی روبهرو هستید که به دلایلی درستکار نمیکنند- مشکل نرمافزاری، یک رویه غلط و ضرب العجلی که هیچکس توانایی اتمام کار قبل از آن را ندارد. اما همه آنقدر گرفتارند که هیچکس به دنبال راهحلی برایشان نیست. تبدیل به آن فرد شوید. یک یا دو مورد از این مشکلات را در نظر بگیرید و توجه دیگر افراد را به آنها جلب کنید.
پیشنهاد دهید. نسبت به فکرهای بکر و ناگهانی که وارد ذهنتان میشود آگاه باشید تا کار سازمان را بهتر و آسانتر کنید. ایدهها را به رئیستان پیشنهاد دهید و اگر چراغ سبز نشان داد، آماده گام بعدی برای محقق کردنشان باشید. اگر با ایده مخالفت شد ناامید و ناراحت نشوید. شاید یکی از ده ایده شما به مرحله عملی شدن برسد. مهم این است که برای بهبود سازمانتان تلاش کردهاید.
تردید نکنید. برخی افراد بدون هیچ تردیدی در جلسات و گروههای کاری حرف میزنند، اما برخی افراد تردید دارند. اگر چیزی برای اضافه کردن ندارید، میتوانید ساکت بمانید. اما با ابراز نکردن یک نظر مفید یا یک سؤال خوب، کمکی به کسی نمیکنید. اگر ذاتاً با سخن گفتن در این جلسات مشکل دارید، اندکی قبل از شروع جلسه وقت بگذارید و به چند ایده یا سؤال خوب فکر کنید. برخی متخصصان پیشنهاد میدهند اولین فردی باشید که سخن میگوید و نظراتش را ابراز میکند.
فکر نکنید که باید یک سؤال لایق دریافت جایزه نوبل مطرح کنید. زمانی که شروع کنید، بهمرور کار سادهتر میشود. سهراه دیگر برای پررنگتر کردن نقشتان وجود دارد:
- راهی برای حل مشکلات رئیستان پیدا کنید
- برای آموزش و راهنمایی کارمندان جدید داوطلب شوید یا به همکاران برای استفاده از ابزار یا تکنولوژی جدید کمک کنید
- کاری را انجام دهید که میان کارکنان شرکت محبوبیت ندارد
- از جنبهای دیگر به مسائل نگاه کنید
دفاتر کاری ما جوامع کوچکی هستند که کار گروهی در آنها ارزش است و همکارانی که کار برجستهای انجام میدهند را ستایش میکنیم. اما فردی که همیشه سعی دارد خود را جلوی صف قرار دهد، احترام و ستایش دیگر افراد را دریافت میکند.
این موضوع در برخی صنایع بیشتر خود را جلوه میدهد. مثلاً شرکتهای فناوری احترام زیادی برای افراد جوان، مذکر و سفیدپوست قائل هستند؛ و زنان مجبورند برای مبارزه با تبعیض جنسی محل کار دوچندان تلاش کنند و خود را ارتقا دهند؛ و حرف آخر: در همهچیز میانهرو باشید. اگر میخواهید گامی فراتر گذاشته و برای شرکت مفید باشید، تمام سعیتان را بکنید تا بهترین باشید. اما کار خوب زمانی شکوفا میشود که دیگران خودشان متوجه آن شوند، نه اینکه بهزور توجه رئیس را به آن جلب کنید.
افزایش حقوق چه؟
احتمالاً از لحظهای که با همکاران تنبل خود مواجه شوید، وسوسه برای درخواست افزایش حقوق در شما ایجاد میشود. اما این بدان معنا نیست که باید وارد اتاق رئیستان شده و به او اولتیماتوم دهید.همیشه بهتر است فرض کنید که شرکت بهاندازه کار و شایستگیتان به شما دستمزد میدهد. بدین ترتیب بار اثبات اینکه بیشترمی ارزید بر دوش خودتان خواهد بود.آمادهباشید و درخواست جایزه نکنیدآمادگی برای افزایش شانس موفقیت شما بسیار حیاتی است. نکات زیر را در نظر بگیرید.
اول درباره میزان حقوق و دستمزد درزمینهٔ کاری خود تحقیق کنید. این اطلاعات را میتوانید از منابع آنلاین مانند اداره آمار کار تهیه کنید. بحث درباره حقوق میتواند دشوار باشد، اما همکاران سابق خود صحبت کنید. اگر در یک اتحادیه و بر اساس قرارداد کار میکنید، بینید در کجای مقیاس حقوق قرار دارید.
از شواهد و تعاریفی که در ارزیابیها به دست میآید، استفاده کنید.استدلالهای خود را تمرین و تکرار کنید؛ نهفقط روی کاغذ، آنها را با صدای بلند مطرح کنید و بدین ترتیب برای صحبت با رئیستان آماده میشوید.ترسو نباشید. درخواست افزایش حقوق را از طریق ایمیل مطرح نکنید. یک جلسه با رئیس خود بگذارید و بگویید گفتگوی مهمی با او دارید.
طرز برخورد شما در جلسه مهم است. باید با ذهنیتی روشن وارد جلسه شوید و بدنید این را خودتان به دست آوردهاید و هدیهای از جانب رئیستان نیست. اینکه حقوق زنان به ازای هر دلار بیست سنت از مردها کمتر است، تا حد زیادی به تفاوت رویکرد آنها به روند مذاکره مرتبط است. محققان میگویند زنان کمتر از مردان درباره حقوق اولیه خود مذاکره میکنند که بدین ترتیب از همان ابتدا از مردها عقب میافتند. بهطورکلی مردها مذاکرات را بهعنوان یک وضعیت رقابتی میبینند و بیشتر تمایل دارند از آن فرار کنند. درحالیکه زنان ظرفیت پذیرش بیشتری دارند و به دنبال یافتن یکراه حل میگردند.
درخواست افزایش حقوق شما رد میشود. چه باید کرد؟
اگر رئیستان بگوید افزایش حقوق ممکن نیست، میتوانید یکی از پیشنهادهای زیر را مطرح کنید:
پیشنهاد قبول مسئولیتهای بیشتر را بدهید.سعی کنید تاریخ دیگری برای مذاکره حقوقتان تعیین کنید، مثلاً شش ماه دیگر که وضعیت مالی شرکت بهتر باشد.در ازای افزایش حقوق، درخواست مرخصی بیشتر یا برنامه کاری انعطافپذیرتر یا دورههای آموزشی کنید.برای پاداش یا دریافت کمیسیون مذاکره کنید.
اختلالات و تغییرات
چه کارتان را به انتخاب خود ترک کنید (دائم یا موقت) و چه این تصمیم برای شما گرفته شود، میتوانید با برخی اقدامات بهترین نتیجه را از شرایط به دست آورید.در نظرسنجی که بهطور مداوم انجام میشود، از کارمندان سؤال میشود آیا واقعاً "درگیر" کار هستند و خود را به شغلشان متعهد و مشتاق میدانند؟ در تازهترین نظرسنجی تنها یکسوم از شرکتکنندگان به این سؤال پاسخ مثبت دادند.
همه ما روزهای بدی را در محل کار تجربه میکنیم و درنتیجه با بدخلقی و ناراحتی به خانه برمیگردیم. اما زمانی که این روزهای بد هرروز اتفاق بیفتند و شغل جذابیت خود را از دست دهد، وقت بررسی گزینههایی است که پیش رو دارید.
دلایل ادامه کار
بااینکه رهایی خود از شغل نامتعارف و آزاردهنده وسوسهانگیز است، اما بهتر است قبل از درخواست استعفا اندکی صبر کرده و به نکات زیر فکر کنید:
کارفرمایان معمولاً در مقایسه با افراد بیکار ترجیح میدهند کسانی را استخدام کنند که مشغول به کارند.اگر مشغول به کار باشید، اعتمادبهنفس و قدرت چانهزنی بیشتری خواهید داشت.صبر کردن منطقی است. این روزها سازمانها سریع تغییر میکنند و جابهجا میشوند؛ بنابراین ممکن است رئیسی که با او رابطه خوبی ندارید، جای دیگری مشغول به کار شود؛ و یا ممکن است فرصت شغلی مناسبی در یک شرکت معروف باز شود.اگر همزمان با جستوجو برای کار یک شغل تماموقت داشته باشید، راحتتر هزینههای زندگی را پرداخت میکنید.
اما اگر واقعاً وقت رفتن است...
اگر به این نتیجه رسیدهاید که باید استعفا دهید و جای دیگری کارکنید، پس تبریک میگوییم! ترک کار قدیم اولین گام بهسوی تحول است. استقامت و مداومت و "هرگز تسلیم نشدن"، نشانههایی آشنا از فردی است که شخصیت خوب و محکمی دارد. "برندهها هرگز تسلیم نمیشوند و آدمهای ترسو هرگز برنده نمیشوند. ".
اما بسیاری از مشاوران "افسانه مداومت در کار" را رد میکنند و میگویند نباید کاری که از آن رضایت نداریم را ادامه دهیم. آنها معتقدند که ترک شغل آزاردهنده، ما را بهسوی رشد و یادگیری سوق میدهد. این اولین گام برای تعیین اهداف و مأموریت جدید در زندگیتان است.
اخراج
اگر در این شرایط قرار دارید، احساس درد، تحقیر و عصبانیت میکنید. اخراج شدن، حتی از کاری که از آن لذت نمیبرید، مانند سیلی محکمی بر صورت است. برای بهبود از لطمه عاطفی واردشده به زمان نیاز خواهید داشت.
قوانین جدایی از یک شرکت، بیمه درمانی و شکایات احتمالی علیه کارفرما، مسائل پیچیدهای هستند که به مشاوره تخصصی نیاز دارند. در اینجا هفت مرحله برای عبور از بحران و بازگشت به روال عادی کار را مرور میکنیم:
برای بهبود عاطفی عجله نکنید. شاید ناخودآگاه بلافاصله دنبال کار جدید بگردید، تا احساسات بد ناشی از اخراج و بیکاری در شما از بین رود؛ و یا شاید میخواهید به رئیس سابق خود نشان دهید که خیلی سریع کار پیدا کردید. اما عجله نکنید. ممکن است تصمیم بدی بگیرید.
به دلایلی که منجر به اخراج شما شد صادقانه بیندیشید. با دقت فکر کنید که چه اتفاقی افتاد و چگونه در این شرایط قرار گرفتید و چه درسهایی از آن میگیرید. باید حداقل بخشی از تقصیرها را قبول کنید.
سرتان را بالا بگیرید. برای خودتان و مخصوصاً برای عزیزانتان، سعی کنید ناراحت و مستأصل نباشید. این فرصتی برای تغییر زندگی حرفهایتان است که بسیاری از افراد از آن بهرهمند نمیشوند.
چشمانداز کاری در اطراف شما تغییر کرده است. آیا این هم بخشی از دلایلی بود که از همان اول سبب اخراج شما شد؟ حتی اگر مجبور هستید که همان نوع کار را ادامه دهید، اندکی صبر کرده و در تصمیمتان تجدیدنظر کنید.
توصیه شماره ۳ را در ذهن داشته باشید، اما برای ورود به بازار کار وقت زیادی را هدر ندهید. فاصله طولانی میان شغلها توجه کارفرمایان را جلب میکند و بسیاری از شرکتها افراد بیکار را استخدام نمیکنند. بدین ترتیب شانس افرادی که مدت زیادی از کار دور بودهاند کاهش مییابد.
نباید فکر کنید به دلیل اتفاقی که در شغل قبلیتان افتاد، دیگر نمیتوانید کار پیدا کنید. امروزه شرکتها مدام در حال تغییر هستند و اجازه میدهند افراد بسیار ماهر و متخصص از سازمانشان خارج شوند. تمام مدیران از این روند آگاهاند.
هرگونه حس بد و تنفری که از کارفرمای قبلی خوددارید را فراموش کنید یا حداقل نگذارید مصاحبههای کاری شما را مسموم کند. نگاهی مثبت و روبهجلو داشته باشید.
منبع: NYT
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 18,ژانویه,2025