نوستراداموس کیست؟
پیشگویی به مردم میگوید: ما نمیتوانستیم رو به روی یک فاجعه ایستادگی کنیم. فاجعه امروز، بخشی از یک برنامه بزرگتر است. در طول تاریخ پیشگویان بزرگی وجود داشتند.
در دنیای مدرن، یک نام را بیشتر از دیگران میشنویم: نوستراداموس. او با پیشگویی دهها قسمت از اتفاقات مدرن، نام خود را ماندگار کرد. مانند: ظهور آدولف هیتلر، ترور جان اف کندی و اخیرا تخریب برجها تجارت جهانی.
در دنیای اینترنت هر کسی میتواند تریبون خود را داشته باشد. طرفداران نوستراداموس و فریبکاران آثار او را به شکلی که میخواهند، تفسیر میکنند. او واقعاً کیست؟ با روکیدا همراه باشید.
سالهای ابتدایی
او یک پزشک و نجوم شناس بود. در قرن شانزده و کشور فرانسه زندگی کرد. جزئیات زندگی او مشخص نیست. میدانیم که در یک خانواده ثروتمند چشم به جهان باز کرده.
نوستراداموس از سنین کودکی یادگیری علوم مختلف را آغاز کرد. در میان آنها، آموزشهای مذهبی را نادیده نمیگیریم. خانواده پدر او یهودی بودند که به مسیحیت رو میآورند.
آموزش و اولین قدم
او قبل از پیشگویی، پزشک بود. نوستراداموس در 14 سالگی خانه را ترک کرد. بعد از داستانهای بلند و کوتاه، مدرک پزشکی را دریافت کرد.
بعد از دریافت مدرک، مدتی مشغول به تدریس پزشکی بود. از راه و روش متفاوت برای درمان طاعون استفاده کرد و موفق بود. متاسفانه همسر و فرزندان او به دلیل طاعون جان خود را از دست دادند.
زمانی که پیشگویی را شروع کرد که همسر یک زن ثروتمند شد. هشدارهای شوم او، نام نوستراداموس را بد نام کرد. در نهایت به دلیل بیماری درگذشت.
نوشتهها
اولین اثر او “پیشگوییهای میشل نوستراداموس” نام داشت. حدود 1000 رباعی در قلب خود دارد. امروز آن را با نام “قرنها” میشناسند.
دلیل انتخاب نام قرنها، ساختار شعر است. او گفت: من آینده را به کمک آسمان پیشگویی میکنم. بخشی از نوشتهها با نگاه به آسمان و بخشی دیگر الهام الهی حساب میشود.
نوستراداموس گفت: روح یک فرشته راه را به من نشان داد. او ادعا کرد: رویدادهای دور و نزدیک را میبیند و درک میکند. متاسفانه شعرهای او به درستی مرتب نشده است.
دلیل راز آلود بودن شعر را از او پرسیدند و جواب داد: اگر حاکمان گفتههای مرا درک کنند، مورد آزار و اذیت قرار میگیرد. روشن فکران آینده آنها را درک خواهند کرد.
دقت پیشگویی
رباعی 24
- جانوران وحشی از گرسنگی در رودخانه شنا میکنند
- بخش بزرگی از منطقه در برابر هیستر خواهد بود
- آن بزرگ، گرگها را به قفس میکشد
- زمانی که کودک آلمانی هیچ چیز را نخواهد دید
طرفداران او میگویند هیستر اشاره مستقیم به نام هیتلر است. موارد مشابه دیگری نیز وجود دارد. منتقدان او میگویند: تمام ماجرا تشابهی ساده حساب میشود.
تفسیر شکاکانه
بسیاری از پیشگوییهای او با اصطلاحات فرانسوی قرن 16 نوشته شده. آن نوشتهها برای مردم امروز روشن نیست. هر کلمه را میتوانیم به معنی متفاوتی ترجمه کنیم.
برای مثال: هیستر منطقهای در نزدیکی رودخانه دانوب است و ارتباطی به هیتلر ندارد. از طرفی هیتلر در نزدیکی رودخانه دانوب متولد شده!
برای نقد نوستراداموس یک استدلال محکم وجود دارد: در کتاب او نزدیک به 1000 رباعی وجود دارد. هر کدام از آنها واقعهای را پیشبینی میکنند. به غیر از چند مورد مشخص، از عبارات نا مفهوم استفاده شده است.
او در مورد فجایع طبیعی یا موارد مشابه صحبت میکند. مواردی که بارها در تاریخ اتفاق افتاده.
آیا واقعه 11 سپتامبر پیشبینی شده است؟
رباعی مورد نظر
- در شهر خدا رعد و برق بزرگی اتفاق میافتد
- دو برادر با هرج و مرج از یکدیگر جدا خواهند شد
- قلعه پایدار است اما رهبر بزرگ تسلیم میشود
- سومین جنگ بزرگ زمانی آغاز میشود که شهر بزرگ در حال سوختن باشد
تفسیر گران دو برادر را برجهای دو قلو معنی میکنند. قلعه پنتاگون و رهبر بزرگ پرزیدنت بوش است. در واقع این رباعی ارتباطی به نوستراداموس ندارد و ساختگی به حساب میآید.
منبع: science.howstuffworks.com
نوسْتْراداموس (به فرانسوی: Nostradamus) با نام واقعی میشِل دو نُسْتْرِدام (Michel de Nostredame) (زادهٔ ۱۴ یا ۲۱ دسامبر ۱۵۰۳-درگذشتهٔ ۱ یا ۲ ژوئیه ۱۵۶۶) ستارهشناس و پیشگوی اهل فرانسه بود. بسیاری از حوادث و جنگهای آینده، پس از اتفاق افتادن، پیشگوییشان به وی منسوب شدهاست.
پدر او «پیر دو نستردام» در یک خانوادهٔ یهودی متولد شد ولی او پس از ازدواج با یک زن کاتولیک به مسیحیت گروید. میشل نخستین فرزند آنها بود. میشل دو نستردام در روز ۱۴ یا ۲۱ دسامبر سال ۱۵۰۳ در سن-رمی-دو-پروانس فرانسه به دنیا آمد. وی تحصیلات خود را در شهر اوینیون به پایان رساند.
میشل هنگام تحصیل به نجوم و ریاضیات علاقه بسیاری نشان میداد. با وجود این به خواست پدرش در سال ۱۵۲۱ در آموزشگاه پزشکی «مون پلیه» ثبت نام کرد. در آنجا بود که با نویسندهٔ نامدار فرانسوی «فرانسوا رابله» آشنا شد و با تشویق او به سرودن شعر و نوشتن قطعات ادبی پرداخت. در سال ۱۵۵۰ نخستین تقویم نجومی را که در آن پیشگوییهایی دربارهٔ رخدادها و اوضاع جوی سال بعد انجام شده بود، منتشر نمود. در این سالنامه برای نخستین بار نام وی «نوسترآداموس» و شغل و زمینه مورد علاقهاش، پزشک و آستروفیل (یعنی دوستدار ستارگان یا نجوم) آورده شد. کلمه آستروفیل به معنای دوستدار ستارهها است. نوسترآداموس این کلمهٔ ساختگی را به آسترولوگ یا «ستارهشناس» ترجیح داده بود.
از سال ۱۵۵۴ نوسترآداموس یادداشتهای خود را به صورت رباعی (دوبیتی) نوشت. صد رباعی نخست را با نام «سِنتِریِ نخست» یا «نخستین صدگانه» یا «صد شعر»، در ۱۵۵۵ منتشر کرد. در سرآغاز این رباعیها که خطاب به پسرش سزار نوشتهاست؛ تأکید میکند که سرنوشت بشر و آیندهٔ جهان را از روی حرکات ستارگان میتوان پیشگویی نمود و اینکه هر رباعی او گویای رخدادیست که در آیندهٔ دور یا نزدیک رخ خواهد داد. تعداد این پیشگوییها که بیشتر به صورت رباعی است به ۹۶۵ عدد میرسد. علاوه بر این رباعیها او ۵۶ مُسَدَس (شش بیتی) هم دارد. بهطور کلی او در بیش از یک هزار رباعی و مسدس رخدادهای برجستهٔ گیتی را تا پایان سال ۱۹۹۹ میلادی پیشبینی کردهاست. نوسترآداموس قید میکند که در پیشگوییهایش رمزها و محاسبههایی دارد که هر کس توانایی درک آنها را ندارد. این رمزها را او در نامهای که به «هانری دوم» پادشاه فرانسه نوشته، توضیح دادهاست. خانوادهٔ پدری او اصالتاً یهودی بودند، اما پدرش، «گی گسنت»، در حدود سال ۱۴۵۵ به مذهب کاتولیک روی آورد و نام مسیحی «پیر» و نام خانوادگی «دو نستردام» را برای خود انتخاب کرد (این نام خانوادگی از روز مقدسی که در آن تشریفات گرایش وی به مذهب کاتولیک اجرا شد، گرفته شدهاست).[۱]
دِلفین، ژان (۷۷–۱۵۰۷)، پیر، هکتور، لوئیس، برتراند، ژان دوم (متولد ۱۵۲۲) و آنتونی (متولد ۱۵۲۳) از جمله خواهران و برادران نوستراداموس هستند.[۱][۲][۳]
در مورد کودکی نوستراداموس اطلاعات بیشتری وجود ندارد، با این وجود روایتی وجود دارد که بر طبق آن وی تحت آموزش پدربزرگ مادریاش «ژان دو سن رِمی» بودهاست.
سالهای تحصیل
نوستراداموس در ۱۵ سالگی وارد دانشگاه اوینگتن شد. کمی بیش از یک سال بعد (زمانی که وی به جای تحصیل «چهارگانه علوم اربعه» (هندسه، حساب، موسیقی و ستارهشناسی) مشغول تحصیل «سهگانه تریوییم» (دستور زبان، علوم بلاغه و منطق) بود، دانشگاه به دلیل ترس از شیوع بیماری «مرگ سیاه یا همان طاعون» تعطیل شد و او مجبور به ترک دانشگاه گردید. در ۱۵۲۹ پس از چند سال کار کردن به عنوان عطار، برای تحصیل طب وارد دانشگاه «مونپلیه» شد. پس از اندک زمانی، دانشگاه از این که وی به عنوان «عطار» کار میکرده، اطلاع یافت و او را اخراج نمود، زیرا در آن زمان طبق مقررات دانشگاه عطاری ممنوع بود. اسناد اخراج او(BIU Montpellier, Register S 2 folio ۸۷) در حال حاضر هنوز در کتابخانه دانشکده موجود است.[۳] با این وجود، برخی از ناشران و خبرنگاران بعدها وی را «دکتر» میخواندند. او پس از اخراج از دانشگاه به کار خود به عنوان عطار ادامه داد و با ساختن «قرص رز» که گمان میشد ضد طاعون است، شهرت یافت.[۴]
ازدواج و کارهای درمانی
در سال ۱۵۳۱ ژولیوس سزار اسکالیگر که یک دانشمند رنسانس بود نوستراداموس را برای آمدن به اژان دعوت کرد.[۱] نوستراداموس در آنجا با زنی که نامش مورد تردید است (احتمالاً Henriette d'Encausse) ازدواج کرد و او دو فرزند برای نوستراداموس به دنیا آورد.[۵] در سال ۱۵۳۴ همسر و دو فرزند نوستراداموس احتمالاً از بیماری طاعون درگذشتند. پس از مرگ آنها، نوستراداموس به سفر ادامه داد و از فرانسه و احتمالاً از ایتالیا عبور کرد.[۱]
در بازگشتش در سال ۱۵۴۵، او به یاری پزشک مشهور «لوئیس سر» در جنگ علیه شیوع بیماری طاعون در مارسی پرداخت و سپس خود به تنهایی به مبارزه علیه این بیماری در منطقهٔ سلون دو پروانس و در ناحیهٔ مرکزی اکس-آن-پرووانس پرداخت. در نهایت نوستراداموس در سال ۱۵۴۷ در منطقهٔ «سالون» در خانهای که امروزه هنوز موجود است سکنی گزید. وی در آنجا با یک بیوه ثروتمند بنام «آن پونسارد» ازدواج کرد که این خانم سه پسر و سه دختر برایش به دنیا آورد.[۱] بین سالهای ۱۵۵۶ تا ۱۵۶۷، نوستراداموس و همسرش یک سیزدهم سهام پروژه عظیم کانال که «آدام دی کراپون» برای آبیاری منطقه بی آب «سالون» و بیابان نزدیک آن از آب رودخانه دورانس طرح کرده بود، بدست آوردند.[۶]
پیشگویی
پس از بازدیدی دیگر از ایتالیا، نوستراداموس از طب به علوم ناشناخته یا علوم غریبه و پیشگویی روی آورد. به دنبال شیوههای مرسوم آن دوره، نوستراداموس تقویم نجومی سال ۱۵۵۰ را نوشت و برای اولین بار نام خود را به پیروی از شیوهٔ لاتین از «نستردام» به «نوستراداموس» تغییر داد. او از موفقیت نوشتن سالنامه چنان انگیزه یافت که تصمیم گرفت هر سال یک یا چند سالنامه نجومی بنویسد. گفته میشود که کلاً در این اثرات نوستراداموس حداقل ۶ هزار و ۳۳۸ مورد پیشگویی،[۳][۷] و حداقل ۱۱ تقویم موجود است که شروع تمامی آنها بر خلاف آنچه که گاهی تصور میشد در مارس نیست، بلکه در اول ژوئن است. در پی نوشتن سال نامههای نجومی بود که نجیبزادگان و دیگر اشخاص مهم از نقاط دور تقاضای طالع بینی و اظهار نظر در مورد آینده را از نوستراداموس کردند و او بر خلاف آنچه که طالعبینان حرفهای انجام میدادند از «مشتریانش» میخواست که اطلاعات مربوط به جداول تولد را که طالع بینی بر اساس آنها بود دقیق ارائه کنند.[۲][۶]
او سپس پروژه نوشتن کتاب یک هزار پیشگویی را آغاز کرد که شامل پیشگوییهای نامعلومی است که او را امروزه مشهور ساختهاست. در پی خطری که او از جانب متعصبان مذهبی حس میکرد، با استفاده از نحو سبک «ویرژیل»، بازی با کلمات و استفاده از آمیزه زبانهایی مانند یونانی، ایتالیایی، لاتین و زبانهای منطقهای سعی در مبهم نمودن معانی نوشتههای خود کرد. بنا به دلایل تکنیکی مربوط به انتشار پیشگوییها در سه نوبت، چنین به نظر میرسد که ناشر سومین و آخرین بخش تمایلی به شروع کار خود از «کتاب صد شعر» نداشتهاست. هیچ نسخهای از آخرین ۵۸ رباعی هفتمین قرن باقی نماندهاست.
رباعیهایی که در کتاب پیشگوییها(Les Propheties) چاپ شدند، با واکنشهای مختلفی روبرو شدند. برخی بر این باور بودند که نوستراداموس برده شیطان و یک انسان ریاکار و دیوانه است؛ در حالیکه برخی دیگر معتقد بودند رباعیات او پیشگوییهایی روحانی است، زیرا در سایه منابع نوشته شده پس از زمان کتب مقدس نوستراداموس نیز چنین ادعایی میکرد. کاترین مدیچی همسر هنری دوم پادشاه فرانسه یکی از بزرگترین ستایندگان نوستراداموس بود. وی پس از خواندن تقویم نجومی نوستراداموس مربوط به سال ۱۵۵۵، که به تهدیداتی نسبت به خاندان سلطنتی اشاره داشت، او را به پاریس فرا خواند تا در مورد آن تهدیدات توضیح دهد و برای کودکانش طالع بینی کند. در آن زمان نوستراداموس فکر میکرد که به دار آویخته میشود، اما در سال ۱۵۶۶ که از دنیا رفت، کاترین او را به عنوان مشاور و پزشک پادشاه انتخاب کرده بود.
در بیوگرافی نوستراداموس عنوان شدهاست که وی از اینکه به جرم بدعتگذاری مورد شکنجه قرار گیرد واهمه داشتهاست، اما نه پیشگویان و نه طالع بینان هیچکدام در این گروه قرار نمیگیرند و تنها زمانی که وی از جادو (خلاف طبیعت) برای این مقاصد استفاده میکرد، اینگونه خطرات وجود داشت. در حقیقت ارتباط نوستراداموس با کلیسا به عنوان یک پیشگو و شفابخش روحانی درجه یک بود. زندانی شدن کوتاه مدت نوستراداموس در اواخر سال ۱۵۶۱ به این دلیل بود که وی سالنامه ۱۵۶۲ را بدون اجازه قبلی از اسقف منتشر کرد، در حالیکه مطابق فرمان جدید سلطنتی کسب اجازه لازم بود.
سالهای پایانی و مرگ
در سال ۱۵۶۶ بیماری نقرس که سالها باعث رنجش نوستراداموس شده بود، به ورم یا آب آوردگی تبدیل شد. در اواخر ژوئن او وکیل خود برای آماده کردن وصیتش فراخواند که در آن تمامی داراییهایش را تا زمان تولد بیست و پنج سالگی پسرانش و تا زمان ازدواج دخترانش به علاوه ۳ هزار و ۴۴۴ کرون، با کم کردن اندک بدهیها، (کلاً حدود ۳۰۰ هزار دلار آمریکا) نزد همسرش تا زمان ازدواجش به امانت گذاشت. پس از این یک متمم کوتاه به وصیتنامه افزوده شد.[۱] گفته میشود که وی در عصر روز ۱ ژوئن، منشی خود جین دی چاوینکی را فراخواند و به او گفت: «``تو هنگام طلوع خورشید مرا زنده نخواهی دید.» ظاهراً صبح روز بعد بدن بی جان نوستراداموس در کف اتاق نزدیک تختش و میز افتاده بودهاست. وی در کلیسای محلی Franciscan به خاک سپرده شد (بخشی از آن امروزه به رستوران La Brocherie ملحق شدهاست) اما در زمان انقلاب فرانسه دوباره جزء nostradamus-repository. org/cgi-bin/showtour. asp?img=12 Collégiale St-Laurent شد، جایی که آرامگاه وی امروزه در آنجا قرار دارد.[۱]
پیشگوییهای مهم
نوستر آداموس در رباعی بیستم سنتری نهم، فرار لوئی شانزدهم از پاریس و دستگیری او را در وارن پیشبینی کرده و در رباعی ۵۷ اعدام او را چنین پیشبینی میکند:
در میان یک اختلاف و هیاهوی شدید
سرانجام شیپور به صدا در خواهد آمد
جلاد سر او را از تن جدا خواهد کرد
و سر خون آلود را به آسمان خواهد گرفت
پیشبینی شگفتانگیز آداموس در بارهٔ وقایع دوران بعد از انقلاب کبیر فرانسه مربوط به عهد ناپلئون و عاقبت کار اوست. در رباعی سیزدهم و سنتری هفتم چنین بیان میکند:
از بندری در یک سرزمین دور دست
مردی ریز اندامی به فرانسه خواهد آمد
او انقلابیون را کنار خواهد زد
و خود چهارده سال مستبدانه حکومت خواهد کرد
یکی از عجیبترین پیش گوییهای آداموس در مورد ظهور ناپلئون و نقش او در تاریخ فرانسه است. در رباعی ۶۰ و سنتری ۱ دربارهٔ ناپلئون چنین گوید:
در نزدیکی ایتالیا امپراتوری به دنیا خواهد آمد
که حکومت او برای فرانسه خیلی گران تمام خواهد شد
او پیروزیهای بزرگی به دست میآورد
اما نامش به عنوان یک قصاب در تاریخ میماند.
نوستر آداموس جنگ جهانی اول را در رباعی ۵۵ وسنتری ۹ چنین تصور میکند:
جنگ هولناکی در غرب تدارک دیده میشود
که کشتگان بیشمار به بار خواهد آمد
و بیماری واگیری که به دنبال آن میآید
انسانها و جانداران بسیار دیگری را از پای در خواهد آورد
نوستر آداموس تولد و ظهور هیتلر را در رباعی ۳۵ وسنتری ۳ چنین پیشبینی میکند:
در اعماق دور افتادهٔ غرب اروپا
کودکی در یک خانوادهٔ فقیر به دنیا میآید
او با زبانش تودههای مردم را اغوا خواهد کرد
و با نیروی عظیمی به شرق خواهد تاخت.
یکی از جالبترین پیشگوییهای او دربارهٔ ایران (احتمالاً وقایع مربوط به انقلاب ۵۷) از صفحات ۳۴۰ و ۳۴۱ کتاب «نوستر آداموس» نوشتهٔ ژان شارل دوفن برون ترجمه میگیرد:
باران، قحطی، جنگ در ایران متوقف نخواهد شد
ایمان حقیقی است، پادشاه فریب خواهد خورد
از پس اتمام کنشها در فرانسه است که شروع میشود
پیمان پنهانی به نفع کسی که ملزومات جنگی تهیه میکند[۸]
کارها
propheties. it/no/nostradamus. html The Prophecies. در این کتاب وی پیشگوییهای مهم و بلند مدت را جمعآوری کرد. اولین بخش در سال ۱۵۵۵ منتشر شد، بخش دوم حاوی ۲۸۹ شعر پیشگویی دیگر در سال ۱۵۵۷ منشر شد. قسمت سوم با ۳۰۰ رباعی دیگر در سال ۱۵۵۸ منتشر شد، که این بخش امروزه تنها به عنوان بخشی از ویرایش آثاری که پس از مرگش در سال ۱۵۶۸ انتشار یافتند باقی ماندهاست. این نسخه شامل ۹۴۱ رباعی قافیه دار و یک رباعی بدون قافیهاست که به سه گروه صد تایی و یک گروه ۴۲ تایی که «قرون» نام دارند تقسیم شدهاند.
با توجه به وضعیت انتشار در آن زمان (که شامل حروف چینی «از دیکته» بود)، هیچ دو نسخهای دقیقاً یکی نبودند و حتی امکان پیدا کردن دو «رونوشت» دقیقاً مشابه نیز کم بود. بهطور حتم ضمانتی برای این فرض وجود ندارد که املا یا نقطهگذاری نسخهها دقیقاً مشابه با نسخه اصلی نوستراداموس باشند، احتمالی که «رمزگشایان» آینده در نظر میگیرند.[۶] ath. cx/ Almanacs[پیوند مرده].
اینها که محبوبترین کارهای نوستراداموس بودند، از سال ۱۵۵۰ تا زمان مرگش هر سال منتشر میشدند. غالباً او دو یا حتی سه عدد از اینها را در هر سال منتشر میکرد که یا «تقویم نجومی» (پیش گوییهای مفصل)، «پیشبینی» یا «نشانههای شوم» (پیشبینیهای کلی تر) لقب داده میشدند.
نوستراداموس نه تنها یک پیشگو بود بلکه یک شفادهنده ماهر نیز بود. گفته میشود که وی حداقل دو کتاب در زمینه علوم طبی نوشتهاست. یکی از آنها «ترجمه» نسبت داده شده از جالینوس و در کتاب propheties. it/nostradamus/1555opuscole/opuscole. html Traité des fardemens (در اصل کتاب آشپزی پزشکی است که در آن نیز مطالب عموماً از منابع دیگر به عاریه گرفته شدهاند)، او توضیحی از روشهایی که برای معالجه طاعون بکار میبرد، دادهاست ---که هیچکدام، حتی روش خونگیری هم، در عمل کارگر نبودند. در این کتاب همچنین در مورد آماده کردن لوازم آرایشی توضیحاتی آورده شدهاست.
یک نسخه خطی که به عنوان propheties. it/nostradamus/orus/firstbook. htm Orus Apollo شناخته شده نیز در کتابخانه شهرداری لیون وجود دارد، جایی که متجاوز از ۲۰۰۰ اسناد اصل مربوط به نوستراداموس تحت حمایت میشل چومارات نگهداری میشوند. گفته میشود که این یک ترجمه از یک کار یونان باستان بر اساس نویسههای چینی مصری است که برپایه نسخههای لاتین بعدی استوار است که متأسفانه در تمامی آنها معانی درست نسخههای مصر باستان نادیده گرفته شدهاند و بنابراین تا زمان ظهورژان-فرانسوا شامپولیون در قرن ۱۹ هیچکدام به درستی رمزگشایی نشدند.
پس از مرگ نوستراداموس تنها پیشگوییهای وی محبوبیت خود را به صورتی کاملاً عجیب حفظ کردند. بیش از ۲۰۰ نسخه از آنها به همراه متجاوز از ۲۰۰۰ تفسیر در آن زمان پدیدار شدند. چنین به نظر میرسید که بخشی از محبوبیت آنها به دلیل مبهم بودن و بدون تاریخ بودن آنها بود که این امکان را ایجاد میکرد که پس از هر حادثه مهم بهطور انتخابی یکی از آنها را نقل کرد و آنها را به عنوان «کنایه» از وقایع مربوطه اعلام کرد. (رجوع شود به نوستراداموس در فرهنگ عامه پسند).
منابع ادبی
گفته میشود که نوستراداموس پیشگوییهایش را بر پایه طالع بینی مستدل -ارزیابی نجومی «چگونگی» اتفاقات احتمالی آینده- انجام داده اما بشدت مورد انتقاد طالع بینان حرفهای زمانش از جمله لارنتس ویدل بودهاست.[۳] که این انتقادات در رابطه با بی صلاحیتی و نادرستی استفاده از این فرض که «طالع بینی مقایسهای» (مقایسه وضعیت آینده سیارات با وضعیت آنها در زمان رخدادهای گذشته) میتواند برای پیشگویی حوادث واقعی آینده بکار روند بودهاست.[۶]
بر اساس تحقیقات اخیر قسمت عمده پیشگوییهای نوستراداموس تفسیر مجموعه پیشگوییهای باستان پایان جهان (عمدتاً بر اساس کتاب مقدس، به همراه اشاراتی به وقایع تاریخی و منتخبات نشانهها (فیلم) و سپس استفاده از طالع بینی مقایسهای برای طرح آنها برای آینده بودهاست؛ بنابراین بسیاری از پیشگوییها شامل شخصیتهای باستان مانند لوکیوس کورنلیوس سولا، ماریوس، نرون و برخی دیگر و توضیحات او در مورد «نبرد در ابرهاً و» بارش قورباغه از آسمان «به همین صورت هستند. خود طالع بینی تنها دو بار در» مقدمه «نوستراداموس ذکر شده و ۴۱ بار در» قرنهاً آمدهاست، اما بیشتر در نامه تقدیمیش به شاه هنری دوم nostradamus-repository. org/letter. html Letter to King Henri II آمدهاست.
منابع تاریخی او شامل مطالب مشهودی از برخی مورخان مانند تیتوس لیویوس، سوتونیوس، پلوتارک و سایر تاریخ نویسان کلاسیک و همچنین از تاریخ نویسان قرون وسطی از جمله Villehardouin و ژان فروآسار است. بسیاری از اشارات طالع بینی او تقریباً کلمه به کلمه از Livre de l'estat et mutations des temps اثر ریچارد روست۰ ۵–۱۵۴۹ گرفته شدهاند. جداول و نمودارهای تولدی که نوستراداموس خود آماده کرده بود با وجود خطاهای بسیاری که وی در کوپی کردنشان داشت، نیز در حقیقت بر اساس جداولی بودند که طالع بینان حرفهای قبلاً منتشر کرده بودند. (رجوع شود به تحلیل این نمودارها توسط «بریند آمور» در سال ۱۹۹۳، و نقد جامع گروبر از طالع بینی نوستراداموس برای شاه رادولف ماکسیمیلیان)[۹]
ظاهراً منبع اصلی پیشگوییهای او propheties. it/nostradamus/mirabilis/mirabilis. html Mirabilis liber سال ۱۵۲۲ بودهاست که شامل پیشگوییها توسط سودو متودیوس، سیبیل، جاچیم اهل فیور، ساونارولا و سایرین است) «مقدمه» او شامل ۲۴ نقل قول از کتاب مقدس است که غیر از دو تا بقیه به همان صورت ساوناروالا هستند) این کتاب موفقیت زیادی در دهه ۱۵۲۰ بدست آورد، زمانی که نسخههای زیادی از آن به چاپ رسید. (رجوع کنید به Links در زیر برای ترجمهها و فکسها) اما این کتاب تأثیرات خود را از دست داد که شاید به دلیل متن لاتین کتاب، متون گاتیک و اختصارات سخت بسیار آن باشد. نوستراداموس اولین کسی بود که این پیشگوییها را به زبان فرانسه دوباره ترجمه و تفسیر کرد و ممکن است دلیل نسبت دادن آنها به وی همین باشد. لازم است ذکر شود که استانداردهای مدرن سرقت ادبی در قرن ۱۶ کاربرد نداشتند. نویسندگان در آن دوره بارها بدون اذعان به آن برخی آثار به خصوص آثار کلاسیک را رونویسی یا تفسیر میکردند.
مطالب دیگری توسط پتروس کرینیتوس در سال ۱۵۰۴ از De honesta disciplina جمعآوری شد،[۶] که شامل اقتباسهایی است از De daemonibus اثر میشل دو لوسپیتال و De Mysteriis Aegyptiorum(در ارتباط با رموز مصر…)، کتابی دربارهٔ اخترشناسی و جادوی آشوری توسط ایامبلیکوس که یک نوطرفدار افلاطون در قرن چهارم بود. نسخه لاتین هر دو بهتازگی در لیون منتشر شده بودند و اقتباسهایی از هر دو دردو شعر اول نوستراداموس بیان شده بودند (در مورد دوم تقریباً لفظ به لفظ آمدهاست) که شعر اول در ضمیمه این مقاله آورده شدهاست. اگرچه درست است که نوستراداموس در سال ۱۵۵۵ مدعی شد که تمامی کارهای مربوط به غیب و اسرار در کتابخانه اش را به آتش کشید، اما دقیقاً نمیتوان گفت کدامین کتابها در آتش از بین رفته بودند. این حقیقت که آنها ظاهراً با شعلههایی که به صورتی غیرعادی درخشان بوده سوختند، نشان میدهد که برخی از آنها دست نوشتههایی بر روی پوست بودند که بهطور معمول با شوره قلمیمورد استفاده قرار میگرفتند.
در قرن هفدهم بود که مردم متوجه تکیهِ نوستراداموس بر کارهای پیشین شدند.[۱۰] شاید این بتواند توضیحی برای این حقیقت باشد که در آن دوره، «پیشگوییهاً ظاهراً در فرانسه به عنوان مطالب کلاسی استفاده داشت.»[۱۱]
تکیه و وابستگی نوستراداموس به سوابق تاریخی از این حقیقت مشهود است که وی آشکارا درچندین موقعیت لقب «پیشگو» (به معنای کسی که خود دارای قدرت پیشگویی است) را رد کرد:
«پسرم اگرچه من از کلمه «پیشگو» استفاده کردهام، اما چنین مقام بالایی را به خود نسبت نمیدهم. -» مقدمه سزار"، ۱۵۵۵ و همینطور من نام یا وظیفه پیشگو را به خود نسبت نمیدهم. - «مقدمه سزار»، ۱۵۵۵"
«برخی از پیشگوییها اتفاق افتادن حوادث عجیبی را پیشبینی کردهاند. بههرحال من به هیچ وجه چنین عنوانی را به خود نسبت نمیدهم. -» نامه به شاه هنری دوم «، ۱۵۵۸»
«اما من این شهامت را دارم که به لطف تحقیقاتم وبا در نظر گرفتن آنچه طالع بینی علمی میگوید پیشبینی کنم (هرگز در مورد جزئیات ضمانت نمیدهم) و مردم را در مورد تهدیدات ستارهها آگاه کنم؛ و من آنقدر احمق نیستم که وانمود کنم پیشگو هستم. - نامه گشاده به پریوی کانسیلر (بعدها چنسلر) بیراگ، ۱۵ ژوئن ۱۵۶۶»
تمرد وی از پذیرش عنوان «پیشگو» با حقیقت عنوانی که به کتابش داد سازگار است: (عنوانی که در زبان فرانسه به معنای «پیشگوییها» توسط «ام میشل نوستراداموس است که دقیقاً همان چیزی است که آنها هستند، یعنی» پیشگوییها «ی» نوستراداموس" که به غیر از چندین مورد، هیچیک از آنها جدا از نحوه ویرایش بیان و بهکارگیری برای آینده نبودند) انتقاد از نوستراداموس در مورد ادعا دربارهٔ پیشگو بودن در واقع انتقاد از او برای چیزی است که او هرگز مدعی آن نشدهاست.
با توجه به اتکا و تکیه نوستراداموس بر منابع ادبی، این قضیه مورد شک است که آیا وی برای ورود به وضعیت خلسه، غیر از تعقل، تفکر و دوره تکوین (به معنای در سر پروردن) روش خاص دیگری را بکار گرفتهاست یا نه. تعریف خاص نوستراداموس از این فرایند در «نامه ۴۱» عنوان شدهاست.
افسانهِ مشهور در مورد استفادهِ نوستراداموس از روشهای قدیمی خیره شدن به شعله یا آب یا هردو بر پایه بی تأمل خواندن دو شعر اول وی است که در آنها کارهای نوستراداموس به کارهای دانشمندان معبد دلف یونان و برانچیدیک تشبیه شدهاست. اولین مورد در پایان این مقاله چاپ شدهاست. مورد دوم را میتوان با مراجعه به سایت مربوطه دید. (به لینکهای خارجی رجوع شود) نوستراداموس درتقدیمنامه خود به شاه هنری دوم اینگونه شرح داد «از طریق آرامش روحی و آسایش خاطر، روح، ذهن و قلبم را از نگرانیها و مشکلات خالی میکنم»، اما همیشه پپش از اشارات زیاد وی به تشریفات «سهگانه» ی دلف/ دلفیها از کلمه «مانند» استفاده شدهاست. (بار دیگر اشارات خارجی به متون اصلی را مقایسه کنید).
تعابیر
رباعیها در مورد بلایای مختلف هستند. (تقریباً تمامی آنها فاقد زمان مشخص هستند) آنها شامل سرایت مریضی، زمین لرزه، جنگ، سیل، حمله، جنایت، نبرد و بسیاری دیگر از حوادث مشابه هستند- تمامی آنها به همان نحوی هستند که توسط «میرابیلیس لیبر از پیش خبر داده شدهاند. دربرخی از رباعیها این بلایا به صورت کلی آورده شدهاند و در برخی دیگر در ارتباط با شخصی خاص یا افرادی معدودی عنوان شدهاند. بعضی تنها مربوط به یک شهر هستند و برخی چندین شهر یا کشور را شامل میشوند. از جمله موضوعات اصلی حمله قریبالوقوع مسلمانان از شرق و جنوب با احساسات ضد مسیحیت به اروپا است که دقیقاً منعکسکنندهِ حملات عثمانی و پیش از آن اعراب مشابه و پیش از این دو انتظارات «میرابیلیس طرفدار آزادی» است.[۳] تمامی این موارد در بطن اعتقاد به آخر الزمان ارائه شدهاست، اعتقادی که باعث بروز پیش گوییهای آخر الزمان و مجموعهای چاپ نشده توسط کریستوفر کلمبوس شد.[۱۲]
بعضی اندیشمندان بر این باورند که نوستراداموس برای پیشگو بودن ننوشتهاست، بلکه برای در امان ماندن از اذیتها، تفاسیرش از وقایع زمان خود را با استفاده از زبانی استعاری و رمزآلود نوشت. این شبیه به تعبیرات پریتریست از کتاب وحی است.[۳]
طرفداران نوستراداموس ادعا میکنند که او بسیاری از حوادث بزرگ را همچون آتشسوزی بزرگ لندن، به قدرت رسیدن ناپلئون و هیتلر و حملات ۱۱ سپتامبر به مرکز تجارت جهانی را پیشگویی کردهاست.[۹] نظرات مختلف را در ذیل مشاهده کنید.
شکاکانی همچون رندی بر این باورند که شهرت نوستراداموس در پیشگویی بیشتر برخاسته از طرفداران او در قرن حاضر است که گفتارهای او را به اتفاقاتی نسبت میدهند که یا اتفاق افتادهاند یا وقوع آنها اجتناب ناپذیر است که به "غیب بینی عطف به ماسبق شهرت دارند. هیچ مدرک آکادمیکی (رجوع شود به منابع ذیل) وجود ندارد که ثابت کند نوستراداموس اتفاقی را قبل از اینکه اتفاق افتد، پیشگویی کرده باشد، مگر صحبت از اتفاقاتی که به موارد دیگر هم میتوان آنها را نسبت داد.
دیدگاههای متفاوت
دیدگاهی نیز وجود دارد که که میگوید: آمریکا با سوءاستفاده از این پیشگویی (یعنی خود آنها انفجارها را انجام دادند، همانگونه که از این پیشگویی به نفع خودشان فیلم معروف نوسترآداموس را ساختند) تا بگویند حالا که این پیشگویی تا اینجا درست از آب درآمد پس بقیه این پیشگویی نیز به همین صورت امکانپذیر خواهد بود، که این موضوع باعث ترس جامعه آمریکا شد و اجازه هر گونه عمل پیشگیرانه را به خود دادند.
در ادبیات موجود و در اینترنت دیدگاههای کاملاً متفاوتی در این زمینه وجود دارند. در یک طرف دیدگاههای بسیار آکادمیک مانند دیدگاههای ژاک هالبورن (رجوع کنید به free. fr/analyse. html[پیوند مرده] و free. fr/mndamus. html[پیوند مرده])) وجود دارد که مفصلاً بیان میدارند که «پیشگوییهای» نوستراداموس در واقع مطالبی جعلی هستند که بعدها توسط افرادی با اهداف سیاسی نوشته شدهاند. اگرچه احتمالاً هالبرون بیش از هر کس دیگری در مورد این متون و اسناد مربوطه میداند (وی به کاوش و تحقیق در مورد بسیاری از آنها کمک کردهاست)، اما نظریات وی را بسیاری از دیگر متخصصان در این زمینه رد کردهاند.
در طرف دیگر، انبوهی از کتابهای جدید و وبگاههای خصوصی وجود دارند که نه تنها پیشگوییهای نوستراداموس را حقیقی میدانند بلکه از وی به عنوان یک پیشگوی واقعی یاد میکند. به دلیل تعابیر و تفاسیر توأم با خیالپردازی، این گروه در مورد اینکه نوستراداموس چه چیزی را پیشگویی کرده و پیشگوییهایش در مورد آینده بوده یا گذشته به توافق نرسیدهاند. با این وجود این گروه در مورد اینکه نوستراداموس انقلاب فرانسه، ناپلئون بناپارت، هیتلر،[۳][۱۳] هم جنگهای جهانی و هم تخریب اتمی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی. در این زمینه توافق وجود دارد که وی تمامی وقایع مهم در زمان انتشار یک کتاب را پیشبینی کردهاست، از برنامه فضایی آپولو، مرگ دایانا، شاهدخت ولز و حادثه فضاپیمای چلنجر،[۱۴] به وقایع ۱۱ سپتامبر: چنین به نظر میرسد که این جنبه 'movable feast' از ویژگیهای این ژانر است.[۲]
احتمالاً اولین کتابی که در انگلیس مشهور شد، کتاب هنری سی رابرتس «پیشگوییهای کامل نوستراداموس» در سال ۱۹۴۷ بود که طی ۴۰ سال پس از آن حداقل ۷ بار تجدید چاپ شد، این کتاب شامل رونوشت پیشگوییها، ترجمه آنها به همراه تفسیری کوتاه است. پس از آن در سال ۱۹۶۱ کتاب کاملاً بیطرف ادگار لئون بنام «نوستراداموس و پیشگوییهایش» منتشر شد که تا پیش از سال ۱۹۹۰ بهترین و کاملترین تحلیل از پیشگوییهای نوستراداموس در سطح جهان بهشمار میرفت. پس از آن کتاب مشهور اریکا چیتام بنام «پیشگوییهای نوستراداموس» انتشار یافت که در واقع شامل چاپ مجددی از نسخه قبلی سال ۱۵۶۸ بود که از سال ۱۹۷۳ چندین بار ویرایش و چاپ شده بود و در آخر بنام «پیشگوییهای نهایی نوستراداموس» منتشر شد. این کتاب به عنوان اساس فیلم مشهور اورسن ولز بنام مردی که فردا را دید مورد استفاده قرارگرفت. جدا از ترجمه دو قسمتی اثر جین-چارلز دی فونبروم بنام «نوستراداموس: historien et prophète» در سال ۱۹۸۰، میتوان گفت که اینگونه کتابها با کتابهای مشهور جان هوگ در مورد پیشگویی از سال ۱۹۹۴ به بعد به نقطه اوج رسیدند که شامل «نوستراداموس: پیشگوییهای کامل»(۱۹۹۹) و کتاب اخیر "نوستراداموس: زندگی و معماً(۲۰۰۳) میباشد.
به غیر از رابرتس، این کتابها و کارهای تقلیدی مشابه آنها نه تنها در مورد توان پیشگویی نوستراداموس متفقالقول بودند، بلکه در مورد برخی جنبههای زندگینامه او نیز توافق داشتند. او از خاندان اسرائیلی ایساچار بوده و تحت آموزش پدربزرگانش بوده که هر دو در دربار پادشاه خوب رنهدر Provenceطبیب بودند، وی در سال ۱۵۲۵ وارد دانشگاه مونپلیه شد. وی در بازگشت در سال ۱۵۲۹ با موفقیت مدرک طب خود را دریافت کرد و در دانشکده پزشکی به تدریس پرداخت، تا زمانیکه عقاید وی محبوبیت خود را از دست دادند، وی دارای این عقیده بود که مرکزیت جهان در خورشید است، نوستراداموس به شمال-شرق فرانسه سفر کرد و در آنجا در «خانقاه اوروال» رباعیات پیشگویی خود را نوشت، وی در جریان سفرهایش کارهای خارق العادهِ زیادی انجام داد که از آن جمله این است که نام پاپ آینده را مشخص کرد و بیماری طاعون را در منطقه اکس-آن-پرووانس و در مناطق دیگر درمان کرد، نوستراداموس همچنین
از دهه ۱۹۸۰ تاکنون این امر مخصوصاً در فرانسه با واکنشهای آکادمیک روبرو شدهاست. چاپ نامههای خصوصی نوستراداموس در سال ۱۹۸۳[۱۵] و طی سالهای پس از آن نسخههای اصلی سالهای ۱۵۵۵ و ۱۵۵۷ کشف شده توسط چومارات و بنازرا به همراه کشف بسیاری از مطالب آرشیو شده[۱][۶] نشان داد که بسیاری از حرفهایی که در مورد نوستراداموس گفته شده بود با اسناد حقیقی مطابقت نداشت. رندی جیمز از چهرههای دانشگاهی[۱][۲][۶][۱۶] مینویسد که هیچ سند معتبر امروزی هیچیک از ادعاها را ثابت نمیکند. بسیاری از ادعاها مشخصا براساس شایعات غیر معتبر بودهاست که توسط مفسران بعدی همچون ژابرت(۱۶۵۶)، گوناد(۱۶۹۳) و بارست(۱۸۴۰) بر اساس تفاسیر غلط از متون فرانسوی قرن ۱۶ یا بر اساس کذب محض به عنوان حقیقت نقل شدهاند. حتی ادعایی که رباعی L۳۵ دقیقاً مرگ پادشاه هنری دوم را پیشگویی کردهاست در سال ۱۶۱۴، یعنی ۵۵ سال پس از آن واقعه چاپ شد.[۳][۶]
بالاتر از همه اینکه چهرههای دانشگاهی[۲][۱۶][۱۷] که خود سعی دارند از هر گونه تفسیر غلط بپرهیزند، اذعان داشتند که ترجمههای انگلیسی اغلب دارای کیفیتی پایین داشتند، هیچ دانشی از فرانسه قرن ۱۶ را نشان نمیدادند، غرضمند ترجمه شده بودند و بدتر از همه اینکه در مواقعی به گونهای ترجمه شده بودند که کاملاً شبیه به چیزی شوند که به آن رجوع داده میشدند (و یا برعکس). مطمئناً هیچیک از آنها بر اساس نسخه اصل نبودند: رابرتز ترجمه خود را بر اساس نسخه سال ۱۶۷۲ نوشته بود و چیتهام و هوگ بر اساس نسخه منتشر شده پس از مرگ نویسنده در سال ۱۵۶۸. حتی لئونی که ترجمهاش کمی قابل قبولتر از بقیهاست، به اقرار خودش در صفحه ۱۱۵ ترجمه، هیچ وقت نسخه اصلی را ندید. این در حالیست که او در هیچیک از صفحات پیشین هیچ اشارهای به این مطلب نکردهاست که بسیاری از مطالبش بدون منبع است.
با این حال هیچیک از مفسران انگلیسی به دلایل زبانی و زمانی به این تحقیقات و تفسیرها دسترسی نداشتند. هوگ به دلیل موقعیتی که داشت از این منابع برخوردار بود، اما در سال ۲۰۰۳ بود که وی اقرار کرد برخی از مطالب بیوگرافیهای قبلی او جعلی و دروغین بودهاست. در همین حال اندیشمندان[۳] معترض از تلاشهای پیشین نویسندگانی (هویت ۱۹۹۴، اواسان ۱۹۹۷، راموتی ۱۹۹۸) بودند که سعی در استخراج معنی پنهان متون با استفاده از قلب کلام، کدهای عددی، گراف و دیگر ابزارها بودند.
فرهنگ غالب
پیشگوییهای نوستراداموس در قرن بیست و یک به صورت یک فرهنگ غالب درآمدند. نوستراداموس و پیشگوییهایش موضوع هزاران کتاب (داستانی و غیر داستانی) شدند، زندگی نوستراداموس در چندین فیلم و برنامهِ ضبطی نمایش داده شد و نوشتههای وی به موضوع مورد علاقه مطبوعات تبدیل شدند.
همچنین درچندین حقه مشهور اینترنتی، رباعیهایی به سبک رباعیهای پیشگوییهای نوستراداموس از طریق ایمیل به عنوان واقعیت منتشر شدند. مشهورترین نمونه مربوط به ویران شدن مرکز تجارت جهانی در حادثه ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱ است که منجر به برخی حقهها و تفاسیر مجدد توسط علاقهمندان چنین رباعیاتی شد.
حمله ۱۱ سپتامبر، ۲۰۰۱ در نیویورک منجر به تفکر در مورد پیشگویی احتمالی نوستراداموس در مورد این واقعه شد. طرفداران نوستراداموس رباعیهای VI. ۹۷ و I. ۸۷ را به عنوان پیشگویی احتمالی این حادثه عنوان کردند، در حالیکه اندیشمندان این موضوع را بیارتباط عنوان کردند (بخشهای مربوطهِ وبگاههای Lemesurier وSnopes را که در ذیل آورده شدهاست مقایسه کنید)[۳][۹]
بیوگرافی را اینگونه هم روایت کردند
بیوگرافی نوسترآداموس
میشل نوتردامی که به “نوستر آداموس” شهرت یافته است فرزند یک خانواده یهودی ساکن پرونس فرانسه بود. او در ۲۱ دسامبر ۱۵۰۳ میلادی متولد شد و در دوم ژوئیه ۱۵۶۶ با به جا گذاشتن ثروت خوبی برای اطرافیانش مرد. همچون اکثر یهودیان، خانواده میشل نیز به نوعی با نظام اقتصادی وقت در ارتباط بودند. خانواده های پدری و مادری او به گردآوری مالیات از روستاییان اشتغال داشتند و از قبل این رانت خواری شرایط خوبی را برای خود ساخته بودند.
پدر او «پیر دو نستردام» در یک خانوادهٔ یهودی متولد شد ولی او پس از ازدواج با یک زن کاتولیک به مسیحیت گروید. میشل نخستین فرزند آن ها بود. وی تحصیلات خود را در شهر اوینیون به پایان رساند. ولی فرزندانش از جمله میشل را برای تربیت بر اساس آیین یهود به پدربزرگ سپرد. پدر بزرگ پدری میشل از بزرگان خاندان اسرائیلی ایساچار بود و در تربیت میشل بر اساس خصلت یهودیان سنگ تمام گذاشت و او را به وارد شدن به حرفه پزشکی تشویق کرد. میشل تحت تربیت پدربزرگش با ارزش ها و ایدئولوژی های یهودیت زرسالار آشنا شد.
دِلفین، ژان (۷۷–۱۵۰۷)، پیر، هکتور، لوئیس، برتراند، ژان دوم (متولد ۱۵۲۲) و آنتونی (متولد ۱۵۲۳) از جمله خواهران و برادران نوستراداموس هستند.
همچون اکثر یهودیان، خانواده میشل نیز به نوعی با نظام اقتصادی وقت در ارتباط بودند. خانواده های پدری و مادری او به گردآوری مالیات از روستاییان اشتغال داشتند و از قبل این رانت خواری شرایط خوبی را برای خود ساخته بودند.
میشل هنگام تحصیل به نجوم و ریاضیات علاقه بسیاری نشان می داد. با وجود این به خواست پدرش در سال ۱۵۲۱ در آموزشگاه پزشکی «مون پلیه» ثبت نام کرد. در آنجا بود که با نویسندهٔ نامدار فرانسوی «فرانسوا رابله» آشنا شد و با تشویق او به سرودن شعر و نوشتن قطعات ادبی پرداخت.
در سال ۱۵۵۰ نخستین تقویم نجومی را که در آن پیشگوییهایی دربارهٔ رخدادها و اوضاع جوی سال بعد انجام شده بود، منتشر نمود. در این سالنامه برای نخستین بار نام وی «نوسترآداموس» و شغل و زمینه مورد علاقه اش، پزشک و آستروفیل (یعنی دوستدار ستارگان یا نجوم) آورده شد. کلمه آستروفیل به معنای دوستدار ستاره ها است. نوسترآداموس این کلمهٔ ساختگی را به آسترولوگ یا «ستاره شناس» ترجیح داده بود.
از سال ۱۵۵۴ نوسترآداموس یادداشت های خود را به صورت رباعی (دوبیتی) نوشت. صد رباعی نخست را با نام «سِنتِریِ نخست» یا «نخستین صدگانه» یا «صد شعر»، در ۱۵۵۵ منتشر کرد. در سرآغاز این رباعی ها که خطاب به پسرش سزار نوشته است؛ تأکید می کند که سرنوشت بشر و آیندهٔ جهان را از روی حرکات ستارگان می توان پیشگویی نمود و اینکه هر رباعی او گویای رخدادی است که در آیندهٔ دور یا نزدیک رخ خواهد داد.
میشل نوتردامی که به “نوستر آداموس” شهرت یافته است
تحصیلات نوستر آداموس
پس از پی ریزی شخصیت نوستر آداموس توسط پدر بزرگش او در ۱۵ سالگی وارد دانشگاه اوینگتن شد و به درس هایی مانند دستور زبان، علوم بلاغه و منطق پرداخت. ورود او به دانشگاه مصادف با شیوع بیماری “مرگ سیاه یا طاعون” و تعطیلی دانشگاه شد.
اما میشل به یکی دیگر از شغل های موروثی یهودیان روی آورد و به عطاری و پزشکی و معالجه بیماران پرداخت و چند سال بعد طبق وصیت پدر بزرگش برای تحصیل طب وارد دانشگاه “مون پلیه” شد. میشل به دلیل عدم توجه به دروس دانشگاهی و اصرار بر شیوه های عطاری از دانشگاه اخراج شد و یکی دیگر از کارهای موروثی یهودیان یعنی ساختن داروهای تقلبی را در پیش گرفت.
تعداد این پیشگویی ها که بیشتر به صورت رباعی است به ۹۶۵ عدد می رسد. علاوه بر این رباعی ها او ۵۶ مُسَدَس (شش بیتی) هم دارد. بطور کلی او در بیش از یک هزار رباعی و مسدس رخدادهای برجستهٔ گیتی را تا پایان سال ۱۹۹۹ میلادی پیش بینی کرده است. نوسترآداموس قید می کند که در پیشگویی هایش رمزها و محاسبه هایی دارد که هر کس توانایی درک آن ها را ندارد.
این رمزها را او در نامه ای که به «هانری دوم» پادشاه فرانسه نوشته، توضیح داده است. خانوادهٔ پدری او اصالتاً یهودی بودند، اما پدرش، «گی گسنت»، در حدود سال ۱۴۵۵ به مذهب کاتولیک روی آورد و نام مسیحی «پیر» و نام خانوادگی «دو نستردام» را برای خود انتخاب کرد (این نام خانوادگی از روز مقدسی که در آن تشریفات گرایش وی به مذهب کاتولیک اجرا شد، گرفته شده است).
پدر او “پیر دی نستردام” بود که پس از ازدواج با یک زن کاتولیک در ظاهر به مسیحیت گرویده بود ولی فرزندانش از جمله میشل را برای تربیت بر اساس آیین یهود به پدربزرگ سپرد. پدر بزرگ پدری میشل از بزرگان خاندان اسرائیلی ایساچار بود و در تربیت میشل بر اساس خصلت یهودیان سنگ تمام گذاشت و او را به وارد شدن به حرفه پزشکی تشویق کرد. میشل تحت تربیت پدربزرگش با ارزش ها و ایدئولوژی های یهودیت زرسالار آشنا شد.
تحصیلات نوستر آداموس
پس از پی ریزی شخصیت نوستر آداموس توسط پدر بزرگش او در ۱۵ سالگی وارد دانشگاه اوینگتن شد و به درس هایی مانند دستور زبان، علوم بلاغه و منطق پرداخت. ورود او به دانشگاه مصادف با شیوع بیماری “مرگ سیاه یا طاعون” و تعطیلی دانشگاه شد.
اما میشل به یکی دیگر از شغل های موروثی یهودیان روی آورد و به عطاری و پزشکی و معالجه بیماران پرداخت و چند سال بعد طبق وصیت پدر بزرگش برای تحصیل در زمینهی پزشکی وارد دانشگاه “مونپلیه” شد. میشل به دلیل عدم توجه به دروس دانشگاهی و اصرار بر شیوه های عطاری از دانشگاه اخراج شد و یکی دیگر از کارهای موروثی یهودیان یعنی ساختن داروهای تقلبی را در پیش گرفت.
پس از اتمام تحصیلات او ابتدا مشغول به آموزش علم پزشکی شد و سپس به تمرین برای تبدیل شدن به یک پزشک ماهر پرداخت.
در طی این سال ها او به دلیل موفقیت هایی که در زمینهی معالجه ی بیماری طاعون داشت، توانست شهرت کمی برای خود دست و پا کند. با تشویق مردم به رعایت بهداشت و ابداع داروهای جدید او توانست بیمارانی که حال وخیمی داشتند را معالجه کند. البته وی فرزندان و همسر اول خود را به دلیل بیماری طاعون در سال ۱۵۳۸ از دست داده بود.
در حدود سال ۱۵۴۰ میلادی او بار دیگر ازدواج کرد و به سالن که شهری در سواحل مدیترانه بود مهاجرت کرد. طی سال های آینده او توجه خود را بر روی رابطه بندی پیشگوییها به خصوص در مورد جنگ ها و فجایع آینده، معطوف کرد. این هشدارهای شوم، توانستند توجهات مردم اروپا را به سمت او جلب کنند.
میشل همچون راکفلر معاصر به فروش داروهای تقلبی روی آورد.
“قرص رز” که توسط میشل برای درمان طاعون ساخته شده بود چیزی مانند شیشه های نفت سیاه راکفلر یهودی برای درمان سرطان بود؛ شیشه هایی که راکفلر به عنوان یک فروشنده دوره گرد دارو توانست از آن ثروت هنگفتی را به دست آورد.
قرص رز نیز برای نوستر آداموس درآمد زیادی داشت. جالب توجه است که همسر و دو تن از فرزندانش با ابتلا به طاعون جان سپردند و قرص رز نتوانست کاری برای آنها انجام دهد!
قرص رز که توسط میشل برای درمان طاعون ساخته شده بود
علاقه مندی های نوستر آداموس
نوستر آداموس تحت تربیت پدر بزرگش به سحر و جادو علاقه فراوانی پیدا کرده بود و به نجوم و ریاضیات نیز دلبستگی خاصی داشت. برای تکمیل آنچه که از پدر بزرگ یاد گرفته بود مدتی را در ایتالیا گذراند و از محافل یهودی آنجا تعالیم کابالا یا عرفان یهودی را آموخت. هنگام تحصیل در “مونت پلیه” نیز به سرودن شعر و نوشتن قطعات ادبی می پرداخت.
خود را دوست دار ستارگان می نامید و خورشید را مرکز جهان می دانست و درمان و رفتن به حالت خلسه با استفاده از گیاهان را بسیار مهم تلقی می کرد. به ساختن زمادها و اقلام آرایشی گیاهی نیز دلبستگی خاصی داشت و جزوه هایی در این مورد نوشته بود. در نوشته های طبی و پزشکی او سرقت علمی و کپی برداری از منابع دیگر به وفور به چشم می خورد.
میشل، جادوگری یهودی و رمز و راز متون عرفان کابالایی را در ایتالیا به خوبی آموخت.
او قبل از آن که بخواهد پیشگویی های خود را بنویسد به نگارش تقویم سالانه پرداخت. در ۱۵۵۰ میلادی میشل نخستین تقویم نجومی خود را که در آن پیشگویی هایی درباره اوضاع جوی سال بعد انجام شده بود؛ منتشر کرد. این تقویم با استقبال فراوانی مواجه شد و از نظر مالی برای میشل خوب تمام شد.
شاید انگیزه نوشتن پیشگویی هایی برای ۵۰۰ سال بعد بازار داغ فروش این نوع اقلام در اروپای قبل از رنسانس بوده است. در نتیجه، آمیزه ای از سحر، تعالیم کابالایی یهود، قدرت سرودن شعر، حرص جمع آوری ثروت و نیز خواص تخدیری گیاهان در وجود میشل احوالاتی را به وجود آورد که او با سفر به شمال شرق فرانسه در دیری به نام “اوروال” ساکن شد و رباعیات پیشگویی خود را در آنجا نوشت.
کانون های کابالایی با تبلیغ و حمایت از میشل او را به اشراف و دربار اروپا معرفی کردند.
کارهای نوستر آداموس از سال ۱۵۵۰ تا زمان مرگش هر ساله منتشر می شدند و علاوه بر اشاعه نام و آوازه اش ثروت هم برای او می آوردند. در واقع راز تبلیغ و جاودانه سازی میشل را از همین جا باید پیگیری کرد. گروهی وجود داشته اند که با تبلیغ و شناساندن میشل در جمع اشراف او را برای مقاصد بعدی آماده می کرده اند و الا نه او پزشک حاذقی بود و نه در هیچ یک از علاقه مندی هایش از جمله ادبیات و ریاضیات به جایی رسیده بود.
رهبران کابالای یهود برای خرافه پردازی و نفوذ به دربار پادشاهان و بزرگان نیاز به موضوعی خارق العاده داشتند که انحصاری بوده و در توان هر کسی هم نباشد. سحر، جادو و پیشگویی دست آویز خوبی بود. با این حال میشل نمی توانست خارج از چارچوب ارکان قدرت و بدون پرداخت حق آنها به فعالیت های خود ادامه دهد.
از این رو با کلیسای کاتولیک که پدرش به ظاهر پیرو آن بود مناسبات خوبی داشت. در حقیقت نوستراداموس با کلیسا به عنوان یک پیشگو و شفابخش همکاری می کرد و در عوض از حمایت کلیسا (و یا پیش فراماسونرهای نفوذی در آن) برخوردار می شد. اما در سال ۱۵۶۱ میشل در مورد سالنامه ۱۵۶۲ به بیانی تک خوری کرده بود و در نتیجه از سوی کلیسا مدتی را در زندان گذراند.
شهرت نوستر آداموس که با تبلیغات و حمایت های گسترده محافل کابالایی یهود به دست آمده بود بالاخره کار خود را کرد و کاترین مدیچی ملکه فرانسه و پسرش شارل نهم، او را به عنوان پزشک، مشاور و منجم به دربار فراخواندند. بدین ترتیب داستان نفوذ استر یهودی به دربار پادشاه ایران باستان به عنوان ملکه این بار برای نوستر آداموس به صورت پزشک دربار تکرار شد.
نوستر آداموس با جعل و سرقت، کتاب هایی نوشت و در بازار داغ اروپای پیش از رنسانس به نان و نوایی رسید.
پیشگویی
در طی سال ها، طرفداران نوستراداموس صدها مثال را ارائه کرده اند که نشان از پیشبینیهای صحیح او میدهند. یکی از مشهورترین این پیش بینی ها خبر قیام آدولف هیتلر و رژیم نازی او بوده است.
پس از بازدیدی دیگر از ایتالیا، نوستراداموس از طب به علوم ناشناخته یا علوم غریبه و پیشگویی روی آورد. به دنبال شیوه های مرسوم آن دوره، نوستراداموس تقویم نجومی سال ۱۵۵۰ را نوشت و برای اولین بار نام خود را به پیروی از شیوهٔ لاتین از «نستردام» به «نوستراداموس» تغییر داد.
او از موفقیت نوشتن سالنامه چنان انگیزه یافت که تصمیم گرفت هر سال یک یا چند سالنامه نجومی بنویسد. گفته می شود که کلاً در این اثرات نوستراداموس حداقل ۶ هزار و ۳۳۸ مورد پیشگویی، و حداقل ۱۱ تقویم موجود است که شروع تمامی آنها بر خلاف آنچه که گاهی تصور می شد در مارس نیست، بلکه در اول ژوئن است.
در پی نوشتن سال نامه های نجومی بود که نجیب زادگان و دیگر اشخاص مهم از نقاط دور تقاضای طالع بینی و اظهار نظر در مورد آینده را از نوستراداموس کردند و او بر خلاف آنچه که طالع بینان حرفه ای انجام میدادند از «مشتریانش» میخواست که اطلاعات مربوط به جداول تولد را که طالع بینی بر اساس آن ها بود دقیق ارائه کنند.
او سپس پروژه نوشتن کتاب یک هزار پیشگویی را آغاز کرد که شامل پیشگویی های نامعلومی است که او را امروزه مشهور ساخته است. در سال ۱۵۵۵ کتاب پیشگویی های نوستراداموس در لیون چاپ شد و برایش شهرت فراوان به ارمغان آورد.
رباعی هایی که در کتاب پیشگویی ها (Les Propheties) چاپ شدند، با واکنش های مختلفی روبرو شدند. برخی بر این باور بودند که نوستراداموس برده شیطان و یک انسان ریاکار و دیوانه است؛ در حالیکه بسیاری از دانشمندان معتقد بودند رباعیات او پیشگویی هایی روحانی است، زیرا در سایه منابع نوشته شده پس از زمان کتب مقدس نوستراداموس نیز چنین ادعایی می کرد.
کاترین دو مدیسی همسر هنری دوم پادشاه فرانسه یکی از بزرگترین ستایندگان نوستراداموس بود. وی پس از خواندن تقویم نجومی نوستراداموس مربوط به سال ۱۵۵۵، که به تهدیداتی نسبت به خاندان سلطنتی اشاره داشت، او را به پاریس فرا خواند تا در مورد آن تهدیدات توضیح دهد و برای کودکانش طالع بینی کند. در آن زمان نوستراداموس فکر میکرد که به دار آویخته می شود، اما در سال ۱۵۶۶ که از دنیا رفت، کاترین او را به عنوان مشاور و پزشک پادشاه انتخاب کرده بود.
کارهای نوستر آداموس از سال ۱۵۵۰ تا زمان مرگش هر ساله منتشر می شدند
فرار از مسئولیت
بدیهی است میشل زیرک درس خود را در مکتب کابالای یهود به خوبی خوانده است و می داند که برای جلوگیری از تزلزل موقعیت خود در دربار و بین مردم در نتیجه آشکار شدن گاه و بیگاه دروغ هایش به چه دست آویزهایی باید متمسک شود. از این رو صفت “پیشگو” را به کلی برای خود نامناسب می دید و در فرصت های گوناگون به پیشگو نبودن خود اصرار داشت.
او در جایی برای پسرش که به نوعی باید وارث او باشد می نویسد: « پسرم اگر چه من از کلمه «پیشگو» استفاده کرده ام، اما چنین مقام بالایی را به خود نسبت نمیدهم و نام و یا وظیفه پیشگو را به خود نسبت نمیدهم». و یا در نامه ای به هنری دوم نوشته است: « برخی از پیشگویی ها اتفاق افتادن حوادث عجیبی را پیشبینی کرده اند. بهرحال من به هیچ وجه چنین عنوانی را به خود نسبت نمی دهم».
او در جایی دیگر فرار از مسئولیت و پاسخگویی در برابر ادعاهایش را به اوج رسانده و می نویسد: «من این شهامت را دارم که به لطف تحقیقاتم و با در نظر گرفتن آنچه طالع بینی علمی می گوید پیش بینی کنم (هرگز در مورد جزئیات ضمانت نمی دهم) و مردم را در مورد تهدیدات ستاره ها آگاه کنم. و من آنقدر احمق نیستم که وانمود کنم پیشگو هستم».
پیشگامی اورسن ولز
در سال ۱۹۸۱، حدود سه سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اورسن ولز(Orson Welles) و کمپانی برادران وارنر فیلمی ۸۴ دقیقهای درباره «پیشگوییهای نوستراداموس» عرضه کردند که در ایران نیز به وسعت توزیع شد.
فیلم «مردی که آینده را دید» ادای دین اورسن ولز به افسانه نوسترآداموس
در این فیلم، نوستراداموس در مقام پیشگویی بزرگ جلوهگر میشود. طبق این پیشگویی ها ایران و جهان اسلام با کشورهای کمونیستی متحد خواهند شد و در سال ۱۹۹۹میلادی ایالات متحده آمریکا را آماج حمله اتمی قرار خواهند داد.
اورسن ولز (۱۹۱۵- ۱۹۸۵) کارگردان و بازیگر سرشناس سینمای سده بیستم غرب است که پیوندهای عمیق او با کانون های صهیونیستی پوشیده نیست؛ و می دانیم که این تعلق موروثی بود.
سال های پایانی و مرگ
در سال ۱۵۶۶ بیماری نقرس که سال ها باعث رنجش نوستراداموس شده بود، به ورم یا آب آوردگی تبدیل شد. در اواخر ژوئن او وکیل خود برای آماده کردن وصیتش فراخواند که در آن تمامی داراییهایش را تا زمان تولد بیست و پنج سالگی پسرانش و تا زمان ازدواج دخترانش به علاوه ۳ هزار و ۴۴۴ کرون، با کم کردن اندک بدهی ها، (کلاً حدود ۳۰۰ هزار دلار آمریکا) نزد همسرش تا زمان ازدواجش به امانت گذاشت.
پس از این یک متمم کوتاه به وصیت نامه افزوده شد. گفته میشود که وی در عصر روز ۱ ژوئن، منشی خود جین دی چاوینکی را فراخواند و به او گفت: «``تو هنگام طلوع خورشید مرا زنده نخواهی دید.» ظاهراً صبح روز بعد بدن بی جان نوستراداموس در کف اتاق نزدیک تختش و میز افتاده بوده است. وی در کلیسای محلی Franciscan به خاک سپرده شد، جایی که آرامگاه وی امروزه در آنجا قرار دارد.
مقبره نوسترآداموس در Collégiale St-Laurent,Salon.
پیشگویی بزرگ نوستراداموس که به حقیقت پیوست
۱۰ پیشگویی بزرگ نوستراداموس که به حقیقت پیوست. نوستراداموس داروساز فرانسوی بود که به نجوم و ریاضیات بسیار علاقه داشت. او بر اساس گردش ستارگان، توانست آینده را پیشگویی کند و آن را در قالب رباعیهایی بیاورد. نوستراداموس اولین کتاب خود را با نام «Les Propheties» در سال ۱۵۵۵ نوشت، که هنوز هم انتشاراتیها نسخههایی از آن را منتشر میکنند. اگرچه ممکن است منطق نشان دهد ادعاهای نوستراداموس تقریباً در هر واقعهای صدق میکند، اما برخی از آنها بسیار به واقعیت نزدیک هستند. علیالخصوص در این ۱۰ مورد ما نمیتوانیم از مهارت او در پیشگویی، چشمپوشی کنیم. با ما باشید تا ۱۰ پیشگویی بزرگ نوستراداموس که به حقیقت پیوست را به شما بگوییم.
۱- مرگ هانری دوم
«شیر جوان بر یک پیر پیروز خواهد شد، در میدان جنگ در یک نبرد واحد
او چشمان خود را از طریق یک قفس طلایی سوراخ خواهد کرد
دو زخم یکی را ایجاد کرد، سپس او بیرحمانه میمیرد»
در تابستان سال ۱۵۵۹ هانری دوم پادشاه فرانسه (پیر) با کامته دو مونتگومری (شیر جوان) که شش سال از او کوچکتر بود مسابقه داد. این مسابقات برای جشن عروسی آینده دختر پادشاه برگزار شده بود. در حین بازی در اثر شکستن نیزه او تکهای چوب به داخل چشمش فرورفت (چشمانش را از قفس طلایی سوراخ کرد). همین امر باعث عفونت مغزی او شد (دو زخم یکی را ایجاد کرد) و با درد عذاب آور، تشنج و فلج جزئی درگذشت (سپس بیرحمانه میمیرد).
ظاهراً کاملاً دقیق به نظر میرسد اما طبق «نوستراداموس: پیشگوییهای مصور» صحت این پیشگویی مورد تردید است، زیرا تا سال ۱۶۱۴ چاپ نشده است.
۲- آتش سوزی بزرگ لندن
« خون افراد عادل در لندن کم خواهد شد
سوخته در آتش سال ۶۶
بانوی باستان از مکان مرتفع خود سرنگون خواهد شد
بسیاری از همان فرقه کشته خواهند شد»
در ۲ سپتامبر ۱۶۶۶، یک آتش سوزی کوچک در نانوایی توماس فاررینر در پودینگ لین در لندن به شعلهای سه روزه تبدیل شد که شهر را از بین برد. در این آتش سوزی بسیاری از خانهها، کلیساها، ساختمانهای اداری و بافتهای شهری سوخت و از بین رفت. تخمین زده شده که در این آتش سوزی حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر آواره شدند. این آتش سوزی بسیاری از موش صحرایی، که باعث گسترش مرگ سیاه میشدند، را از بین برد. اینگونه بود که یک واقعه بد، یک واقعه بدتر را دفع کرد.
۳- انقلاب فرانسه
« آوازها، شعارها و خواستهها از جانب بردگان برمیآید
اشراف در زندانهایشان اسیر هستند
در آینده، توسط احمقی بیکله
اینها را به عنوان سخنان الهی در نظر میگیرد»
انقلاب فرانسه یکی از معروفترین انقلابهای تاریخ است. در سال ۱۷۸۹مردم فرانسه تصمیم گرفتند به حکومت سلطنتی حاکم پایان دهند. آنها دست به شورش زدند و به باستیل، قلعه پاریس که به عنوان زندان استفاده میشد، حمله کردند. سقوط باستیل، که نماد سو استفادههای سلطنت بود، اوج انقلاب فرانسه را رقم زد.
۴- ناپلئون
« پائو(Pau)، نای(Nay)، لورون(Loron)، آتش بیش از خون
شنا در ستایش، مرد بزرگ با عجله به محل تلاقی میرود
او از ورود به سرخابیها امتناع خواهد کرد
پامپون و دورانس آنها را محدود میکنند»
این یکی از معروفترین پیشگوییهای نوستراداموس است، که با اندکی تغییر میتوان نام ناپلئون را در خط اول یافت. « بیشتر از آتش از خون» ممکن است به اصل و نسب غیر اصیل ناپلئون اشاره داشته باشد، که در جریان کودتا قدرت را بهدست گرفت. « امتناع از ورود به سرخابیها» هم میتواند به زندان انداختن پاپ های پیوس ششم و هفتم اشاره داشته باشد که هر دو بهدست ناپلئون زندانی شدند.
۵- سلطنت فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا
«برای هفت سال ثروت فیلیپ شکوفا خواهد شد
او ارتش عرب را کاهش خواهد داد
سپس، در نیمه راه، اوضاع به طرز پریشانی علیه او برمیخیزد
یک پیاز جوان ثروت او را نابود خواهد کرد»
در دوران فیلیپه دوم سازندگی در اسپانیا به اوج خودش رسید(ثروت فیلیپ شکوفا خواهد شد). همچنین این پیشگویی به ماجرای اخراج مسلمانان از اسپانیا اشاره دارد.
۶- اکتشافات لویی پاستور
« چیز گمشده کشف میشود، که برای قرنها پنهان مانده بود
پاستور تقریباً به عنوان شخصیتی خداگونه مشهور خواهد شد
این زمانی است که ماه چرخه خود را کامل میکند
اما او با شایعات بیآبرو خواهد شد»
لویی پاستور متولد ۱۸۲۲، شیمیدان و میکروبشناس فرانسوی بود. او کشف کرد رشد میکروارگانیسمها باعث تخمیر میشود. همچنین این کشف ثابت کرد که باکتریها، همانطور که قبلا تصور میشد، خود به خود ظاهر نمیشوند. در حقیقت باکتریها از موجوداتی که قبلاً زنده بودهاند، در فرآیندی به نام «زیست زایی» رشد میکند. او فرایندی را برای از بین بردن باکتریها ابداع کرد که به نام او «پاستوریزاسیون» نامگذاری شد. همچنین کارهای اولیه او منجر به ایجاد واکسنهایی برای هاری و سیاه زخم شد.
در سال ۱۹۹۵ جرالد ال. گیسون، مورخ علم، کتابی منتشر کرد که نشان میداد پاستور یافتههای یک رقیب را برای عملکردی بودن واکسن سیاه زخم خود ترکیب کرده است. همانطور که نوستراداموس پیش بینی کرد، این یافته تا حدی این دانشمند بزرگ را بیآبرو کرد.
۷- ظهور هیتلر در اروپا
« یک کودک خردسال از افرادی فقیر متولد خواهد شد
کسی که با زبان خود لشکر بزرگی را اغوا خواهد کرد
و شهرت و قلمرو خود را به سمت شرق گسترش خواهد داد»
و
« جانوران وحشی از گرسنگی از رودخانهها عبور خواهند کرد
قسمت بیشتری از میدان جنگ در برابر Hister خواهد بود.
بزرگترین آنها در قفسی آهنی به زنجیر کشیده میشود
وقتی کودک آلمان چیزی نمیبیند»
یکی دیگر از ۱۰ پیشگویی بزرگ نوستراداموس، ظهور هیتلر است. در ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ آدولف هیتلر در اتریش، در خانوادهای متوسط، متولد شد. هیتلر تا حدی به دلیل تواناییهای سخنوری خود به قدرت رسید. او جنگ جهانی دوم را با حمله به لهستان آغاز کرد. برخی از طرفداران نوستراداموس اظهار داشتند که «Hister» غلط املایی هیتلر است، اما در واقع «Hister» اصطلاح لاتین برای رود دانوب است.
۸- بمباران هیروشیما و ناگازاکی
« در نزدیکی دروازهها و در داخل دو شهر آفتهایی وجود خواهد داشت که مانند آنها هرگز دیده نشده است
قحطی در طاعون
مردم توسط فولاد بیرون آورده شده و برای تسکین به خدای بزرگ نامیرا گریه میکنند»
در اوایل ماه اوت ۱۹۴۵ ایالات متحده دو بمب اتمی را در شهرهای هیروشیما و ناگازاکی ژاپن فرو ریخت. شهرها ویران شدند و بسیاری از بازماندگان این انفجار از مسمومیت اشعه رنج بردند (برای تسکین از خدای بزرگ نامیرا گریه می کردند). در پی این جنگ ژاپن نیز دچار بحران کمبود غذا (قحطی در طاعون) شد.
۹- ترور جان اف کندی و بابی کندی
« مرد بزرگ در روز توسط صاعقهای زده خواهد شد و مصیبتی وارد میشود
این اتفاقات بد قبلاً هم پیشگویی شده بود یکی از آنها سقوطی در نیمه شب است
دیگری نبردی در ریمز، لندن و آفت در توسکانی»
رئیس جمهور آمریکا جان کندی (مرد بزرگ) در طول دوره ریاست جمهوری خود تهدیدهای زیادی به مرگ (دادخواست) دریافت کرد. وی هنگام بازدید از دالاس در ۲۲ نوامبر ۱۹۶۳، مورد اصابت گلوله قرار گرفت (صاعقه). برادرش بابی کندی هم بعداً درست پس از نیمه شب ۵ ژوئن ۱۹۶۸ ترور شد (دیگری سقوط میکند در نیمه شب). اما فقط مصرع آخر با ترور کندیها جور در نمیآید، و هنوز کسی راز آن را کشف نکرده است.
۱۰- حملات ۱۱ سپتامبر
« آتش آتشفشانی از مرکز زمین باعث لرزش در اطراف شهر جدید خواهد شد
دو سنگ بزرگ جنگ را برای مدت طولانی برافروخته خواهد کرد
سپس Arethusa باعث قرمزی رودخانه جدید خواهد شد»
حملات۱۱ سپتامبر هم آخرین مورد از ۱۰ پیشگویی بزرگ نوستراداموس در این لیست است. صبح ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ دو برج (دو سنگ بزرگ) مرکز تجارت جهانی در شهر نیویورک (شهر جدید) منفجر شد. این انفجار به دلیل برخورد هواپیمای مسافربری بود که توسط تروریستهای القاعده ربوده شده بود. اما پیش بینی نوستراداموس در مورد «آتش سوزی از مرکز زمین» با هیچ بخشی از ماجرای ۱۱ سپتامبر ارتباطی ندارد
پیشگوئیهای نوسترآداموس و انقلاب «جهانی امام مهدی (عج)»
هنگامی که پل ترنر Paul Turner تهیه کننده معروف استرالیایی در طی برنامه ای ماهواره ای تحت عنوان: نوستر آداموس: مردی که فردا را پیش بینی می کند . خطر روزافزون ایران وانقلاب اسلامی ایران برای غرب و تمدن غربی مطرح کرد و در طی این برنامه تمام آنچه را که نوسترآداموس در بیش از 390 سال پیش از آن تاریخ «آگوست 1989م » پیشگوئی کرده بود منتسب به ایران کرد; هیچ سیاستمداری حرف وی را چندان جدی نگرفت; چرا که موقعیت ایران در سال 1989، نه تنها به هیچ وجه مناسب نبود; بلکه به واسطه جنگ تحمیلی و عواقب ناشی از آن و تحریمهای شدید اقتصادی بسیار شکننده و حساس بود . لیکن پس از به واقعیت پیوستن واقعه یازدهم سپتامبر در آمریکا که اتفاقا در فیلم به صراحت به آن اشاره می شود (وقوع دو انفجار مهیب و عظیم در (New City همگان شگفت زده و نگران شدند; به نحوی که رئیس جمهور نه چندان باهوش آمریکا، پس از وقوع این حادثه به تبعیت از نوسترآداموس، ایران را هم یکی از «محورهای شرارت » در جهان معرفی کرد و از این طریق بر وحشت و ترس عمیق هیات حاکمه آمریکا از ایران (پرشیا) صحه گذاشت .
در این مقاله سعی نگارنده بر آن نیست که بر پیشگوئیهای نوسترآداموس صحه بگذارد یا از آن دفاع کند و یا به هر طریق ممکن آن را خزعبلاتی هذیان گونه جلوه دهد; بلکه حداکثر کوشش نگارنده بر آن است که دیدگاه غرب و تمدن غربی نسبت به پیشگوئیهای شگفت آور نوسترآداموس را مورد بررسی و مداقه قرار داده و این پیشگوئیها را که اغلب درباره ایران یا کشورهای اسلامی بوده; مورد بررسی قرار دهد . البته بایستی در نظر گرفت که بدون شناخت این پیشگوی کبیر نمی توان حساسیتهای انسان غربی نسبت به انسان شرقی را شناخت; چرا که اغلب سیاستمداران و متفکران غربی عمیقا به ستاره شناسی، طالع بینی و آینده نگری همراه با ادبیات رمزی (Occult) معتقدند و حتی نظریه پرداز معروف هاروارد; یعنی ساموئل هانتینگتون نیز تئوری برخورد تمدنها Theclashof civilizations را از نوسترآداموس به عاریت گرفته است . پیشگویی نوسترآداموس درباره واقعه یازدهم سپتامبر و تاثیر شگرفی که بر نگرش و فرهنگ آمریکایی گذاشت می تواند منجر به تحولی اساسی نسبت به دیدگاه غرب درباره انقلاب اسلامی ایران شود، همانکه نباید به سادگی از کنار آن گذشت .
«. . . آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافیایی نیویورک؟ !) خواهد سوخت، آتش به شهر جدید (New City) ، نزدیک می شود . (1)
جالب ترین نکته در مورد پیشگوئیهای نوسترآداموس آن است که وی به ندرت نام کشوری را به صراحت و آشکارا ذکر می کند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان می کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد . ایران از طریق آناتولی، فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد و بالاخره ایران باعث وقوع جنگ جهانی سوم خواهد شد . (2) بنابراین، در گام نخست بایستی نوسترآداموس را بیشتر و بهتر بشناسیم و راز و رمز تاثیرگذاری وی بر تمدن غربی را از این طریق دریابیم .
که بیشتر با نام لاتین خود; یعنی نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است; در روز چهاردهم دسامبر سال 1503 م . در ناحیه سن رمی فرانسه متولد شد .
خانواده وی از شجره پزشکی یهودی و ایتالیایی الاصل بود . پدر بزرگ وی در شکل گیری و تربیت نوسترآداموس نقش اساسی داشته و آموزه های اشراقی مکتب کابالیست ها را مستقیما به وی تعلیم داده است . نوسترآداموس در سن 22 سالگی از دانشگاه بسیار معتبر آن روزگار فرانسه; یعنی مون پلیه در رشته پزشکی فارغ التحصیل شد و برای نجات بیماران از بیماری مرگ سیاه یا طاعون، بلافاصله مشغول به کار شد . شاوینی، پیرو و مفسر معروف نوسترآداموس می نویسد که وی سه سال تمام بر روی نخستین اشعار وحی آمیز خود که از آینده و رویدادهای آن خبر می آورد کارکرد و در سال 1555م . دفتری را - که در بر گیرنده بیش از سیصد پیشگویی شعرگونه بود - به پسرش سزار هدیه کرد . سپس در سالهای بعد مجموعه کاملی از شعرواره های نوسترآداموس در 1000 قطعه; یعنی 10 سانتوری که هر سانتوری مشتمل بر 100 قطعه بود، را منتشر شد . نوسترآداموس بر خلاف شایعات واهی و عبثی که پیرامون شیطان پرستی و خداستیزی به وی نسبت داده اند، فردی عمیقا مؤمن و پای بند به مذهب کاتولیک به بود و در نامه ای به پسرش صریحا متذکر می شود که:
«. . . و از زمانی که اراده ذات خداوند متعال بر این قرار گرفته که تو فقط در نور طبیعی و در این نقطه زمین به دنیا بیایی . . . از آنجایی که برایم ممکن نیست نوشته ای را به صورت رسمی و کامل برایت به ارث بگذارم; چون بر اثر بی عدالتی و گذشت زمان نابود خواهد شد . . . ; چون که همه چیز تحت اختیار و سلطه قادر متعال و خداوند یکتا قرار دارد .
در واقع او با این عبارات، صریحا اشاره به عدم اصالت ادبیات رمزی علم اخترشناسی و طالع بینی نموده است و همه اراده ها را موکول به خواست و اراده خداوند متعال می نماید .
بررسی پیشگوئیهای نوسترآداموس درباره «جهانی شدن انقلاب اسلامی ایران »
«شاهزاده عرب، مریخ، خورشید، ناهید، شیر، حکومت کلیسا را از طریق دریا از پای در خواهد آورد، از جانب ایران (پرشیا) بیش از یک میلیون پرهیزگار به بیزانس و مصر، به سوی شمال هجوم خواهند آورد .» (3)
«از کشور عربی خوشبخت (در منطقه غنی و ثروتمند اعراب) شخصی قدرتمند و مسلط بر شریعت [حضرت] محمد (ص) زاده خواهد شد، اسپانیا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولی می شود . از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد یافت . » (4)
«مرد مشرقی از محل استقرار خویش خارج خواهد شد، برای دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف ها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد . . .» (5)
ادبیات رمزآلود، واژه ای است که به بهترین نحو می تواند عمق معانی شعرواره های نوسترآداموس را بیان کند; چرا که طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس; یعنی اریکاچیتهام، گی بوحک و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقایع ذیل را می توان بدون هیچ شک و تردیدی از میان شعرواره های رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:
آتش سوزی بزرگ لندن در سال 1666م . اعدام چارلز اول، روی کارآمدن حکومت مذهبی کرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، رویارویی استالین و تروتسکی پس از مرگ لنین، اضمحلال رژیم شوروی، اعدام لویی شانزدهم و ماری آنتوانت، به قدرت رسیدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وی، به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم نازی، به قدرت رسیدن موسولینی در ایتالیا و ژنرال فرانکو در اسپانیا، ترور کندی، سقوط شاه ایران و وقوع انقلاب اسلامی در ایران، رهبری امام خمینی (ره) از فرانسه - او دقیقا عنوان می کند که رهبر ایران از فرانسه باعث سقوط شاه ایران می شود - ، وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و آتشی که در برجهای دوقلوی شهر جدید (نیویورک) ایجاد می شود و بسیاری از حوادث تاریخی دیگر از سالهای 1555 میلادی به بعد که حدودا 450 سال را دربر می گیرد .
دو محاصره،
در گرمایی سوزان، انجام می گیرد .
آن مرد،
از فشار تشنگی،
به خاطر دو فنجان مملو از آب،
کشته می شود .
دژ نظامی، مملو می شود،
و یک آرمانگرای کهنسال [امام خمینی (ره)]
نشانه های نیرا (سرزمین ایران) را
به اهالی ژنو [سازمان ملل متحد]
نشان خواهد داد .» (6)
رهبر پاریس،
اسپانیای بزرگ را اشغال می کند،
کشتیهای جنگی
در برابر مسلمانان [محمدی ها] که از پارتیا [ناحیه ای در ایران] و مدیا [ناحیه ای در ایران] برخاسته اند، می ایستند . آن مرد، سیکلاد [اروپا] را تاراج می کند، و آنگاه انتظاری بزرگ در بندر یونان حکمفرما می شود .
در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به صراحت اشاره می کند که ایران (پارت، نیرا، پرشیا، مدیا) با کمک مسلمانان سراسر جهان، از جمله کشورهای عربی و مخصوصا سوریه، عربستان سعودی و لیبی حکومت مقتدری را تشکیل می دهند و پس از جنگی مذهبی که هسته آن از لبنان شروع می شود و عمدتا بر علیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود درمی آورند و سپس جنگی جهانی و عظیم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد . (7)
در هنگامه دمیدن خورشید،
آتش بزرگ، دیده خواهد شد;
صدا و روشنایی،
در امتداد شمال، ادامه خواهد یافت .
در میانه کره خاک،
مرگ و آوای مرگ، شنیده خواهد شد;
مرگ از درون سلاحها،
آتش و خشکسالی
آنان را به انتظار خواهند نشاند .
در خاتمه، این سرزمین به واسطه جنگ جهانی سوم نابود و نامسکون خواهد شد . (8)
سرزمین مسکونی،
از سکنه خالی خواهد شد;
برای به دست آوردن سرزمینها،
جدال و اختلاف شدیدی درمی گیرد;
قلمروها به مردانی سپرده خواهد شد;
که از غرور و سربلندی تهی خواهند بود .
سپس، برای برادران بزرگ،
نفاق و مرگ
پیش خواهد آمد .
و از چنین برمی آید که ایران، جهان را ابتدا از طریق حمله به ترکیه (و مقدونیه) به تصرف خود درخواهد آورد:
شب در آسمان، مشعلی رو به خاموشی، دیده خواهد شد . در مرکز رن، جنگ و خشکسالی به بار می آید، کمک خیلی دیر می رسد . پرشیا (ایران) حمله آورده و ماگدونیا و در جای دیگر می گوید: (مقدونیه) را به محاصره درمی آورد . (9)
تو ای فرانسه!
اگر،
از آبهای لیگوریا گذر کنی;
خود را،
در میانه دریا و جزایر،
در محاصره خواهی یافت;
و پیروان محمد،
در برابر تو خواهند ایستاد .
و همچنین
تو، ای دریای آدریاتیک!
استخوان خران و اسبان را
خواهی جوید . (10)
و باز می گوید:
آن مرد،
با سلاحها و آتش درخشان،
در نزدیکی دریای سیاه،
از پرشیا برای تسخیر ترابوزان
خواهد آمد .
فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد آمد;
خورشید،
دریای آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است;
روشن خواهد کرد . (11)
و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمی و نابودی تدریجی جهان به واسطه جنگ جهانی سوم را شرح می دهد:
«کسوفی در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتی تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتی به خود ندیده است . . .» (12)
که در این مورد آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت به ذهن انسان تداعی می شود:
فاذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الانسان یومئذ این المفر .
هنگامی که بینایی خیره می گردد، و ماه فرو می رود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان می گوید: به کجا فرار کنم؟
«مرد والامقامی از تبار عرب به زودی پیش خواهد تاخت . از سوی اهالی بیزانس به او خیانت خواهد شد . از شهر قدیمی رودس به پیشواز او خواهند آمد، از جانب هانگری [مجارستان] متحمل آزار بسیار خواهد شد .» (13)
«در حوالی دریای آدریاتیک بر اثر توفانی عظیم، کشتی غرق می شود و زمین به لرزه درآید و به سوی آسمان پرتاب می شود و دوباره فرو می افتد; در مصر جنبش پیروان محمد افزایش می یابد و پیکی به (آن سوی مرزها) فرستاده می شود تا خبر را اعلان کند .»
«. . . شهرها آلوده و کثیف گشته، باعث اعتراض و شرمساری زیادی خواهد شد، و تاریکی و جهل فقط با درخشش نور از بین می رود و با تغییراتی حکومت جهل و ظلمت پایان خواهد یافت . . .»
رهبری اصلی مشرق زمین با شورشهای زیادی روبرو خواهد شد، که اکثرا از طرف شمالی ها و غربی های مغلوب شده است، که عده ای کشته و برخی مورد آزار قرار گرفته اند و بقیه در حال گریزند و فرزندانشان که از زنان متعددی هستند، زندانی شده اند . (14)
م . پ . ادوارد در کتاب خود در باب پیشگوئیهای نوسترآداموس نقل می کند که سانتوری هشتم، قطعه 6 مربوط به وقوع جنگ جهانی سوم است:
«. . . جنگ و خونریزی برای مرتبه سوم حتمی است; آتش به حدی است که دریاها به جوش می آید و از دولت ها فقط دو دولت و از جهان فقط نیمی باقی می ماند . . .» (15)
شاهزاده لیبیایی [که نماینده حکومت ایران است] در غرب به قدرت خواهد رسید، یک فرانسوی از اعراب به شدت مکدر خواهد شد، دانشمند ادیب [ادبا] خود را با اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پیشی می گیرد . . .» (16)
در نزدیکی سوربن جهت حمله به مجارستان
قهرمانی از اهالی برودها [سیاه پوستان] به آنان هشدار خواهد داد .
رهبر بیزانس، سالون از اسلاوینا،
آنان را به شریعت محمد [(ص)] در خواهد آورد .
همچنین نوسترآداموس در چنین می سراید که:
«امپراتوری مقدس به آلمان خواهد آمد;
پیروان اسماعیل جایگاه بی مانع خواهند یافت .
آدمهای نادان همچنان خواستار کارمانی [شریعت کهنه] هستند . تمامی حمایت کنندگان [محمد «ص »] سراسر گیتی را خواهند پوشاند .» (17)
بنابراین، نوسترآداموس در اغلب سانتوری ها از جمله سانتوری 5 نسبت به فتح جهان به وسیله شریعت حضرت محمد (ص) به غرب و تمدن غربی هشدار می دهد و به جهانیان اعلام می کند که روزی مسلمانان به رهبری ایران و تمدن ایرانی بر جهان مسلط خواهند شد که این بی شک در پیوند با گسترش و جهانی شدن انقلاب اسلامی ایران است .
پی نوشتها:
1 . سانتوری های (25/5 ، 75/10 ، 29/2 و 31/10) .
2 . (قطعه 25/5) .
3 . (قطعه 55/5) .
4 . (قطعه 29/2) .
5 . (سانتوری 4/قطعه 59) .
6 . (63/3)
7 . (سانتوری 2/قطعه 91)
8 . (سانتوری 2/قطعه 95)
9 . سانتوری 2/قطعه 96
10 . (سانتوری 3/قطعه 23)
11 . (27/5)
12 . سانتوری 5/قطعه 47
13 . سانتوری 2/قطعه 86
14 . نوسترآداموس، نامه به فرزند، ص 274
15 . سانتوری 3/قطعه 27
16 . سانتوری 10/قطعه 62
17 . سانتوری 10، قطعه 31
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 25,نوامبر,2024