به هر حال جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد؛ رییس جمهور هشت ساله ایران همه عیب هم نبود. محاسن و مزایایی هم داشت که البته این مزایا هم مثل خود ایشان از نوع بسیار خاصی بودند و هستند. من نه تا از این مزایا را فهرست کرده ام.   ترس بزرگ من این است که چند سال بعد یادمان برود محمود احمدی نژاد که بود و چه کرد.

 

  1. باعث شد همه رییس جمهور را به اسم کوچک و کوچکتر صدا بزنند. رجایی، هاشمی، خاتمی، مموت. به همین دلیل الان ما دکتر روحانی رییس جمهور منتخب را حسن، و بعضا دیده شده مشت حسن صدا می کنیم.
  2. این فرضیه مرا اثبات کرد که همیشه وضعیت بدتری وجود دارد، حتی اگر باورپذیر نباشد. هشت سال قبل از من می پرسیدی کشور به این فلاکت می افتد می گفتم محال است، بدون جنگ و قحطی و مغول امکان ندارد. ولی امکان داشت.
  3. دکتر احمدی نژاد، جواب قاطعی برای سوال مگه میشه؟ فراهم کرد. بله میشه. مگه میشه کسی با ارز دارو پورشه وارد کنه؟ بله میشه. مگه میشه کسی دیپلم نداشته باشه تا حد وزیر بیاد بالا؟ بله میشه. مگه میشه کسی دروغکی بگه دکترا از آکسفورد داره؟ بله میشه و … . خلاصه حیطه کلمه محال بسیار محدود شد.
  4. ایشان یک جواب بسیار خوب برای سوال «چرا زندگیت اینطوری گند خورد؟» که قطعا سالها بعد بچه و نوه هایمان از ما پرسید فراهم کردند. ما زمان احمدی نژاد بودیم. این جواب هرکسی را ساکت خواهد کرد. الان حتی توان رقابت با کسانی را داریم که بیست سالگیشان در جنگ گذشته بود.
  5. دکتر احمدی نژاد حس قدرشناسی را به شدت تقویت کرد. بعضا شده وقتی سوار تاکسی میشوم اشک در چشمانم حلقه میزند، فقط چون می توانم سوار تاکسی شوم. وقتی نان سنگک و خربزه میخرم احساس ثروت میکنم و … . قبلا واقعا اینطوری ها هم نبود.
  6. ایشون باعث شدند من شخصا حس شکست رو کاملا درک کنم. یعنی یک شکست ممتد و طولانی را درک کنم. تقریبا حال ایرانیان در زمان حمله­ی مغول یا چیزی شبیه آن را حس کردم، و حالا آن ناامیدی عظیم را بهتر می فهمم. این هشت سال من واقعا هر روز صبح شکست میخوردم و به طرز عجیبی هر روز صبح یادم رفته بود احمدی نژاد رییس جمهور است. ولله مبالغه نمی­کنم!
  7. احمدی نژاد، ما که خواهان تغییریم را به هم نزدیکتر کرد، استدلال­هایمان را منسجم­تر کرد، و اقلا به من یکی فهماند که سخت است و طولانی راهی که از دل تاریکی به نور می رسد. یعنی هر لحظه که فکر کنی بازی تمام شده، می فهمی اصلا هم تمام نشده بود. این مورد اخیر وقتی برایم یقینی شد که سایت مخالفین با حق رای زنان در آمریکا را دیدم، تازه فهمیدم ما کجای بازی هستیم.
  8. احمدی نژاد هنوز هم طرفدار دارد، یعنی یک بخشی از جامعه را که من شخصا در موردشان خیلی مردد و بی اطلاع و گنگ بودم تا حد خیلی خوبی زیر نور موضعی آورد. مثل نگهبان زمین چمنی که برای فوتبال می رویم، هنوز هم طرفدار احمدی نژاد است، هیچی هم برایش مهم نیست. گمانم یک جور حس برادری دارد، یعنی حس میکند خودش هم رییس جمهور بود همین کارها را می کرد. و من خودم شخصا قبلا به این بخش جامعه توجه کافی نداشتم، ولی حالا می­دانم که چهار سال بعد دوباره همین بساط را خواهیم داشت!
  9. احمدی نژاد مردم جهان را به واقعیت ایران علاقمند کرد. همه دوست داشتند با کشور این رییس جمهور بیشتر آشنا شوند. بعضی ها از سر ناباوری و بعضی ها از سر کنجکاوی. برنده اصلی این مزیت احمدی نژاد، اصغر فرهادی بود که اسکار گرفت و رفت.

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا