قانون در مطلبی طنز نوشت: استاتوس شاعرانه که نمی‌گذاریم، کافه که نمی‌رویم، کافکا و کامو که نمی‌خوانیم، آنارشیسم فردگرایانه در سایه اگزیستانسیالیسم برخاسته از راسیونالیسم انتزاعی هم که اصلا نمی‌دانیم یعنی چه، انصافا اگر در مورد این سبد کالایی دولت نکاتی را ذکر نکنیم، مردم فکر می‌کنند ما روشنفکر نیستیم و این خیلی ضایع است که همه روشنفکر باشند و نویسنده مملکت نباشد. لذا امروز را اختصاص می‌دهیم به قضیه سبد کالا.

1) سبد کالا به کسانی تعلق می‌گیرد که حقوقشان کمتر از 500 هزار تومان است. سوال: واقعا داریم کسی که کمتر از 500 هزار تومان حقوق بگیرد؟ پاسخ: بله که داریم. عده‌ای از کارگران محترم و تک‌سلولی‌ها و تک‌یاختگان زحمت‌کش، آغازیان شریف، آمیب‌ها و مژکداران همیشه در صحنه پایه حقوق‌شان همین مقدار است و اتفاقا زندگی شادی هم دارند.

2) حسین طلا نماینده مجلس در انتقاد از نحوه توزیع سبد کالا گفت: نباید جان مردم را برای گرفتن تخم‌مرغ، برنج هندی و مرغ یخی به خطر انداخت. این طرح با اشکالات اساسی در اجرا مواجه است. جای کرامت و عزت مردم در سبد کالا خالی است. توضیح: من نمی‌دانم چرا مردم و مسئولین اینقدر از دولت انتظار دارند؟ یعنی این انتظاری که اینها از دولت دارند مادرشوهر از عروس ندارد. امروز می‌گویند چرا ما باید برای سبد کالا صف ببندیم؟ فردا می‌گویند سال که نو شد دولت شبانه بیاید توی خانه‌ها و هدیه‌اش را بگذارد توی جوراب مردم، پس فردا می‌گویند ما دستمان نمی‌رسد، دولت بی‌زحمت بیاید پشت ما را کیسه بکشد.

خب انتظاراتتان را بیاورید پایین، بنده قبلا هم بارها اعلام کرده‌ام که در حال حاضر آب قطع است و دولت خودش هم از کلوخ استفاده می‌کند. بعد شما به جای این که قدردان توافق ژنو باشید حرف از عزت و کرامت می‌زنید؟

3) سوال: منتقدان می‌گویند چرا به بعضی‌ها که زیر خط فقرند سبد کالا تعلق نگرفته ولی به بعضی از مرفهین تعلق گرفته؟ پاسخ: واقعا بعضی‌ها مغرضند. دولت اینقدر بی‌وجدان شده که به نیازمندان سبد کالا که از قضا حاوی برنج هندی هم هست بدهد که فردا سرطان بگیرند؟ انسانیت کجا رفته؟

4) سوال: از دادن سبد کالایی چه کسانی خوشحال می‌شوند؟ دو دسته هستند که با دیدن ضعف دولت در توزیع سبد کالا و ابراز نگرانی نسبت به عزت از دست رفته ملت به نقطه اوج لذت می‌رسند. یک سری که بعد از انتخابات روزی سه دفعه، صبح، ظهر و شب نسبت به عزت مردم ابراز نگرانی می‌کنند. اینها همان‌هایی هستند که در آن هشت‌سال که از "عزت" فقط ضرغامی‌اش قابل مطالبه بود با تخم کفتر هم نطق‌شان باز نمی‌شد.

دسته دوم هم اینهایی که تا ثابت نکنند ملت اشتباه کردند که رفتند و رای دادند صحنه را خالی نمی‌کنند. یعنی تا پای جان ایستاده‌اند ها. یه کم که هوا خراب می‌شود یا یکی شکست عشقی می‌خورد این عبارت "اینم از روحانیتون" را درمی‌آورند و می‌پاشند به صورت آدم. نسخه روشنفکر و غرق در تفکر اینها هم همان‌هایی هستند که توی فیس‌بوک عکس روحانی را می‌گذارند یک طرف، ملت کمپوت شده تحت فشار صف سبد کالا هم یک طرف دیگر و بالایش به‌طور خیلی خانه خراب‌کنی می‌نویسند "پوپولیسم"...

مطلب این صفحه را به زبان دلخواه خود ترجمه کنید

 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا